نام اصلی: Tagebuch einer Pariser Affäre
نام انگلیسی: Diary of a Fleeting Affair
نام فارسی: فیلم خاطرات یک رابطهی زودگذر
محصول: ۲۰۲۲ – فرانسه
ژانر: درام، عاشقانه
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
سارا
«سایمون» سالهاست ازدواج کرده و دارای فرزند دارد. او ادعا میکند در طی تمام این سالها هرگز به همسرش خیانت نکرده و فکر هم نمیکند بتواند این کار را انجام دهد.
او اما در یک مهمانی با زنی بانام «شارلوت» آشنا میشود که مادری مجرد است و بعد از جدایی از همسرش بارها با مردان گوناگون وارد رابطه شده و تصمیمی هم به پنهان کردن آن ندارد. رابطهی سایمون و شارلوت خیلی زود و در همان شب با مکالماتی طولانی منجر به رفتن آنها به خانهی شارلوت و انجام رابطهی عاشقانه میشود.
در سال ۲۰۲۰ بود که فیلم «چیزهایی که میگوییم، کارهایی که انجام میدهیم» را با هم مرور کردیم. فیلمی به کارگردانی آقای «امانوئل موره» که تا پیش از ساخت این فیلم نیز تمام روایتهایاش پیرامون عشق، فلسفهی عشق و روابط میان انسانها بود.
او در فیلم سال ۲۰۲۰ خود زنی جوان را در برابر مردی جوان قرار میداد که با عدم حضور همسر زن، این دو رفتهرفته به هم نزدیک میشدند و میتوانستند اشتراکات بسیاری را در زندگی، روحیه و خواستههای خود بیابند. جوانانی که عطش عشق و خواستن بسیار بیشتر و زودتر از هر فرد دیگری در آنها ایجاد میشد.
آنها اما در نهایت میدانستند که باید هر یک راه خود را در پیش بگیرند و این عشق را فقط به عنوان خاطرهای بهیادماندنی و صادقانه در ذهن بسپارند. آقای موره در فیلم سال ۲۰۲۲ خود نیز بار دیگر وارد رابطهی یک زن و مرد میشود، اما این بار این دو را از نسلی انتخاب میکند که تجربیات بسیاری را اندوختهاند و با توجه به شناخت خود تصمیم گرفتهاند راهی جدید را برگزینند.
راهی که اگرچه با خیانت و شاید شهوت آغاز میشد، اما در نهایت به صداقت و خلوصی غیرقابل انکار ختم میشد. درواقع از دل این خیانت به دیگری صداقت به خود بیرون میآمد. همیشه پایان اتفاقات نمیتواند مانند روایت عشق «فیلم مت و مارا» تمام شود. گاهی یک لغزش به انسان آن آگاهی لازم برای شناخت بهتر خود را میدهد. اما در این میان مسئلهی مهمتر نه آگاهی از خود و شرایط پیرامون خود، بلکه شهامت پذیرفتن آن و تلاش برای تغییر آن است.
سایمون از زندگی خود راضی نیست. او وارد رابطه با شارلوت میشود و از لحظهلحظهی بودن با او لذت میبرد. اما هرگز شهامت پذیرفتن این اتفاق و تلاش برای تغییر آن را ندارد. در نهایت هم نهتنها عشق شارلوت را از دست میدهد، بلکه با خیانتی بزرگ به همسرش باید در ذهن و در درون خود مدام دچار عذاب وجدان باشد. او با این کار نهتنها به همسرش که به خود و به شارلوت هم خیانت کرده است و آقای موره در مسیر روایت خود توانسته به خوبی تمام این احساسات و روابط را ترسیم کند.
او بدون عجله و در مسیری خطی تنها روزهایی که سایمون و شارلوت با هم دیدار میکنند را نشان میدهد و از میان همین دیدارها و با ایجاد مکالمات بسیار میان این دو هم احساسات و عشق این دو را در زندگی جدیدشان به هم نشان میدهد و هم از زندگیای که دور از هم دارند در میان این مکالمات میگوید.
آقای موره بهخوبی میداند چگونه از یک سکانس وارد سکانس دیگر شود و مخاطب را همراه با کاراکترهایاش از این روز به روز دیگر بکشاند.
او کاملاً واقعبینانه و با توجه به رفتارهایی که از شخصیتهای خود نشان میدهد روایت خود را پایان میدهد و در انتها نه مخاطب از عدم تغییر رفتارهای سایمون تعجب میکند و نه به رفتن شارلوت اعتراض میکند.
از همان ابتدا سایمون مردی نشان داده میشود که در زندگیاش توانایی ایجاد هیچ تغییری ندارد و اگر شارلوت تا همینجا هم نمیخواست او هرگز وارد این رابطه نمیشد. در سوی دیگر شارلوت هم از همان ابتدا میدانست به دنبال چه است و تا چه زمانی و چطور باید صبر کند تا راهی برای زندگی خود بیابد.