نام انگلیسی: Mission: Impossible – The Final Reckoning
نام فارسی: فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: اکشن، هیجانانگیز، ماجراجویی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۰.۵ از ۴
مصطفی ملکی
چرا «تام کروز» خسته نمیشود؟ چرا تام کروز طی این سالها سعی کرد نسخهی پرخرج «جکی چان» در هالیوود بلاکباستری باشد؟ چرا اکشنهای او هیچ ارتقایی پیدا نکردهاند؟
شاید ابتدا این سوال در ذهن شما ایجاد شود که تام کروز صرفاً یک بازیگر است و برخی از این پرسشها را باید از کارگردان سری جدید فرنچایز «مأموریت غیرممکن»، آقای «کریستوفر مککوئری»، پرسید. اما باید صادقانه پاسخ داد که در مأموریت غیرممکن همهچیز حول تام کروز میچرخد.
اوست که مرکز هستی این بلاکباستر است و تبلیغات حول او شکل میگیرند. در نتیجه باید همهی ضعفهای پلهپلهی فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی را متوجه تام کروز کرد.
بسیاری از مخاطبان با دیدی مثبت به این بلاکباسترها مینگرند و از این میگویند که مهم این است که مخاطب سرگرم میشود. این یعنی فیلم و کارگردان وظیفهی خود را به درستی انجام دادهاند. اما بگذارید صادق باشیم.
در طی دو فیلمی که هر کدام نزدیک به سه ساعت بودند چه المانهایی از سرگرمی وجود دارد؟ آیا داستانی وجود داشته که از چشم ما پنهان مانده و در طی فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی از آن غافل ماندهایم؟
راهی را که آقای مککوئری و تام کروز طی این شش ساعت طی کردهاند بسیاری دیگر در فرنچایزهای جذابتری چون «ایندیانا جونز» از سر گذرانده بودند. اینکه در دقیقهی ۱۲۱ فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی حوادث بهگونهای شکل میگیرند که مخاطب را بهیاد ترکیبی از ماجراجوییهای غارمانند ایندیانا جونز و مومیایی بیندازد نشان از این دارد که حربههای رایج در این فرنچایز دیگر سرگرم کننده نیستند.
حربههایی که همهاشان با محوریت تام کروز شکل میگیرند و قرار است بدلکاریهای او را تبدیل به بخش اعظمی از این روایت کنند. در فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی هم وضع به همینگونه است. تام کروز مابین بدلکاریهایاش کمی با چشمان پراشک به اینسو و آنسو مینگرد و دوباره وارد کلیپ بعدی میشود.
درد و افسوس آنجاست که یک فرنچایز در جدیدترین مسیر خود چرا به این بنبست روایی رسیده است. پلات هوش مصنوعی و خدای پنهان دیجیتال که قرار است زمین را نابود کند همانقدر مضحک است که تام کروز در تلاش برای رهایی از میان اژدرهای زیردریایی در عمقی بالای صدمتر و میان اقیانوس شمالگان.
کار در فیلم مأموریت غیرممکن فرجام نهایی به جایی رسیده که برای تزریق آدرنالین مصنوعی وارد همان مسیر مریخ و زمین و فضای فرنچایز «سریعوخشن» شدهاند.
بگذارید این را با هم مرور کنیم: اگر مأموریت غیرممکن در سری جدید خود تبدیل به یک سریال میشد و تام کروز در هر اپیزود آن دست به یکی از این ژانگولربازیها میزد، مخاطب بیشتری را به خود مشغول نمیکرد؟
سه ساعت سینمایی را بهنظر باید صرف آثاری کرد که ابتدا داستانی منسجم دارند و میتوانند مخاطب را درگیر زندگی یا زندگیهایی کنند. در مرور فیلم سوپرمن جدید نیز از این نوشتیم که پایهی اصلی جذابیت هر اثری در سینما قصهمحور بودن است.
اگر قصهای برای روایت وجود نداشته باشد، تام کروز حتی با سقوط آزاد از هواپیما هم نمیتواند فیلمش را نجات دهد. شاید اگر او طی این سالها کمی در کنار بازیگرانی چون «کیانو ریوز» و دیگران هنرهای رزمی متنوعی را آموخته بود.
اکنون با اکشنهایی از او مواجه بودیم که بهتر و بیشتر میتوانستند وقت تلفشدهی مخاطب این ژانر را توجیه کنند. تام کروز باید بداند که هیچگاه تعقیبوگریزهایاش مانند جکیچان منعطف نخواهد شد. او صرفاً پرهزینه است!