نام انگلیسی: Hey Joe
نام فارسی: فیلم هی جو
محصول: ۲۰۲۴ – ایتالیا
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱.۵ از ۴
مصطفی ملکی
«کلودیو جیووانسی» در فیلم قبلی خود سعی کرد گروهی از جوانان ایتالیایی را به تصویر بکشد که سعی دارند به هر طریقی که شده ره صد ساله را یکشبه طی کنند. همهی رخدادهای فیلم هی جو در شهر ناپل میگذشت و با کاراکترهایی مواجه بودیم که تقریباً هیچ خط قرمزی را مقابل خود مشاهده نمیکردند.
حال او از طریق روایتی تاریخی که بین سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۷۱ میگذرد سعی دارد بار دیگر وارد ناپل ایتالیا شود. عنوان فیلم او به همان کلامی اشاره دارد که همهی مردمان ناپل خطاب به سربازان آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم سر میدادند و همهی آنها را «جو» خطاب میکردند.
فیلم هی جو نیز در افتتاحیهی خود از سال ۱۹۴۴ ماجرا را آغاز میکند؛ جایی که «دین» جوان با کولهباری از آذوقه به یک زن پیر و نوهاش سر میزند؛ دختری جوان که «لوشیا» نام دارد.
اینکه آقای جیووانسی بدون بسط دادن رابطهی عاشقانه یا صرفاً جنسی بین دین و لوشیا مخاطب را به سال ۱۹۷۱ و زندگی از هم پاشیدهی کنونی دین میبرد پرسشهای بیپاسخی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
مسیر روایی فیلم هی جو بهگونهای توسط کارگردان طی میشود که گویی او بیتاب تصویر کردن دین کنونی است و بدون پرداختی در شخصیت او و صرفاً با اشاره به حضورش در جنگ ویتنام سعی دارد این مرد را کهنهسربازی پاکباخته میان دنیای پیراموناش تصویر کند. حتی در لحظهای که آن نامهی قدیمی به دست دین میرسد نیز گویی کارگردان در تزریق منطق به روایت خود دچار ذوقی کودکانه میشود تا دین را بالاخره به ناپل برساند.
آنچه در فیلم هی جو بیش از هر چیزی قابل اعتناست بازی زیبای «جیمز فرانکو» است که او را در نقشی نشان میدهد که ضربآهنگی بهمراتب پایینتر از بسیاری از آثار این بازیگر دارد.
کارگردان حتی با این منطق روایی ضعیف باز هم میتوانست در مدت زمان حضور دین در ناپل مخاطب را درگیر رابطهی عاشقانهی او با «آنجلا» کند. اما این اتفاق که در نهایت همان محرک اصلی شروع دوبارهی دین در زندگی است آنچنان نحیف و لاغر در روایت پیش میرود که گویی مخاطب نیز چندان به آن بها نمیدهد. اما آقای جیووانسی در پیشبرد روایت خود تمرکز اصلیاش را روی رابطهی بین «انزو» و دین قرار داده است.
او در این رابطه گویی قرار است انزو را تبدیل به یکی دیگر از آن جوانهایی کند که در فیلم قبلیاش حضور داشتهاند و حال در قامت پسر نادیدهی دین فیلم هی جو را پیش میبرد.
کارگردان در این بخش فیلم هی جو پرداخت نیز با مشکلی جدی مواجه است و آن هم پیچیده و پیچیدهتر کردن دنیای کاراکتر انزو و باند مافیایی اطراف اوست. بهنوعی او در این بخش از روایت خود دائم سعی دارد از حضور پررنگ مافیا در ناپل بگوید، اما در تصویر صرفاً با سرگردانی سولوی کاراکتر دین مواجه هستیم.
پردهی سوم فیلم هی جو نیز در نتیجهی کمرنگشدن محرک اصلی روایت در رابطهی بین آنجلا و دین و تمرکز روی قاچاق سیگار و دیگر کالاها در ساحل ناپل وارد گردابی روایی میشویم که کارگردان بهپا کرده و خود نیز در آن غرق شده است. در پایان باید گفت با داستانی مواجه هستیم که پتانسیل خوبی برای تبدیلشدن به یک درام را دارد اما میزانسن ضعیف و خلوت در کنار شخصیتپردازی و خردهروایتهای کمجان این پتانسیل را بالفعل نمیکند.