نقد فیلم زولا : اگر در تاریخ 27 اکتبر 2015 در توییتر بودید ، احتمالاً از یک موضوع حماسی توییتر که در زمان واقعی در حال گسترش است و با سرعت نور ویروسی می شود مطلع شده اید. موضوع توسط زنی به نام A’Ziah King (معروف به ” فیلم زولا “) بود و با چهار عکس از Zola و یک زن دیگر شروع به عکس گرفتن از خود کرد ، با این نظر: “شما می خواهید داستانی را بشنوید که چرا من و این عوضی اینجا افتاد ؟؟؟؟؟؟؟؟ این یک نوع طولانی است اما پر از تعلیق است. “
با مقاله نقد فیلم زولا / نقد فیلم zola با بامدادی ها همراه باشید.
شوخی نمی کرد در طی 148 توییت بعدی ، زولا ماجرای سفر جاده ای خود به خود به فلوریدا را با زنی به نام جسیکا بازگو کرد ، به این امید که چندین برنامه پرده برداری سودآور کسب کند. اما پس از آن زولا خود را به یک دیوانه وار دیوانه وار کار جنسی ، دلال محبت ، اسلحه ، و نه به ذکر یک شخص سقوط از بالکن.
نقد فیلم زولا
کل ماجرا صخره ای بود ، هزاران نفر منتظر “اعزام” بعدی بودند ، اما اینکه چرا این موضوع واقعاً توجه همه را به خود جلب کرد صدای زولا بود. “من مثل این بودم که … واقعاً باید همه چیز به خانه بروم. با عرض پوزش برای از بین بردن روحیه ، دیگر نمی توانم از این موضوع استفاده کنم.” “من می روم و به استخر می روم پایین. منظورم این است که من در فلوریدا هستم!” او یک داستان نویس متولد شده است.
در آنچه احتمالاً اولین است ، آن موضوع Tweet به فیلمی اقتباس شده است ، به کارگردانی جانیزا براوو ، با نویسندگی فیلمنامه توسط براوو و جرمی او. هریس (نویسنده برده نمایش نامزد تونی). رشته اصلی با انرژی پیشراننده و بی پروا ، شایعات و خنده دار ، حتی در ترسناک ترین فصل ها ، باز شد. زیر و بم های ناراحت کننده ای وجود داشت ، عمدتا از ترس زولا برای مجذوب شدن در موقعیتی که در آن ثبت نام نکرده بود ، اما او روی مورد بعدی ، یک بازمانده خردسال و خردکننده ، فشرده می شود.
” فیلم زولا ” از نزدیک به موضوع اصلی می چسبد (چرا چیزی را که شکسته نشده اصلاح می کند؟) ، و اغلب آن را مستقیم نقل می کند. اما آنچه که براوو انجام داده و بسیار ضروری است ، جذب انرژی صدای زولا و ویژگی های منحصر به فرد دیدگاه او است. چیزهای زیادی وجود دارد که این داستان وجود دارد ، اما چیزهای زیادی نیز وجود دارد که این داستان نیست ، و Bravo تمایز را تشخیص می دهد.
هنگامی که زولا (تیلور پیج) با استفانی (رایلی کیوگ) ملاقات می کند ، در حالی که منتظر او در یک بار ورزشی هستید (نسخه اصلی یک هوترز بود) ، یک ارتباط فوری برقرار می شود.
می توانید بگویید که استفانی زولا را “عاشق بمب” می کند و او را با تعارف غرق می کند. استفانی به وضوح آشفته است (بعداً در فیلم زولا ، زولا فریاد می زند: “مغز تو شکسته است!”) و لهجه اغراق آمیز او در حد افراط قرار می گیرد و از نظر فرهنگی تصاحب می شود ، اما در مورد او نیز مقاومت ناپذیری وجود دارد. هنگامی که استفانی او را دعوت می کند تا برای یک برنامه استریپینگ خوب به فلوریدا بیاید ، زولا فکر می کند که ممکن است سرگرم کننده باشد ، حتی اگر در دوستی آنها کمی زود باشد که به “سفر زمینی” بروند.
با این حال ، هنگامی که استفانی صبح روز بعد زولا را برمی دارد ، زولا از دیدن دو نفر دیگر در اتومبیل مأیوس می شود ، “هم اتاقی” استفانی که فقط به عنوان “X” (کلمن دومینگو) شناخته می شود و دوست پسر بی حس و حسادت استفانی ، دریک (نیکلاس براون). وقتی استفانی به زولا اعتراف می کند که X از او مراقبت می کند ، زولا نمره را می داند.
