کتاب همیشه همان توسط آقای رضا حقی به رشته تحریر درآمده است و این کتاب در 135 صفحه در انتشار ارشدان و توسط مجموعه چاپان به چاپ رسیده است.
کتاب موفق نیز در کشور دانمارک ثبت جهانی شده و موفق به کسب مجوز انتشار در کتابخانه جهانی دانمارک نائل شده است.
کتاب همیشه همان و با عنوان انگلیسی Always, the same یکی از بهترین کتابهای رضا حقی میباشد . رمانی که در سال 1401 به پایان رسید اما در سال 1402 به همت انتشارات ارشدان و با حمایت چاپخانه چاپان منتشر شد. رضا حقی در این رمان به یک زندگی پوچ میپردازد و تجربه احساس پوچی را پیش روی خواننده قرار میدهد.
رضا حقی نویسنده دو کتاب میباشد که از آن با عنوان دو گانه ی پوچی یاد کرده است که شامل کتابهای: همیشه همان ، رولتیستا است. مطالعه این دو کتاب در کنار هم باعث خواهد شد که خواننده درک بهتری از موضوع پوچی و روش برخورد با آن از دیدگاه رضا حقی داشته باشد. پیشنهاد ما این میباشد که کتاب همیشه همان را حتما مطالعه بفرمایید تا با دیدگاههای نویسنده در خصوص «پوچی» آشنایی پیدا کنید.
رضا حقی در سال 1370 از پدری اهل شهرستان میانه و مادری در نزدیکی همان شهرستان چشم به دنیا گشود و در طول کودکی خود با مشکلاتی نظیر اجاره نشینی در یک محله فقیر به دوران نوجوانی رسید.
❍ از ١٢سالگی شروع به نوشتن کردم. دوران کودکی شادی داشتم. عاشق توپ بودم؛ اما در نوجوانی همهچیز تغییر کرد. احساس بیگانگی در خودم میکردم، البته غیر از مواقعی که مینوشتم. حتی همین حالا هم نوشتن برای من حکم پناهگاه را دارد.
❍ ایبسن یکی از بزرگترین نویسندگان همیشه دنیاست، اما من نوشتههایش را دوست ندارم. نفرت در آنها موج میزند.
❍ بکت در جوانی سمبل من بود. درست مثل پدری که میخواهید در برابرش قد علم کنید. خیلی میترسیدم که مثل او بنویسم. یکی از اولین آثار من «کسی خواهد آمد» نقطه مقابل «در انتظار گودو» است. اما امروز بیشتر دوست دارم تأثیرات بکت در نوشتههایم، مخصوصا در آخرین کارهایم را ببینم و بشناسم.
❍ فکر میکنم يکی از توهمات ما اين است که اگر انسان بر آن باشد که به خوبی ارتباط برقرار کند، همه مشکلات رفع خواهند شد. آدورنو گفته است که هنر نقطه مقابل ارتباط است. او دقيقا به هدف زده است. و آن هدف هم به نوعی به زندگی مرتبط است.
❍ من همه کار میکنم تا از چیزهایی بنویسم که نمیشود آنها را گفت؛ درست همانطور که دریدا و ویتگنشتاین میگفتند.
از فعالیت های ادبی رضا حقی میتوان به این بخش نیز اشاره کرد وی تعداد بسیار بیش شماری شعر در قالب رباعیات و غزل ها نیز نوشته است و به دلیل حجم سانسور صرفا در شبکه اجتماعی خودش دست به انتشار آن زده است.
از این رباعیات میتوان به یکی از آنها اشاره کرد که در ذیل این پاراگراف برای شما نوشته ایم.
سنگینی این سکوت به پایان است
یا اینکه تمام زندگی زندان است
این زندگی همیشه توخالی
مانند دهان خالی از دندان است. رضا حقی
از این دست رباعیات بسیار میتواند در پیچ شخصی آقای رضا حقی مطالعه بفرمایید.
