نام انگلیسی: Sisu:Road to Revenge
نام فارسی: فیلم سیسو:جادهی انتقام
محصول: ۲۰۲۵ – کشور فنلاند، کشور ایالات متحده
ژانر: اکشن
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳ از ۴
در مرور فیلم اول از دنیای سیسو به کارنامهی هنری آقای «جالماری هلاندر» پرداختیم. او در فیلم اول داستان سیسو را در سال ۱۹۴۴ به تصویر کشید و مردی فنلاندی به نام «آتامی کورپی» را در برابر رخدادهای ناگهانی قرار داد.
این تقابل خشن که ترکیبی از کمدی-ابزوردهای موقعیت و در عین حال نوعی انتقام برآمده از فرم بصری بود، باعث شد این اکشن یکی از بهترین اکشنهای آن سال لقب گیرد.
بدون شک چنین جایگاهی باعث میشد تا تهیهکنندگان و حتی خود کارگردان ترغیب به ادامهی مسیر شوند. این اتفاق رخ داد و حال با دومین فیلم از دنیای سیسو مواجه هستیم.
کار خوب آقای هلاندر در ترکیب درونمایه و عنوان فیلم است. او بار دیگر در ابتدای فیلم سیسو:جادهی انتقام نیز اشاره میکند که سیسو در زبان فنلاندی ترجمهپذیر نیست و آن چیزی که در فیلم سیسو:جادهی انتقام میبینیم بهصورت کلی معنای سیسو را میدهد؛ برخاستن از میان تاریکی مطلق.
یکی از زیباییهای فیلم سیسو:جادهی انتقام وفاداری فرم روایی و فرم بصری به اثر اول است. بهنوعی کارگردان سعی ندارد مخاطب را بهیکباره درگیر دنیای رنگی دومین فیلمهای یک فرنچایز کند.
سکونی که مخاطب لاجرم باید بپذیرد تا در نهایت در انتهای پردهی اول اتفاق مورد نظر رخ دهد. او در عوض همانند فیلم اول خط مستقیمی را برای روایت خود در نظر میگیرد و سپس در ضربآهنگی بالا مخاطب را در برابر آشوبی ویرانگر قرار میدهد.
آقای هلاندر در روایت دوم به آن بخشی از فیلم اول اشاره میکند که به گفتهی مردم، آتامی ۳۰۰ سرباز روس را کشته است. در فیلم دوم به سال ۱۹۴۶ قدم میگذاریم؛ سالی که بخشی از فنلاند ضمیمهی شوروی سابق شده و خانهی سابق آتامی نیز در این محل قرار دارد. حال او برای ادای دین به خانواده و انتقال الوارها به خاک فنلاند وارد این منطقهی جدید میشود.
با ورود او، روسها تصمیم به انتقام میگیرند و این تصمیم باعث بیداری دوبارهی خوی وحشی آتامی میشود. آقای هلاندر در این تقابلها دیگر مرزی را باقی نمیگذارد.
شاید در روایت اول سکانس هواپیما یکی از آن سکانسهای اغراقشده بهنظر میرسید، اما در فیلم سیسو:جادهی انتقام با انبوهی از این اغراقها و اغراقها مواجه میشویم. بهنوعی کارگردان ذات اکشن را در ترکیب زیبایی از خشم و جنون به رخ مخاطب میکشد. اکشن او اتوکشیده نیست و در عوض باعث میشود مخاطب انتظار هر اتفاقی را داشته باشد.
مشکل روایت آقای هلاندر در فیلم سیسو:جادهی انتقام شرور داستان و استفاده از بازیگران انگلیسیزبان است. شرور او در فیلم دوم آن مار هفتخط و خالی نیست که آقای هلاندر در ذهن خود پرداخته است. بهنوعی بازی «استیون لنگ» این ویژگی را در برابر مخاطب قرار نمیدهد.
اینکه این تصمیم تجاری بوده یا خیر، نکتهایست که بهراحتی میتوان آن را در مقایسه با اثر اول درک کرد. پرداخت عجولانهی کارگردان از کاراکتر شرور داستان و استفاده از بازیگران هالیوودی باعث افت قابل لمس تقابلهای پردهی سومی روایت نسبت به فیلم اول شده است.
در نتیجه فیلم سیسو:جادهی انتقام بلیطی یکطرفه از سوی آتامی دارد. اما گویی همان کمدی-ابزورد برآمده از ناامیدیهای پاگندهی حریفان آتامی باعث میشود ضعف شرور اصلی داستان کمی پوشانده شود و مخاطب با همان هیجان و لذت قبلی فیلم دوم را نیز مشاهده کند.



