نام اصلی: Berdreymi
نام انگلیسی: Beautiful Beings
نام فارسی: فیلم موجودات زیبا
محصول: ۲۰۲۲ – ایسلند
ژانر: درام
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
دنیای سینمای تجاری را که رها کنیم، زمانی که از مرزهای اسکاندیناوی عبور میکنیم و وارد این جغرافیای سرد و خاکستری میشویم، گویی درامها رنگ و بویی دیگر میگیرند.
مخاطب ناخواسته درگیر زندگی کاراکترهایی میشود که هر کدام بخشی از زندگی او را تشکیل میدهند. آقای «گودمونتوش آرنار گودموندسون» در دومین تجربهی بلند داستانی خود فیلم موجودات زیبا بار دیگر به درون زندگی نوجوانانی در دل ایسلند میرود. فیلم موجودات زیبا او با برشهایی از خواب «آدی» آغاز میشود که آدی روایتگر آن است و درونمایهی این خواب چیزی جز آن حس خشونت و رها شدن در این نوجوان نیست.
پس از افتتاحیه فیلم موجودات زیبا وارد زندگی آدی نمیشویم و در عوض دوربین به درون زندگی روزمرهی نوجوانی دیگر با نام «بالی» میشود؛ پسری تقریباً گوشهگیر، با لباسهایی مندرس که در مدرسه و بیرون از آن مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
بالی بههمراه مادرش در خانهای رنگ و رو رفته زندگی میکند. کارگردان برای جدا شدن از سکانسهای شخصیتپردازی بالی بهیکباره او را درگیر خشونتی افسارگسیخته از سوی همکلاسیهایاش میکند و حال بار دیگر به درون زندگی آدی بازمیگردد.
آقای گودموندسون سعی دارد در سکانسهای پیش رو و پس از درگیر کردن مخاطب با زندگی آدی، دو کاراکتر دیگر را نیز از طریق روایت این نوجوان معرفی کند؛ کنی و سیگی. آنچه کارگردان ایسلندی در پردهی اول تصویر میکند خشم افسارگسیخته در میان این نوجوانان است که گویی برای حل کردن هر موضوعی سعی دارند خشنترین راه ممکن را انتخاب کنند.
او از سویی دیگر ریشهی این خشمها را خانوادههایی میداند که هر کدام به رنجی مبتلا هستند و این نوجوانها گویی در محیط خانه و آن هستهی مرکزی یک جامعه در برابر تجربههایی خوشایند نیستند؛ از مادران مجردی که تقریباً بود و نبودشان هیچ تأثیری در روند زندگی آنها ندارد تا پدران دائمالخمر و سنتی.
آقای گودموندسون در کنار این مسیر اصلی سعی دارد مخاطب را با رویا-کابوسهای ادی نیز روبهرو کند. شاید تجربهی بختک یا همان فلج خواب را همهی ما داشته باشیم، اما کارگردان ایسلندی با قابهایی که تلفیق نور را از درون منشور در خود دارند و در عین حال بازی با بافتهایی که روی دیوارها شکل گرفتهاند مخاطب را به درون این رویا-کابوسها میبرد؛ آدی در هر کدام از آنها گویی بختکی سنگین را روی سینهی خود حس میکند و سپس از دروازهای به درون رخدادهایی میرود که اطرافیاناش درگیر آنها هستند.
آدی از راز همه باخبر است و گویی اوست که خط واصل همهی علتها و معلولهای زندگی دیگران است، اما این نوجوان هیچ تأثیری در بهبود یا وخیم شدن اوضاع زندگی دیگران ندارد و این پیشآگاهی جز رنجی مضاعف روی دوش او نیست. آقای گودموندسون سعی دارد این خشونت افسارگسیخته را در روایت خود پلهپله عمق ببخشد و بیهودگی آن را از طریق کابوس-رویاهای آدی تصویر کند.
دنیای فیلم موجودات زیبا او حول این چند نوجوان میچرخد و از طریق آنها لحظهبهلحظه وارد چالشی جدید میشود که هر کدام از این چالشها بهاندازهی خود دردناک هستند و در نهایت باید خونی ریخته شود تا این چند نوجوان دهشت دنیای واقعی را پیرامون خود حس کنند. فیلم موجودات زیبا روایت چند نوجوان است که درگیر انتخابهای محدودشان برای زندگی آینده هستند و این تجربهی زیسته را با هزینهای سنگین از سر میگذرانند.