نام اصلی: Paprika
نام فارسی: انیمه پاپریکا
محصول: ۲۰۰۶ – ژاپن
ژانر: ماجراجویی، علمی-تخیلی، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۴ از ۴
مصطفی ملکی
هر چه بیشتر در دنیای «ساتوشی کن» غرق شویم، گویی بیشتر لذت میبریم. چند هفتهی پیش وارد اولین اثر این کارگردان فقید ژاپنی با نام «آبی خوشرنگ» شدیم و بنا بود هر چهار اثر بلند او را از سر بگذرانیم. برای اثر دوم دست به یک تغییر زدیم و بهسبب شایعات فراوان حول فیلم «تلقین» «کریستوفر نولان» تصمیم گرفتیم در دومین گذر به سینمای آقای کن وارد آخرین اثر او با نام پاپریکا شویم و در ادامه به اثر نولان بپردازیم.
آقای کن در ابتدای انیمه پاپریکا مخاطب را وارد رؤیای کاراگاهی با نام «کوناکاوا» میکند که با کمک دختری قرمزپوش بانام «پاپریکا» به درون رویاهای خود رفته است. کوناکاوا اختلال اضطراب دارد و سعی دارد از طریق این جلسات صحنهی قتلی را که دائم دیر به آن میرسد حل کند.
افتتاحیهی انیمه پاپریکا با این سفر سبک و سوررئال به درون خواب کوناکاوا همراه است و سپس وارد زندگی پاپریکای مرموز میشود. از طریق همین دوگانگی بین پاپریکا و دکتر «چیبا» است که مخاطب بهآنی دچار نوعی شباهت بین او و «میمای آبی خوشرنگ» میشود. گویی پاپریکا همان انتزاع میما در آینه است. اما در اینجا پاپریکا از آن انتزاع ناخودآگاه تبدیل به همزادی خودآگاه در زندگی چیبا شده است.
آقای کن در رانیمه پاپریکا همهچیز را در سطح رویی واقعیت پهنا میبخشد. بهنوعی او سعی دارد از طریق انتزاع مسخکنندهی دسیمینی مخاطب را درگیر تلفیق رؤیاها کند. دنیایی که در انیمهی پاپریکا در آن حضور داریم گویی باز هم قرار است از طریق یک نقطهی اتصال در پیشرفتهای تکنولوژی مخاطب را درگیر مسخشدگی در بیداری کند؛ باز هم اینترنت.
او با کلیدواژههای مسخشدگی، اینترنت، رؤیا و دنیای نامتناهی رؤیا سعی دارد مخاطب را به سفری اعجابانگیز ببرد؛ سفری که گویی مرزی ندارد. در این سفر ادای دینی قابل اعتنا به دنیای سینما و بهخصوص «کوروساوا» و سینمای ژانری داریم. کوناکاوا در انیمه پاپریکا تبدیل به فردی میشود که در ۱۷ سالگی خود میل وافرش به دنیای سینما را سرکوب کرده و پلیس شده است. اضطراب دائم همراه او بهسبب این سرکوب ناخواسته است و از طریق تکرار رؤیای سینمایی اوست که درهای دیگر انیمه باز میشوند.
دنیای انیمه و انیمیشن بهخودیِ خود سوررئالیسمی از واقعیت است، اما در انیمه پاپریکا آقای کن گویی این سوررئالیسم مرزی ندارد و لحظهبهلحظه دچار وسعتی ابدی میشود. آقای کن در انیمه پاپریکا بهشدت سعی دارد از تضاد رنگهای گرم نهایت بهره را ببرد تا کابوس را درون رؤیایی رنگارنگ از حسرتها، آرزوها و در نهایت ناکامیهای دنیای واقعی پر کند. او رژهای را از این رؤیاهای آمیختهشده شکل میدهد که همچون هیولایی قرار است همهچیز را ببلعد.
آقای کن بههیچ عنوان سعی ندارد انیمه پاپریکا را تبدیل به هزارتویی غیرقابل حل کند. بلکه او از قدرت تخیل بهره میبرد تا به هدف خود برسد. هدف او در آن تقابل نهایی بین پاپریکا و اونوی شکل میگیرد که در میان تضادهای هستیشناسانه زن در برابر مردسالار بیرحمی قرار میگیرد که قرار است دنیا را در نهایت به تعادل بکشاند. پاپریکا از دل تناقض میان مرگ و زندگی، واقعیت و رؤیا و تاریکی و روشنایی به تعادل بین دو جنس مرد و زن میرسد و این همان چیزی است که در نهایت آرامش را به جهان بازمیگرداند.