صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی | Stormskerry Maja 2024

نقد فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی | Stormskerry Maja 2024

فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی

نام انگلیسی: Stormskerry Maja

نام فارسی: فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی

محصول: ۲۰۲۴ – فنلاند

ژانر: درام

رده‌ی سنی: ۱۳+

امتیاز: ۲ از ۴

مصطفی ملکی

خانم «تینا لیمی» در دومین اثر بلند داستانی خود یعنی فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی به‌سراغ اقتباسی از رمان ۵ جلدی‌ خانم «آنی بلومفیست» رفته است. او در فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی قرار است داستان زندگی دختری ۱۷ ساله با نام مایا را در قرن نوزدهم به‌تصویر بکشد که چگونه بلوغ را تجربه می‌کند و زندگی‌اش را در جزیره‌ای کوچک به‌همراه همسرش، جان، از صفر بنا می‌کند.

فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی را می‌توان به درامی جاافتاده در بخش اول و روایتی متوسط و بی‌جان در بخش دوم و سوم تقسیم کرد. در بخش اول با دختری پرشور مواجه هستیم که داستان‌های فولکلور گویی سینه‌به‌سینه از نیاکان به پدرش رسیده و حال مایا و برادران و خواهران‌اش در برابر آن قرار می‌گیرند تا این داستان‌ها را به نسل‌های پس از خود انتقال دهند.

فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی

در این بخش فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی کارگردان سعی دارد نقش پررنگ مذهب را در این خانواده و دیگر مردمان شهر به‌تصویر بکشد و اینکه چگونه آرزوهای مایا و دیگران تحت تأثیر مذهب قرار دارد.

با ورود کاراکتر جان و خواستگاری سنتی از مایا کم‌کم وارد زندگی زناشویی این دو می‌شویم که قرار است در جزیره‌ای دورافتاده شکل بگیرد. خانم لیمی در این جزیره نیز سعی دارد همانند افتتاحیه‌ی داستان مخاطب را درگیر طبیعت وحشی پیرامون و نشانه‌هایی که مایا از آن می‌گیرد کند.

او مایا را تبدیل به زنی می‌کند که از شکستن تخم پرنده زیر پاها تا سقوط برف از روی شیروانی خانه و غرش آسمان نشانه‌هایی برای حوادث پیش رو می‌یابد. به‌همین سبب است که یک ساعت ابتدایی فیلم با ضربآهنگی ملایم این شخصیت را پرداخت می‌کند.

اما با ورود نیروهای انگلیسی به این جزیره گویی توان کارگردان نیز برای درگیر کردن مخاطب در روایت به پایان می‌رسد. در بخش دوم عملاً با فیلمی مواجه هستیم که هم دوست دارد گذر زمان و تأثیر آن روی مایا و فرزندان‌اش را نشان دهد و هم ناتوان از بازنمایی اشغال جزیره‌ی او توسط نیروهای نظامی است.

به‌نوعی در تک‌تک پلان‌های این بخش گویی با یک اثر سینمایی مواجه نیستیم. کارگردان با ترکیب موسیقی و میزانسن‌هایی ساده و بی‌قواره که با فرم بصری روایت همخوانی ندارد سعی دارد هر طور که شده مخاطب را به بخش سوم برساند.

نقد فیلم آخرین سفر دمتر | غریبه ای به اسم دراکولا
بیشتر بخوانید

در این بخش فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی حتی برای لحظه‌ای هم که شده نمی‌توانیم با رنجی که از سوی نیروهای متخاصم روی این زن و فرزندان‌اش سنگینی می‌کند ارتباط برقرار کنیم، چرا که کارگردان یا به‌دلیل کمبود منابع یا ناتوانی قادر نیست غبار زمان را روی این تقابل به‌تصویر بکشد.

در نهایت فصل سوم نیز تبدیل به درامی شلخته با برش‌های ناموزون می‌شود که خانم کارگردان سعی دارد با عجله آن را به پایان برساند. زمانی که در یک اثر نزدیک به ۳ ساعت از عجله‌کردن صحبت می‌کنیم، همه‌ی تقصیرها متوجه کارگردان است.

در بخش سوم فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی مخاطب نه قادر است سوگواری‌های مایا را بپذیرد و نه حتی خود درام حرفی برای گفتن دارد. در این بخش کارگردان بالاخره سکوت خود را می‌شکند و از آن چیزی می‌گوید که به تعبیر خودش تصمیم زنانه است؛ تصمیمی که در آن زن سنتی و خانه‌دار که فقط وظیفه‌ی آشپزی و به‌دنیا آوردن بچه را برعهده دارد تبدیل به زنی تأثیرگذار و انتخاب‌گر می‌شود.

فیلم مایا اهل جزیره‌ی طوفانی

اما همه‌ی این دگرگونی را از طریق دیالوگ‌های شعاری و تک‌سکانس‌های منقطع مشاهده می‌کنیم. خانم لیمی گویی قادر نیست ساختار بخش ابتدایی داستان را در کل آن گسترده کند. مایا زنی است که سعی دارد زن‌بودن را از دام محدودیت‌های تحمیلی طی سالیان دراز بیرون بکشد و در جزیره‌ی خودش روح زن را ارتقاء دهد.

اما خانم لیمی در میان این تصویرسازی می‌ماند و قادر نیست مایا را از طریق همان نشانه‌های طبیعی و وادادگی‌اش میان طبیعت بکر تصویر کند. در نتیجه با فیلمی بلند مواجه هستیم که هم می‌توان آن را مشاهده کرد و هم می‌توان از تماشا نکردنش حسرت نخورد.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

هفت + 9 =