نام انگلیسی: Good Boy
نام فارسی: فیلم پسر خوب
محصول: ۲۰۲۵– ایالات متحده
ژانر: دلهره، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۳ از ۴
خیلی کم اتفاق افتاده که یک اثر کاملاً تجربی توسط مخاطب سینمای ژانری و سرگرمی مورد استقبال قرار بگیرد. بسیاری از آثار تجربی خود را از بند ژانر رها میکنند و فیلمساز از طریق آنها وارد انتزاعی حتی ورای سوررئالیسم میشود.
این مسیر گاهی با ترکیب بافتهای تصادفی در طبیعت و گاه از طریق خلق بافتهای تصنعی توسط فیلمساز طی میشود. آقای «بن لئونبرگ» در اولین تجربهی بلند فیلمسازی خود سعی دارد با ورود به کلیشههای پرطرفدار ژانر دلهره، اثری تجربی را در برابر مخاطبان بیشمار این ژانر قرار دهد.
داستان با افتتاحیهای آغاز میشود که نیمبند است. «ایندی» در کنار «تاد» غرق در خون روی کاناپه نشسته است و تلفن تاد نیز دائم زنگ میخورد. در نهایت، با یک برش، «ورا» (خواهر تاد) وارد میشود و در مکالمههایی باسمهای بالاخره اورژانس از راه میرسد و تاد نجات مییابد. مشکل این افتتاحیه در رهاشدگی آن است.
کارگردان از همان ابتدا نشان میدهد که چگونه قرار است کل روایت را از زاویهدید ایندی به تصویر بکشد و انسانها را جز در مدیومشاتها یا لو-انگلشاتها تصویر نکند.
اما این را فراموش کرده که دیالوگهای انسانی حداقل باید دارای توالی منطقی باشند و نه صرفاً بهصورت بمباران جملات در قاب شنیده شوند و اکشن پس از آن شکل بگیرد. آقای لئونبرگ در طول روایت خود دائم این نقص را تکرار میکند و بهنوعی آنقدر غرق در دنیای ایندی و حفظ فرم بصری روایت تجربی خود است که انسانها را فراموش میکند.
اما آن زاویهدیدی که کارگردان روی آن قمار کرده، باید گفت جواب بسیار خوبی از جامعهی سینما گرفته است. مخاطب از همان چند شات ابتدایی با کاراکتر ایندی ارتباطی عاطفی برقرار میکند.
در طول روایت، هرقدر که پیش میرویم و وارد رؤیا-کابوسها و حتی حس ششم و کابوس-بیداریهای ایندی میشویم، بهتر و بیشتر این کاراکتر را درون فیلم پسر خوب میپذیریم. کارگردان کل روایت را طبق کلیشههای دلهره، اما از زاویهدید ایندی پیش میبرد.
زمانی که از بالا به فیلم پسر خوب مینگریم، با دلهرهای بیرونشهری مواجه هستیم که کاراکتر اصلی درون کلبهای قدیمی، که شایعات حول آن فراوان است، سکنی میگزیند. ورود او به این کلبه مصادف میشود با اتفاقات عجیب و غریب و صداهای در تاریکی.
تاکنون این رخدادها را از زاویهدید کاراکترهای انسانی در قالب یک خانواده یا جمع دوستان و حتی زن و شوهری عاشق مشاهده کردهایم. کار خوب آقای لئونبرگ در تصویر کردن این مسیر از زاویهدید یک سگ است. باید گفت او این تعلیق و کابوس را بهخوبی به تصویر کشیده است.
آنچه چنین آثاری را از سینمای تجربی بهیکباره در برابر چشم مخاطب سینمای سرگرمی قرار میدهد، ترکیب نگاه فرمالیستی و تجربی با کلیشههای پرطرفدار ژانری است. کارگردان از این ترکیب نهایت بهره را برده است.
در پایان باید عنوان کرد که برخی اشیاء و حرکات موجود در صحنه، مانند تلویزیون همیشه روشنی که گاه فیلمی دلهرهآور پخش میکرد و گاه پدربزرگ تاد را در حال خواندن وصیت خود نشان میداد، عملاً باری اضافی در روایت فیلم پسر خوب است.
اما کارگردان به این تلویزیون روشن برای قوتبخشیدن به نورپردازی شبانهی خود نیاز داشته است و بهنوعی آکسسوار صحنهاش را از این طریق کامل میکند. اما این کاملشدن گویی هیچ نقشی در کل روایت فیلم پسر خوب ندارد و گاه حتی وظیفهی پلان لایی را هم بر دوش میکشد.
فیلم پسر خوب تجربهی خوبی در سینمای وسیع دلهره محسوب میشود و باید دید آیا کارگردان جوان فیلم پسر خوب میتواند در ادامهی مسیر، مخاطب را با دنیایی مواجه کند که در آینده بتوان آن را فقط مخصوص آقای لئونبرگ خطاب کرد؟

