صفحه اصلی > نقد فیلم : فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ۱۹۵۹

فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ۱۹۵۹

فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر

فهرست مطالب

مقدمه: آشنایی با فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر

فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر (به فرانسوی: 125 Rue Montmartre) اثری برجسته در سینمای فرانسه است که در سال ۱۹۵۹ به کارگردانی ژیل گرانژیه ساخته شد. این فیلم که در ژانر نوآر جای می‌گیرد، یکی از آثار قابل توجه دهه ۱۹۵۰ میلادی محسوب می‌شود و نمایانگر سبک خاص سینمای جنایی فرانسه در آن دوره است. ژیل گرانژیه، کارگردانی با سابقه در خلق فیلم‌های دراماتیک و پرتعلیق، در این اثر توانسته ترکیبی از هیجان، احساس و عمق روان‌شناختی را به مخاطبان ارائه دهد.

فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر با بازی لیو ونتورا، بازیگری که به خاطر نقش‌های سخت و مردانه‌اش در سینمای فرانسه شهرت داشت، به نمایش زندگی پیچیده و پرچالش یک مرد در مواجهه با مشکلات روزمره و تصمیم‌های سرنوشت‌ساز می‌پردازد. داستان در منطقه مونتمارتر پاریس رخ می‌دهد، محله‌ای که با خیابان‌های باریک و فضای تاریخی‌اش، به‌عنوان پس‌زمینه‌ای ایده‌آل برای روایت یک قصه نوآر عمل می‌کند. این اثر نه‌تنها یک فیلم سرگرم‌کننده است، بلکه نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی و انسانی آن زمان دارد.

“فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ” در زمان اکران خود توانست توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند. ترکیب بازیگری قوی، کارگردانی دقیق و داستانی گیرا، این فیلم را به یکی از نمونه‌های موفق سینمای نوآر فرانسه تبدیل کرده است. در این مقاله، جنبه‌های مختلف این اثر از جمله داستان، شخصیت‌ها، سبک کارگردانی و تأثیر آن بر سینمای فرانسه را بررسی خواهیم کرد تا درک بهتری از اهمیت آن به دست آید.

داستان و شخصیت‌های اصلی فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر

داستان “فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ” حول زندگی مردی به نام پاسکال (با بازی لیو ونتورا) می‌چرخد، یک کارگر ساده و روزنامه‌فروش که زندگی روزمره‌اش با یک اتفاق غیرمنتظره دگرگون می‌شود. پاسکال مردی است که در ظاهر زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای دارد، اما در درون با احساس تنهایی و نارضایتی دست‌وپنجه نرم می‌کند. یک روز، او به‌طور اتفاقی با مردی به نام دیدیه آشنا می‌شود که قصد خودکشی دارد و در حال پریدن به رودخانه سن است. پاسکال با شجاعت او را نجات می‌دهد، اما این عمل خیرخواهانه، سرآغاز مشکلات جدیدی در زندگی او می‌شود.

نقد فیلم Cobweb 2023 | برترین فیلم ترسناک 2023
بیشتر بخوانید

دیدیه، شخصیتی مرموز و پر از تناقض، به زندگی پاسکال وارد می‌شود و او را درگیر ماجراهایی می‌کند که از کنترلش خارج است. این مرد که به نظر می‌رسد از گذشته‌ای تاریک فرار کرده، با رفتارهای عجیب و تصمیم‌های غیرمنتظره‌اش، پاسکال را به مسیری می‌کشاند که با زندگی ساده و معمولی او در تضاد است. رابطه این دو شخصیت، محور اصلی داستان را تشکیل می‌دهد و فیلم به‌تدریج لایه‌های عمیق‌تری از هر یک را آشکار می‌سازد.

