صفحه اصلی > سینما : فیلم فرشته نابود کننده
ads

فیلم فرشته نابود کننده

فیلم فرشته نابود کننده

فیلم فرشته نابود کننده : لوئیس بونوئل یک کمدی فریبنده است ، دیدگاهی ناهنجار از طبیعت انسان که نشان می دهد ما غرایز وحشی و اسرار ناگفته را در دل داریم. او پیشنهاد می کند که گروهی از مهمانان شام مرفه را بردارید و آنها را به مدت کافی قلم بزنید ، و آنها در یک مطالعه ازدیاد جمعیت ، مانند موش ها یکدیگر را روشن می کنند.

بونوئل با نمایش های کوچک و هشدار دهنده آغاز می شود. آشپز و خادمان ، همانطور که مهمانان شام می رسند ، ناگهان کتهای خود را می پوشند و فرار می کنند. میزبان خشمگین است. او یک سرگرمی بعد از شام با یک خرس و دو گوسفند را برنامه ریزی کرد. اکنون باید لغو شود. این معمولاً برای بونوئل است که چنین لمس های سورئالیستی بدون هیچ گونه اظهار نظری از بین می رود.

مهمانی شام یک موفقیت است. میهمانان در مورد یکدیگر زمزمه می کنند ، چشمانشان با حرص ، هوس و حسادت بر چهره دیگر میهمانانشان بازی می کند. بعد از شام ، آنها به اتاق نقاشی می روند ، جایی که نگاهی به کیف زنانه می اندازیم ، پر از پر مرغ و چنگال خروس. یک پزشک پیش بینی می کند که یکی از خانم ها ظرف یک هفته کچل خواهد شد.

بیشتر بخوانید : فیلم شب‌زنده‌داری با بزن و بکوب

اما رئوس مطالب گسترده تری از این گردهمایی به اندازه کافی طبیعی به نظر می رسد: نوشیدنی ها رد می شوند ، پیانو نواخته می شود ، همه با لباس شام زیبا به نظر می رسند.

سپس ، در یک سری تحولات ظریف ، آشکار می شود که هیچ کس نمی تواند آنجا را ترک کند. آنها حرکات مقدماتی را انجام می دهند. آنها به سمت راهرو می رانند. هیچ مانعی برای جلوگیری از آنها وجود ندارد. اما آنها نمی توانند ترک کنند. آنها هرگز این واقعیت را به طور دقیق بیان نمی کنند. یک پذیرش ناگفته و ناخوشایند از وضعیت وجود دارد ، زیرا آنها خود را روی مبل و فرش راحت می کنند.

فیلم فرشته نابود کننده

The Exterminating Angel

این یک افتتاحیه درخشان برای یک فیلم موذی است. لحن کم صدا است ، اما بسیاری از جزئیات شوم جمع شده است که وقتی میهمانان برای شب مستقر می شوند ، بونوئل ما را در طلسم خود پیچانده است.

فیلم جواهرات تراش نخورده
بیشتر بخوانید

او نمادین ترین و مجری ترین کارگردان بود ، یک اسپانیایی که به مدار سورئالیست ها در پاریس سرازیر شد ، که سالها کارگردانی دوبله های اسپانیایی فیلمهای هالیوود را بر عهده داشت ، بزرگترین کار آنها در سنین 60 تا 77 سالگی بود. فیلم “Un Chien Andalou” (1928) ، به کارگردانی مشترک سالوادور دالی ، باعث هیاهو شد (جیب های خود را با سنگ پر کرد ، در زندگی نامه خود نوشت ، بنابراین اگر مخاطبان به او حمله کنند ، چیزی برای پرتاب خواهد داشت).

بیشتر بخوانید : نقد فیلم کازابلانکا

این تصویر شامل یكی از مشهورترین تصاویر در سینما بود ، از ابر كه بر روی ماه ماه بریده می شود ، همراه با تیغ تراشیده ای كه کره کره چشم را برش می زند.

پس از آن فیلم ، او “L’Age d’Or” رسوایی و سرکوب شده طولانی و مستند مبهم “سرزمین بدون نان” را که در فقیرترین گوشه اسپانیا فیلمبرداری شد ، ساخت. بونوئل فیلم دیگری را کارگردانی نکرد تا اینکه در اواخر دهه 1940 در مکزیک تبعید شد. در آنجا او هر دو پروژه تجاری و شخصی ساخت ، تقریباً همه آنها وسواس او را نشان می داد.