او یک دلال است و نه تنها این ، او تصمیم دارد هر دو را در لحظه برخورد فلوریدا تنظیم کند. پرچم های قرمز از پرش همه جا بودند – وقتی صورت استفانی مرتباً “سیس” صدا می کند ، نگاهی به چهره رسا پیج داشته باشید – اما زولا می تواند از پس آن برآید.
نقد فیلم زولا
دشوار است تصور کنید که فیلمساز دیگری همان کاری را انجام دهد که براوو با این مواد انجام می دهد. سبک او بسیار آزاد ، بسیار باز است ، در حالی که خاص و شفاف است. (اولین فیلم کوتاه او را بخورید ، با بازی برت گلمن و کاترین واترستون. این فیلم همه چیز دارد: جو ، تعلیق ، رشد شخصیت … و فقط 14 دقیقه طول دارد. همه فیلم های کوتاه او اینگونه هستند. براوو از “بخور” که به عنوان یک هنرمند کاملاً شکل گرفته است.) براوو زیرنویس های تاریک را درک می کند ، اما او همچنین نشاط اولیه را درک می کند.
این داستان به هر دو نیاز دارد. یک سکانس وجود دارد که همه آنها با “هانا مونتانا” از میگوس در اتومبیل سر و صدا می کنند ، یکصدا فریاد می کشند متن شعر ، از یکدیگر فیلم می گیرند ، روی صندلی های خود قایق می شوند ، وقتی که وارد می شوند از خورشید و شن و ماسه و آب آبی که خارج از آن بیرون می آیند خوشحال می شوند آزادی هرج و مرج فلوریدا.
(این مورد با عکسهای آهسته از آنچه که آنها در خارج از پنجره ها می بینند کاهش می یابد: اول ، یک صلیب سفید عظیم که در کنار جاده ایستاده است ، و سپس یک پرچم کنفدراسیون در نیمه دکل ، در معرض باد است. به فلوریدا خوش آمدید.) رسانه های اجتماعی نقشی اساسی در روایت بازی می کنند ، نه فقط به این دلیل که داستان از آنجا سرچشمه گرفته است ، بلکه به دلیل چگونگی استفاده شخصیت ها از آن در طول مسیر است.
طراحی صدا این واقعیت را منعکس می کند ، با هشدارهای صدای جیر جیر تلفنی عمل را نقطه گذاری می کند. شکوفایی های دیگری نیز وجود دارد ، اما از آنها کم استفاده می شود. هیچ چیز صفحه را بهم ریخته نمی کند. قاب های منجمد دوره ای به زولا فرصتی می دهد تا افکار خود را با ما مخاطبان اسیرش درگیر کند: “از اینجا به بعد ، هر حرکتی را که این عوضی انجام می دهد ، تماشا کنید.”
حساسیت براوو به جو در همه جا مشهود است. یک فروشگاه بزرگ مشروبات الکلی به یک فضای رویایی سورئال تبدیل می شود ، یک لابی هتل شیک با پوچی تقریباً شوم تکرار می شود ، زولا ، با یک بیکینی زرد قناری ، روی بالکن ایستاده است ، با آبی شب احاطه شده است ، یک چهره تنهایی تنها که از تنهایی ربوده است دیوانگی عکسهای تکراری از بزرگراههای تاریک ، ایستگاههای اصلی تاری ، آزادراه ها و مسیرهای برگشت وجود دارد ، زیرا زنان برای انجام وظایف خود در فلوریدا رانندگی می کنند و این سکانس های “جاده” تنها ، نقاشانه و زیبا هستند.
زولا زنی باتجربه است اما همه این جنبه ها جنبه ای دارد که یادآور آلیس است که از زیر شیشه ها عبور می کند. آینه ها مسلط هستند و این فقط یک اشاره ساده نمادین نیست ، بلکه یک انتخاب موضوعی جدی است. در یک سکانس آینه ، دو زن با هم آماده می شوند تا شب بیرون بمانند ، و آرایش را کنار هم آرایش می کنند ، زیرا آینه ها بازتاب های خود را تکثیر می کنند ، هر دو در یک خلسه خود جذب شدن از دست می روند.