یکی از نقاط قوت داستان، شخصیت‌پردازی دقیق آن است. پاسکال به‌عنوان قهرمان اصلی، فردی است که بین حس وظیفه‌شناسی و سردرگمی گیر افتاده است. او مردی معمولی است که به‌طور ناخواسته درگیر ماجرایی بزرگ‌تر از خودش می‌شود. لیو ونتورا با بازی قدرتمند خود، توانسته این تضاد درونی را به‌خوبی به تصویر بکشد. از سوی دیگر، دیدیه با بازی آندره لفرانسوا، شخصیتی پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی است که به‌عنوان محرک اصلی داستان عمل می‌کند.

فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر  همچنین شخصیت‌های مکمل دیگری مانند مارتا (با بازی ساندار لوپز) را معرفی می‌کند که همسر پاسکال است و نقش مهمی در نشان دادن زندگی خانوادگی او دارد. مارتا زنی است که با وجود سادگی، به مشکلات زندگی‌اش آگاه است و سعی می‌کند همسرش را در این مسیر پرتنش حمایت کند. تعامل بین این شخصیت‌ها، به داستان عمق بیشتری می‌بخشد و مخاطب را با احساسات و تصمیم‌های آن‌ها همراه می‌کند.

روایت فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر به‌گونه‌ای پیش می‌رود که تعلیق و هیجان در آن به‌تدریج افزایش می‌یابد. از لحظه نجات دیدیه تا زمانی که حقیقت درباره گذشته او آشکار می‌شود، مخاطب با سوالاتی مواجه است که پاسخ آن‌ها به‌تدریج در طول فیلم فاش می‌گردد. این ساختار داستانی، که از ویژگی‌های بارز ژانر نوآر است، باعث می‌شود تماشاگر تا پایان درگیر ماجرا باقی بماند.

کارگردانی و سبک بصری ژیل گرانژیه

ژیل گرانژیه، کارگردان “فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر “، یکی از چهره‌های برجسته سینمای فرانسه در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود که با مهارت خود در خلق آثار جنایی و دراماتیک شناخته می‌شد. در این فیلم، او توانسته است با استفاده از تکنیک‌های خاص ژانر نوآر، فضایی پرتنش و جذاب خلق کند که هم داستان را پیش می‌برد و هم احساسات عمیق شخصیت‌ها را به نمایش می‌گذارد.

نقد فیلم بی اصل و نصب | Mongrel 2024
بیشتر بخوانید

یکی از ویژگی‌های بارز کارگردانی گرانژیه در این اثر، استفاده هوشمندانه از لوکیشن است. خیابان مونتمارتر در پاریس، با کوچه‌های تنگ و تاریک و ساختمان‌های قدیمی، به‌عنوان پس‌زمینه‌ای ایده‌آل برای روایت این داستان عمل می‌کند. او با انتخاب زاویه‌های دوربین که سایه‌های بلند و فضاهای بسته را برجسته می‌کند، حس انزوا و فشار روانی شخصیت‌ها را به مخاطب منتقل می‌سازد. این سبک بصری، که از اصول اساسی نوآر است، در سراسر فیلم به چشم می‌خورد.

فیلم‌برداری سیاه‌وسفید این اثر نیز نقش مهمی در ایجاد اتمسفر دارد. استفاده از کنتراست بالا بین نور و سایه، به‌ویژه در صحنه‌های شبانه کنار رودخانه سن یا داخل خانه پاسکال، به تعلیق و عمق داستان کمک می‌کند. گرانژیه با همکاری فیلم‌بردار خود، لوئی پاژ، توانسته تصاویری خلق کند که نه‌تنها زیبا هستند، بلکه به روایت داستان نیز خدمت می‌کنند. این انتخاب بصری، حس زمان و مکان را به‌خوبی به تماشاگر منتقل می‌سازد.