او که دشمن اسپانیا فرانکو بود ، ضد فاشیست ، ضد روحانیت و ضد بورژوازی بود. او همچنین دارای یک خط حیله گرانه از فتیشیسم پا بود (“پائولین کائیل یک بار گفت:” این بعد از ظهر بود که لوئیز در 12 سالگی روی کف کمد مادرش گذراند ، و او از آن زمان با ما در میان گذاشته است.) .

قاطع ترین عقیده او این بود که بیشتر مردم منافق هستند – بیش از همه مقدس و راحت. او همچنین یک رشته پوچ گرایی داشت. در یک فیلم ، یک چهره مسیحی ، از دیدن سگی که به واگنی متصل شده و خیلی خسته بود و نمی توانست آن را ادامه دهد ، ناراحت بود ، سگ را می خرد تا آن را آزاد کند. همانطور که این کار را می کند ، سگ دیگری که به یک واگن دیگر گره خورده است ، بدون توجه به پس زمینه لنگ می زند.

بیشتر بخوانید : فیلم فارگو

زمانی که او برای ساخت “فرشته نابود کننده” در سال 1962 آمد ، زندگی حرفه ای بونوئل در اوج رشد قرار گرفت. او در سال 1960 یک موفقیت بین المللی عالی ، “ویریدیانا” ساخته بود. این جوایز بسیاری از جوایز جشنواره را به دست آورد و بازگشت او به اسپانیا را پس از دهه ها در خارج از کشور نشان داد.

فیلم خوشه ‌های خشم
بیشتر بخوانید

اما تصویر اصلی آن – یک تابلوی رسوا کننده که شام آخر را دوباره ایجاد می کند – سانسور کنندگان اسپانیایی را ناخشنود می کند و او وقتی فیلم “فرشته نابود کننده” را ساخت دوباره به مکزیک بازگشت و طنز تلخی را تجربه کرد.

بدیهی است که میهمانان شام نماینده طبقه حاکم در اسپانیا فرانکو هستند. آنها با شکست دادن کارگران در جنگ داخلی اسپانیا یک میز ضیافت برای خود چیده اند و آنها برای یک مهمانی می نشینند و می بینند که هرگز به پایان نمی رسد. آنها در محاصره بورژوازی خود به دام افتاده اند. به طور فزاینده ای از قطع شدن از دنیای خارج کینه توز می شوند ، آنها بی روح و بی قرار می شوند. بدترین تمایلات آنها آشکار می شود.

فیلم فرشته نابود کننده

The Exterminating Angel sereis

البته ، بونوئل هرگز نمادگرایی سیاسی خود را به این آشکار نشان نداد. “فرشته نابود کننده” به عنوان یک کمدی مرده در مورد ماجراهای غیر معمول مهمانان شام خود بازی می کند. ساعت ها به روزها طولانی می شوند و معضل آنها کیفیت تشریفاتی پیدا می کند – به نظر می رسد حالت طبیعی امور است. سرعت کاراکترها در مقابل درب باز است.

بیشتر بخوانید : فیلم خاطرات یک کشیش

یک خط نامرئی وجود دارد که نمی توانند از آن عبور کنند. یک مهمان به مهمان دیگر می گوید: “آیا شوخی خوبی نیست اگر من دزدکی حرکت کنم و شما را بیرون بکشم؟” دیگری می گوید: “امتحان کن ، من تو را می کشم.” به سربازان دستور داده می شود که وارد خانه شوند ، اما نمی توانند. کودکی با جسارت به طرف خانه می دود و دوباره دور می شود. هر آنچه مهمانان را مهار کند ، نجاتگران آنها را مهار می کند.

شرایط بدتر می شود میهمانان یک تبر را از دیوار می ریزند و با گچ می کنند تا لوله ای برای آب آشامیدنی باز کنند. دو عاشق خود را می کشند. اجساد در یک کمد جمع شده اند. صدای جادوی سیاه وجود دارد. گوسفندان در اتاق سرگردان می شوند ، کشته می شوند و روی آتشی که از مبلمان شکسته ساخته شده پخته می شود. غار بسیار نزدیک به تمدن است.