(یک سکانس مشابه در “رسوایی” وجود دارد ، فیلم 1989 در مورد ماجرای پروفومو ، زمانی که جوآن والی-کیلمر و بریجیت فوندا خود را برای یک مهمانی آماده می کنند ، در یک عصبانیت از خودگرایی.) سکانس دیگری وجود دارد که تصویر زولا در سراسر ضرب می شود پنج بار روی صفحه نمایش ، همانطور که زمزمه می کند ، “کسی می خواهی امشب باشی ، زولا؟”
وقتی استفانی جنبه خودش را در ماجرا قطع می کند (همانطور که واقعاً اتفاق افتاده است ، همتای واقعی او برای دفاع از خود به ردیت می رود) ، یک تغییر کاملاً تونال وجود دارد و همچنین یک تغییر طرح رنگی: دنیای استفانی کل کیک صورتی است – رنگ ، در حال حاضر نوارهای او با یک نوع “سرگیجه” افزایش یافته است ، همه درجه یک و بزه دیده ، کشیدن رتبه زن سفید پوست را به زولا ، که او ادعا می کند او را به این آشفته تبدیل کرده است.
Riley Keough راهی است که با بازی در این زن گروتسک ، دروغگو ، کاربر ، به هیچ وجه “دوست داشتنی” نیست ، اما با جذابیت عفونی کافی منطقی است که چرا Zola در ابتدا اغوا شد ) پیج اما مرکز فیلم است و او آن را با وجود احساس قدرتمندانه و ارزشمندانه خود و اصرار بر سالم ماندن ، علی رغم دیوانه بودن همه اطرافیان ، در اختیار دارد.
پیج با چشمانش دنیاها را صحبت می کند ، و لذت بردن از تماشای تغییر کاراکتر او برای یک سکه است (نگاه کنید به حالت بیهوده بی عیب و نقره وی که متوجه می شود استفانی توسط X مورد سو استفاده قرار گرفته است). هم دامینگو و هم براون نمایش های گسترده خنده داری ارائه می دهند و لهجه متناوب آفریقایی X ، که فقط در صورت عصبانیت بیرون می آید ، یک شوخی مداوم است.
نقد فیلم زولا
شاید قوی ترین جنبه ” فیلم زولا ” امتناع براوو از فرار از یکی از چالش برانگیزترین خصوصیات برای به تصویر کشیدن در فیلم (یا هرجای دیگر ، مخصوصاً در شبکه های اجتماعی) باشد: دوسوگرایی. نگرش فیلم نسبت به وقایع روی صفحه چیست؟ نگرش فیلم نسبت به کار جنسی چیست؟ به سمت X؟ به سمت استفانی؟ مواقعی وجود دارد که به نظر می رسد بریده و خشک شده است.
زمان های دیگری نیز وجود دارد که چندان روشن نیست. صحنه های این دو زن در حال استراحت جالب و بازیگوش هستند ، اما بعد از آن لحظه ای پیش می آید که مشتری زولا را راهنمایی می کند و زمزمه می کند که او شبیه ووپی گلدبرگ است. لذت واقعی است اما انزجار نیز چنین است. صحنه های کار جنسی عناصر ناراحت کننده ای دارند ، اما همچنین با عکسهایی از مجموعه متنوعی از آلت تناسلی معرفی می شوند.
شکلک های قلب روی بزرگترین نمونه گل می کنند. این طور نیست که آنقدر پیچیده باشد که دوگانه باشد. دوسوگرایی برای اکثر انسانها یک تجربه معمول است و با این وجود در داستان نویسی معاصر به عنوان یک ممنوعیت بزرگ برخورد می شود. مردم دوست دارند خائنانشان صریح و روشن باشند و آنها دوست دارند رفتارهای بد با پیکانهای بزرگ نئون “بد” نشان داده شود. Bravo علاقه ای به این نوع باینری ساده ندارد و فیلم قوی تری برای آن است.
تنها ناامیدی در تمام این خلاقیت های خیره کننده این است که احساس می شود پایان در اواسط جمله تقریباً قطع شده است. اما این یک مضحکه است. این نوعی فیلم است که داستان خود را به خوبی روایت می کند در حالی که همزمان لذت عمل خلاقانه را نشان می دهد ، در فیلم سازی براوو ، بله ، اما همچنین در تصمیم زولا برای رفتن به توییتر و داستان او برای اولین بار. صدایی مثل صدای او هر روز نمی آید.
پایان مقاله نقد فیلم زولا
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
بیوگرافی آدولف هیتلر|بیوگرافی استنلی کوبریک|بهترین کتاب های ادبیات هلند|معرفی سبک موسیقی کانتری|سریال halston|هنر و معماری باروک|نقد فیلم مسافر قاچاق|بهترین فیلمهای رومن پولانسکی|فیلم دختر شیرین|تبلچر چیست