دیالوگهای فیلم مرتد نه بر اساس نوعی تردید منطقی در داستانی خیالی، بلکه بر اساس پرسشگری و تردید در باب کلیتی با نام دین است. «اسکات بک» و «برایان وودز» در جدیدترین اثر سینمایی خود بار دیگر قرار است مخاطب را درگیر پیرنگی جذاب و قابل تأمل کنند و اینبار برعکس فیلم «۶۵»، آنها زمینیتر به این مقوله میپردازند.
نقد و معرفی فیلم مرتد Heretic 2024
روایت با مکالمهی دو دختر جوان در باب طول آلت جنسی و رابطهاش با شرکتهای تولید کاندوم و تبلیغات آنها آغاز میشود. آنچه در این سکانس مشخص است تقسیم زاویهی دوربین متناسب با هویدا شدن خاستگاه این دو دختر است. زمانی که دوربین از پشت در نمایی باز این دو را در بر میگیرد، گویی با دو دختر ۲۰ سالهای مواجه هستیم که به اوج بلوغ جنسی خود رسیدهاند. همزمان که دوربین از زاویهی صفر و روبهرو آنها را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد، با دو مبلغ مذهبی از کلیسای جامع مورمونها مواجه میشویم که بین تبلیغهای حضوری خود روی یک نیمکت در حال گفتوگو هستند.
نام انگلیسی: فیلم Heretic
نام فارسی: فیلم مرتد
محصول: ۲۰۲۴ – ایالات متحده
ژانر: دلهره، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳ از ۴
از همان ابتدا مشخص است که کارگردانها سعی دارند مرز بین این دو کاراکتر برای مخاطب مشخص کنند؛ خواهر پکستون که چهرهای معصومانهتر دارد همانیست که بهسرعت نسبت به هر رخدادی دچار تردید میشود، اما این تردید را تا جایی که میتواند درون خود نگاه میدارد. اما در برابر او خواهر بارنز وجود دارد که نوعی باور قلبی به این فرقه دارد و بهراحتی آن را عیان میکند. گرهای که در مکالمهی بین این دو در باب پورن و مذهب به وجود میآید شاید به باورهای کلیسای جامع مورمونها باز میگردد که یک زن باید نسبت به آن چیزی که هست و تعهدی که دارد عفت و حیا داشته باشد.
البته که بنیانگذار این فرقه در قرن نوزدهم، جوزف اسمیث، در ابتدای مسیر چندهمسری را به بهانهی بالا رفتن جمعیت این فرقه مشروع کرده بود. این تناقضها همان نکتهای است که کارگردانها سعی میکنند با وارد کردن آقای «رید» به گزارهی مد نظر خواهر بارنز، پکستون و کلیسای جامع گسترش دهند.
ورود این دو دختر جوان به خانهی آقای رید آغاز بازی اعتقاد، تردید، باورمندی کورکورانه، روشنگری سلبی، رابطهی دین و کنترل، رویای پروانهای دائویستی و در نهایت ورود به دوزخی که همهی اینها را در خود دارد و خروج از دری که همهی اینها را پشت سر کاراکترها رها میکند. در این اثر شاهد هستیم که همان شخصیتپردازی ابتدایی کارگردانها باعث میشود مخاطب در این هزارتوی اعتقاد و توهم گم نشود و از طریق کوچکترین نشانهها به درون این سفر مملو از هیجان برود.
زوج کارگردانی این اثر از طریق بازی با زاویههای دوربین و دقتی قابل تأمل در برشها و بالا و پایین کردن سطح دوربین باعث میشوند مخاطب در چند و چون اضطراب، اطمینان، شک و در نهایت باور کاراکترها قرار بگیرد. بهطور مثال به بخش اول گفتوگوهای این سه نفر بعد از اینکه آقای رید آن شمع معطر را بههمراه نوشابه میآورد دقت کنید؛ سطح دوربین در ابتدا نسبت به چشمهای آقای رید پایینتر است و کمی از چهرهی پکستون بالاتر و در نهایت همسطح چهرهی بارنز. این اختلاف در نماها گویی از همان ابتدا سعی دارد مخاطب را همراه با این پسزمینهی ذهنی سه کاراکتر تا انتهای داستان همراهی کند.
در فیلم مرتد شاید موسیقی متن نیز همراه با گشوده شدن دروازههای شک و تردید تغییر محسوس دارد. خود کارگردانها نیز از طریق آقای رید و گذر او به ترانههایی از ردیو هد و لانا دل ری و رسیدن به مفهوم تکرار نقش موسیقی را پررنگتر میکنند. از آنسو مفهوم تکرار از دل گزارهی ابتدایی آقای رید بیرون میآید تا او کل دین را طی یک خطابهی منطقی به چالش بکشد.
پس از این خطابه است که درهای باور و ناباوری مقابل دو کاراکتر بانز و پکستون قرار میگیرد و حال این دو هستند که ابتدا طبق نظر بارنز از در باور به درون آن هزارتو ورود میکنند و در نهایت این در ناباوری است که مسیر نجات را مقابل آنها قرار میدهد؛ مسیری که برای رسیدن به آن جانهای بسیاری گرفته شده و ارواحی بیشمار به اسارت گرفته شدهاند.