کتاب همیشه همان
شروع کتاب همیشه همان بدون شک یکی از ماندگارترین و نیز تکاندهندهترین شروعها در ادبیات ایران است. شرح کوتاهی از شروع یک روز یک جوان که تصمیم دارد در انتهای شب پدرش که علاوه بر نشان دادن شخصیت اصلی کتاب، بلافاصله خواننده را نیز درگیر خود میکند. این جملات چنین است:
در اتاقم نشسته بودم، براي چندمین بار آن صداي گوشخـراش لعنتـی و مرمـوز را شنیدم؛ مانند صدا بود، ولی نه مانند هر صـدایی کـه حـس بشـود. ایـن صـدا بـا آن هیبت پنهان چنان لخت و مکرر در سرم جریان داشت که نگذاشت کتـابم را تمـام کنم. از آن صداي که سرچشمهاش مشخص نبود خسته شدم و خوابیدم. نیمه شـب با آن صدا از خواب بیدارم شدم، نمیدانم شاید خواب آن صدا را میدیدم. شـاید صدا در سرم پنهان شده بود، نمیدانم.
در نخستین کلمات این کتاب خواننده به خوبی درمیابد که با شخصی مجنون و نیمه دیوانه برخورد کرده است.
شخصیت رمان همیشه همان مرد جوان مجردی است که در تهران زندگی میکند و فعلا بیکار میباشد . اسم شخصیت اصلی کتاب همیشه همان «همایون» میباشد.
داستان با در روزهای انقلاب ایران اتفاق می افتد. همایون به عنوان انسانی که همهچیز برایش معناست در شب 22 بهمن سال 1357 تصمیم میگیرد پدرش را به خاطر خاطرات تلخی که برایش رقم زده است به قتل برساند.
در بخش اول کتاب با برادر و دوست نزدیکش نیز آشنا میشویم که هر کدام در ادامه قصه نقش تعیینکنندهای در کتاب پیدا میکنند.همایون در تمام طول زندگی دورویی و اغراق میبیند اما در عین حال از هیچ کمکی به دوستان خود دریغ نمیکند.
برشی از کتاب همیشه همان
»میخواهم پدرم را بکشم و به زندگی بیمعنایش یک پایان زیبا هدیـه بدهم.« رضا حقی
جملاتی از کتاب همیشه همان
تنهـا مـنم کـه میتوانم صداي درونم را بشنوم و براي کشف آدمیان تمام تلاش خـود را خـواهم کرد. افکار من به هیچ یـک از کسـانی کـه شـناختهام شـباهتی نخواهـد داشـت. بـا اینکه نسبت بدي و خـوبی بـا آنـان نـدارم، امـا تفـاوتهـایی میـان مـا هسـت کـه دلخوشی من است. شکستن این قالب کار آسانی نیست، تنها زمان قـادر بـه داوري بین ما خواهد بود و این راه من است.«
احساس عجیبی دارم، مانند از دست دادن نیروي جوانی. تحمل کردن و صـبوري در برابر بسیاري از چیزها بـرایم نـاممکن شـده اسـت. مـادامی کـه در اتـاقم را بـاز میکننـد، سروصـداي تمـامی سـاکنان گورسـتان و آدمهـاي زنـده در سـرم محـو میشود. سکوت دهشتناکی مرا به آغوش خودش مـیکشـد، از راه پلـههـا مـرا بـه سمت تخت خواب میبرد و در میان لحاف چرك مرده دفنم میکند.
مشخصات کتاب همیشه همان
- عنوان: همیشه همان
- نویسنده: رضا حقی
- انتشارات: کتابخانه ملی دانمارک
- تعداد صفحات: 137
نکوداشتهای کتاب همیشه همان:
– یکی از پرمخاطبترین کتاب های در کتابخانه ملی دانمارک. (Amazon)
– شاهکار رضا حقی. (Guardian)
– یک کانسپت فرهنگی تأثیرگذار. (Library Journal)
نظر شما در مورد کتاب همیشه همان چیست؟ اگر این کتاب را نخواندهاید، آیا به مطالعه آن علاقهمند شدید؟