از نظر کارگردانی بازیگران، گرانژیه نشان داده که توانایی بالایی در هدایت بازیگران برای ارائه اجراهای طبیعی و تأثیرگذار دارد. لیو ونتورا در نقش پاسکال، با حرکات آرام و نگاه‌های پرمعنایش، شخصیتی را خلق کرده که هم آسیب‌پذیر است و هم مقاوم. گرانژیه با دادن فضای کافی به بازیگران، اجازه داده تا احساسات درونی آن‌ها به‌صورت تدریجی و باورپذیر آشکار شود، که این موضوع به تقویت ارتباط مخاطب با داستان کمک کرده است.

موسیقی فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر  نیز، که توسط ژان ماریون ساخته شده، به‌عنوان یک عنصر مکمل عمل می‌کند. آهنگ‌ها با ملودی‌های ساده اما تأثیرگذار، در لحظات کلیدی به افزایش حس تعلیق و احساسات کمک می‌کنند. گرانژیه از موسیقی به‌صورت محدود اما هدفمند استفاده کرده تا توجه تماشاگر به دیالوگ‌ها و تصاویر معطوف بماند، که این رویکرد در آثار نوآر بسیار رایج است.

تأثیر و جایگاه فیلم در سینمای فرانسه

“فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ” در زمان اکران خود توانست جایگاه ویژه‌ای در میان آثار سینمای نوآر فرانسه به دست آورد. این فیلم، که در اواخر دهه ۱۹۵۰ ساخته شد، نشان‌دهنده تکامل این ژانر در فرانسه است که تحت تأثیر سینمای هالیوود بود، اما هویت خاص خود را نیز حفظ کرده بود. برخلاف نوآر آمریکایی که اغلب بر جنایت‌های بزرگ و شخصیت‌های ضدقهرمان تمرکز داشت، این اثر به زندگی روزمره و مشکلات انسانی پرداخته و از این نظر، به سینمای فرانسه عمق بیشتری بخشیده است.

نقد فیلم دوران آبی | Blue Period 2024
بیشتر بخوانید

یکی از تأثیرات مهم این فیلم، تقویت جایگاه لیو ونتورا به‌عنوان یکی از ستارگان برجسته سینمای فرانسه بود. بازی او در این اثر، که ترکیبی از قدرت و شکنندگی را به نمایش گذاشت، الگویی برای نقش‌های بعدی‌اش شد و به تعریف جدیدی از قهرمان نوآر کمک کرد. این فیلم همچنین به ژیل گرانژیه کمک کرد تا به‌عنوان کارگردانی توانمند در خلق آثار جنایی شناخته شود.

از منظر فرهنگی، این اثر نگاهی به جامعه فرانسه در دهه ۱۹۵۰ ارائه می‌دهد. شخصیت‌هایی مانند پاسکال و مارتا، نماینده قشر متوسط و کارگری هستند که با مشکلات روزمره دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این نگاه اجتماعی، فیلم را از یک اثر صرفاً سرگرم‌کننده فراتر برده و به آن ارزش تاریخی و فرهنگی بخشیده است.

در مقایسه با دیگر آثار نوآر آن دوره، مانند فیلم‌های ژان-پی‌یر ملویل، “پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر” رویکردی نرم‌تر و انسانی‌تر دارد. این فیلم به‌جای تمرکز بر خشونت و جنایت‌های بزرگ، بر روابط انسانی و تأثیر تصمیم‌های کوچک بر زندگی افراد متمرکز است. این ویژگی، آن را به اثری متمایز در میان همتایانش تبدیل کرده و تا به امروز نیز ارزش خود را حفظ کرده است.

در نهایت، افیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر نمونه‌ای برجسته از توانایی سینمای فرانسه در خلق آثاری است که هم جذابیت بصری دارند و هم پیام‌های عمیق انسانی را منتقل می‌کنند. برای علاقه‌مندان به سینمای نوآر و تاریخ سینما، تماشای “فیلم پلاک ۱۲۵، خیابان مونتمارتر ” تجربه‌ای ارزشمند خواهد بود که نگاهی متفاوت به این ژانر ارائه می‌دهد.

رضا حقی نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

16 − 7 =