صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم همسایه من آدولف | My Neighbor Adolf
ads

نقد فیلم همسایه من آدولف | My Neighbor Adolf

نقد فیلم همسایه من آدولف

فیلم همسایه من آدولف : «پولسکی» مردی مسن و تنها درون خانه‌ای دورافتاده، تاریک و حتی به‌نوعی متروک‌شده زندگی می‌کند. تنها دلخوشی این مرد بوته‌های گلی هستند که در گوشه‌ی حیاط خانه وجود دارند و او هر روز صبح به آنها آب می‌دهد. پولسکی روزهای خود را درون باغچه‌اش می‌گذراند و شب‌ها خیلی زود به رختخواب می‌رود. زندگی او در همین مسیر روزمره می‌گذرد تا اینکه یک همسایه‌ی جدید به تنها خانه‌ای که در کنار او قرار دارد، نقل مکان می‌کند. همسایه‌ای که پولسکی خیلی زود تصور می‌کند او هیتلر است که در دهه‌ی ۱۹۶۰ هنوز زنده است.

نقد فیلم همسایه من آدولف

«لئون پرودوسکی» کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس اسرائیلی در دومین اثر بلند سینمایی خود، بعد از ساخت یک فیلم بلند در سال ۲۰۰۹ و چند فیلم کوتاه سعی کرده است از یکی از تئوری‌های توطئه درباره‌ی مرگ «هیتلر» استفاده کند و روایتی دردناک از رنج بازماندگان جنگ جهانی دوم را تصویر کند. پرودوسکی روایت خود را با یک افتتاحیه‌ی اثرگذار آغاز می‌کند. صداها پیش از آغاز فیلم و با تیتراژ شنیده می‌شوند.

بیشتر بخوانید : نقد و بررسی فیلم خزنده Reptile 2023

صداهایی که شادی و صمیمیت در آنها به‌خوبی حس می‌شود. سپس قاب دوربین بر روی دستان زنی جوان دیده می‌شود. دوربین این دستان را دنبال می‌کند که چگونه پوست له‌شده‌ی تخم‌مرغ‌ها و یک پارچ آب را به سمت گل‌هایی زیبا روانه می‌کنند.

نقد فیلم همسایه من آدولف

گل‌هایی که موتیف اصلی و پراهمیت داستان می‌شوند و تا انتها با شخصیت‌ اصلی همراه هستند. دوربین در نهایت بر روی خانواده‌ای پرشور که می‌خواهند یک عکس یادگاری بگیرند می‌ماند و سکانس ابتدایی تمام می‌شود. سکانس بعدی سه دهه بعد پسر جوان همان خانواده را نشان می‌دهد که تبدیل به مردی تنها و مسن شده و هیچ یک از اعضای خانواده‌اش جز همان بوته‌‌های گل در کنارش نیستند.

پرودوسکی با دقت تمام ما را وارد زندگی پولسکی می‌کند و آهسته‌آهسته او، رفتارها و زندگی روزمره‌ای که دارد را برای ما تصویر می‌کند. تنهایی، دلتنگی، افسوس و حسرت‌های او در همین زمان اندک به‌‌خوبی در تصاویر دیده می‌شوند. درست زمانی که ما این مرد مسن را می‌شناسیم و روایت دیگر حرفی برای گفتن ندارد همسایه‌ی جدید و راز و رمزهای او به مسیر داستان وارد می‌شوند.

نقد فیلم Good Will Hunting | ویل هانتینگ نابغه
بیشتر بخوانید

پرودوسکی بدون هیجان کاذب و بدون اینکه بخواهد هر طور شده از تقابل این دو شخصیت طنزی خاص را بیرون بکشد شخصیت‌های اصلی خود را در برابر هم قرار می‌دهد و رفته‌رفته اتفاقات را پیش می‌برد. مخاطب حرفه‌ای سینما یا حتی مخاطب عام سینما هم احتمالاً پیرنگ اصلی فیلم همسایه من آدولف را بعد از همان تقابل ابتدایی می‌توانند به‌راحتی پیش‌بینی کنند، اما پرودوسکی شخصیت‌های داستان خود را آنقدر جذاب و اثرگذار ایجاد کرده است که مخاطب نمی‌تواند آنها را رها کند.

بیشتر بخوانید : نقد فیلم آرمان شهر بتنی | Concrete Utopia 2023

نقد فیلم همسایه من آدولف

او با وجود داشتن دو بازیگر توانمند و باسابقه توانسته به‌راحتی از کلوزآپ‌ها و مدیوم‌شات‌های بسیار استفاده کند و رابطه‌ای عمیق را میان شخصیت‌‌ها و مخاطب ایجاد کند. «دیوید هایمن» و «اودو کی‌یر» آنقدر خوب توانسته‌اند کاراکترها و رنجی که در تمام سال‌‌ها کشیده‌اند را درک کنند و آن را بازی کنند که مخاطب نمی‌تواند با آنها هم‌ذات‌پنداری نکند.

پرودوسکی در فیلم همسایه من آدولف از رنجی سخن گفته که عمیق، دردناک و غیرقابل فراموشی است، اما در همین حین از زندگی و مسیرش برای ادامه یافتن هم سخن گفته است. دو شخصیت اصلی این فیلم با وجود تمام ناملایمات زندگی هنوز هم به زنده بودن و لذت بردن از همان خاطرات دور دل‌بسته‌اند و نمی‌خواهند به‌راحتی از آن دور شوند.

این کارگردان به‌نوعی تازه‌کار مردانی را در روایت خود نشان می‌دهد که اگرچه در محیط‌ و شرایط متفاوتی بوده‌اند، اما رنجی یکسان دارند و به واسطه‌ی همین رنج هم می‌توانند همدیگر را درک کنند. درکی که در نهایت منجر به یک آغوش باز و یک خاطره‌ی لذت‌بخش دیگر می‌شود.

بیشتر بخوانید : نقد فیلم اکولایزر ۳ | پایان کار دنزل است

نقد فیلم همسایه من آدولف

روایت پرودوسکی اما آنقدر که در نیمه‌ی اول و مسیر نیمه‌ی دوم خود صبور و آرام دیده می‌شود، پایانی متمرکز ندارد. پایان ناگهانی و خارج کردن سریع شخصیت‌هایی که مشخص نمی‌شود دقیقاً چطور به حرف پولسکی باور کرده‌اند، روایت فیلم همسایه من آدولف او را دچار افت کرده و مخاطب در انتها با نوعی ناامیدی از لذتی که در مسیر برای‌اش ایجاد شده مواجه می‌شود و نمی‌تواند آن‌طور که باید از این فیلم رضایت کسب کند.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

13 + ده =