سریال چرنوبیل
بیشتر بخوانید

بونوئل به گروهی از کارگردانان بزرگ تعلق دارد که با وسواس مضامینی را که آنها را آزار می داد دوباره کار می کرد. از نظر سبکشناسی ارتباط کمی با اوزو ، هیچکاک ، هرتسوگ ، برگمن ، فاسبیندر یا بونوئل وجود دارد ، به جز این رشته مشترک: برخی از زخم های عمیق یا گرسنگی در اوایل زندگی بر روی آنها نقش بسته بود و آنها تمام شغل های خود را برای بهبود یا گرامی داشتن آن کار می کردند.

بیشتر بخوانید : فیلم جیب‌ بر

بونوئل در سال 1900 متولد شد ، بنابراین تاریخ فیلم های او متناسب با سالهای زندگی او است. او در اواخر دوران شکوفایی قابل توجهی در تاریخ فیلم داشت. فیلم های مکزیکی او در دهه های 1940 و 50 اغلب الهام گرفته شده اند – به ویژه “Los Olvidados” (1950) و “زندگی جنایتکار Archibaldo de la Cruz” و “El” (هر دو 1955).

معرفی فیلم فرشته نابود کننده

“ویریدیانا” بازگشت بین المللی او بود و پس از آن “فرشته نابود کننده” آمد که به گفته وی ممکن است آخرین فیلمش باشد – اما پرده در روزهای بزرگ زندگی حرفه ای اش بالا می رفت. مشهورترین فیلم وی ، “Belle de Jour” (1967) ، جایزه بزرگ ونیز را از آن خود کرد. این فیلم با بازی كاترین دنوو به عنوان یك زن خانه دار معتبر پاریسی بازی می كند كه مجذوب یك بوردلو معروف می شود و هفته ای دو یا سه بعد از ظهر در آنجا مشغول كار است.

در مراسم اهدای جایزه در ونیز ، بونوئل دوباره بازنشستگی خود را اعلام کرد. نه کاملا. در سال 1970 ، او بار دیگر در فیلم “تریستانا” ، عاشقانه بیمارگونه ای بین پدرپرست سالخورده و زنی که او را به فرزندی قبول می کند ، بدرفتاری می کند و از دست می دهد ، در این فیلم بازی کرد. بعد از اینکه پای او قطع شد ، برای حمایت و انتقام نزد او برمی گردد.

سپس سه فیلم عالی ارائه شد که در آنها استعداد بونوئل در یک جریان آزاد شده از هجوهای شیطانی و وسواس شاد جریان داشت. “افسون محرمانه بورژوازی” (1972) ، که به عنوان بهترین فیلم خارجی اسکار را به دست آورد ، عکس “فرشته نابود کننده” است. این بار مهمانان شام برای همیشه در یک مهمانی نشسته اند ، اما بارها و بارها از تمایل به غذا خوردن ناامید شده اند.

بهترین فیلم های درام تاریخ سینما
بیشتر بخوانید

سپس “شبح آزادی” (1974) ، یک فیلم با فرم آزاد که با یک گروه از شخصیت ها شروع شد ، سپس گروه دیگری و دیگری را دنبال کرد. آخرین فیلم او “آن ابهام مبهم آرزو” (1977) بود ، در مورد مرد پیر که معتقد است یک زن و هیچ یک دیگر نمی توانند خواسته های او را برآورده کنند. بانوئل این زن را به جای یکدیگر توسط دو بازیگر متفاوت بازی کرده بود.

بیشتر بخوانید : مستند معلم اختاپوس من

بونوئل در سال 1983 درگذشت ، و یک زندگی نامه شگفت انگیز را پشت سر گذاشت که در آن گفت که بدترین چیز در مورد مرگ این است که دیگر قادر به خواندن روزنامه فردا نیست. او جهانی را به ویژه خلق کرده است ، تماشای فیلم بونوئل برای مدت طولانی بدون دانستن اینکه کارگردان آن غیرممکن است امکان پذیر نیست.

” فیلم فرشته نابود کننده ” با این جمله آغاز می شود ، “بهترین توضیح این فیلم این است که ، از نظر عقل ناب ، هیچ توضیحی وجود ندارد.” ممکن است اضافه کرده باشد ، “کسانی که به دنبال دلیل یا توضیح هستند ، در تئاتر اشتباهی هستند.”

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

چهار × یک =