صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم بی‌ همزاد | Twinless  2025

نقد فیلم بی‌ همزاد | Twinless  2025

فیلم بی‌ همزاد

نام انگلیسی: Twinless

نام فارسی: فیلم بی‌ همزاد

محصول: ۲۰۲۵ – کشور آمریکا

ژانر: کمدی سیاه

امتیاز: ۳ از ۴

اردیبهشت

رابطه‌ی نزدیکی که از نظر عاطفی میان دوقلوها شکل می‌گیرد و آن دو را به‌شدت به هم پیوند می‌دهد، در دنیای سینما بهانه‌ی خوبی برای روایت‌های دراماتیک بوده است؛ موضوعی که برخی کارگردانان نیز به آن پرداخته‌اند. فیلم فرانسوی Don’t Worry, I’m Fine محصول سال ۲۰۰۶ از جمله‌ی این آثار است. خلأ و فقدان یکی از دوقلوها، از نظر روانی تأثیر عمیقی بر دیگری می‌گذارد.

«جیمز سوئینی» با بهره‌گیری از همین ایده و دغدغه‌ی دیگرش — یعنی پرداختن به بخشی از زندگی جامعه‌ی LGBTQ — فیلمی درباره‌ی دوقلوهای از‌دست‌رفته، یا به‌بیان بهتر، درباره‌ی جهانِ بی‌قل شدن از منظر قلِ بازمانده ساخته است؛ روایتی از رنج، فقدان و بازشناسی خویشتن.

سوئینی که پیش‌تر با فیلم Straight Up (ساخته‌ی سال ۲۰۱۹) نشان داده بود تمایل دارد به تجربه‌های زیسته‌ی جامعه‌ی LGBTQ بپردازد، شاید از آن‌رو که خود بخشی از این جامعه است، در این فیلم نیز علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، در مقام بازیگر ظاهر شده است.

مرگ ناگهانی برادر دوقلوی «رومن» (راکی) ــ که هر دو نقش را «دیلن اُبراین» ایفا کرده ــ او را از نظر روانی فرو می‌پاشد. رومن برای بازیابی تعادل ذهنی‌اش به گروهی از بازماندگان دوقلوها می‌پیوندد؛ محفلی که اعضای آن خاطرات خود را از قلِ ازدست‌رفته به اشتراک می‌گذارند تا از این مسیر به آرامش برسند و دریابند که تنها نیستند. اما پشیمانی از رخدادهای گذشته و حسرتِ «ای‌کاش‌ها» جز واماندگی و سرخوردگی، حاصل دیگری ندارد.

در همین جلسات، رومن با «دنیس» (با بازی جیمز سوئینی) آشنا می‌شود. دنیس، همچون راکی ــ قلِ دیگر رومن ــ همجنس‌گراست و در پی نزدیک شدن به اوست. در حالی‌که رومن تمایلش به جنس مخالف است، همین تفاوت سبب می‌شود او در مرور گذشته، گفت‌وگوها و قضاوت‌هایش، احساس گناه کرده و خود را مسئول برخی اتفاق‌ها بداند. تماشاگر به‌تدریج و با آشکار شدن رازها درمی‌یابد که حضور دنیس در زندگی رومن بی‌دلیل نیست.

از سوی دیگر در فیلم بی‌ همزاد ، علاقه‌ی رومن به «مارسی» با بازی «ایسلینگ فرانسوازی» ــ که آشنایی‌شان از طریق دنیس صورت گرفته ــ حسادت و دلخوری دنیس را شعله‌ور می‌کند.

معرفی و نقد و بررسی فیلم موروثی | Hereditary 2018
بیشتر بخوانید

سوئینی با ساختاری غیرخطی و ذهنی، روایت را از دید رومن و دنیس به تصویر می‌کشد. شکل‌گیری رابطه‌ی پیچیده و عمدتاً یک‌طرفه‌ی میان آن دو از نکات برجسته‌ی فیلم است؛ مسئله‌ای دشوار برای نمایش، اما به‌خوبی پردازش شده. او فقدان و تنهایی را در بستری مردانه می‌کاود و با طرح پرسش‌هایی بنیادین، ذهن مخاطب را درگیر می‌کند: با وجود فقدان، آیا هنوز «یک نفر» هستی یا تنها نیمی از وجودی که زمانی کامل بود؟

آیا می‌توان فرد دیگری را جای قلِ ازدست‌رفته دید و جایگزین کرد؟ تا چه اندازه دیگران در پر کردن خلأ ناشی از فقدان مؤثرند؟ و آیا پذیرش کمبود، بهترین راه رهایی نیست؟ کارگردان در این فیلم بازشناسی خویشتن از خلال دیگری را به تصویر می‌کشد؛ تجربه‌ای که از دل بحران هویت برمی‌آید. ترکیب المان‌های دراماتیک در اثر، به جذابیت آن افزوده است. میزانسن در تلاش است تا پیوند میان شخصیت‌ها و شکاف میان نسل‌ها را بازنمایی کند.

بااین‌حال، می‌توان از برخی ضعف‌ها نیز یاد کرد: نورپردازی و استفاده از رنگ در بعضی صحنه‌ها گاه تند و زننده جلوه می‌کند و بیش از اندازه از متن بیرون می‌زند. موسیقی خارق‌العاده‌ی فیلم، ساخته‌ی «جونگ جائه-ایل» ــ که پیش‌تر در آثار درخشانی چون فیلم انگل و سریال بازی مرکب حضور داشته ــ نقشی تعیین‌کننده در القای حس تنهایی، سرخوردگی، شرمساری و حتی لحظات اندکِ شادی دارد.

چیدمان صحنه‌های فیلم بی‌ همزاد نیز در نمایش فاصله‌ی میان شخصیت‌ها تأثیرگذار است. سکوت، همچون موسیقی، قدرتی چشمگیر در انتقال احساسات نهفته‌ی اثر دارد. اگر ریتم کند فیلم بی‌ همزاد در سکانس افشای راز بر جان اثر سایه نمی‌انداخت و پایان‌بندی تا این اندازه مبهم نبود، فیلم بی‌ همزاد می‌توانست در میان فیلم‌های سال، حضوری پررنگ‌تر داشته باشد. شخصیت‌پردازی ناکافیِ برخی نقش‌ها که صرفاً جنبه‌ی کارکردی یافته‌اند نیز از دیگر ضعف‌های فیلم است.

با وجود همه‌ی این کاستی‌ها در فیلم بی‌ همزاد، سوئینی روایتی چندلایه و متعادل میان طنز و غم ارائه می‌دهد؛ روایتی که به‌کمک بازی ستودنی اُبراین به بار می‌نشیند. فیلم بی‌ همزاد فراتر از کلیشه‌های رایج، به‌ویژه در پرداخت به جامعه‌ی LGBTQ، می‌کوشد هویت را در دیگری بازسازی کند و نقطه‌ی امیدی برای بازماندگان باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

13 − ده =