نام انگلیسی: Suspended Time
نام فارسی: فیلم زمان معلق
محصول: ۲۰۲۴ – فرانسه
ژانر: درام، کمدی، اتوبیوگرافی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۲.۵ از ۴
مصطفی ملکی
در مرور فیلم «خریدار شخصی» در باب سینمای منعطف و گستردهی «اولیویه آسایاس» طی چهار دههی اخیر صحبت کردیم. حال او در جدیدترین اثر خود سعی دارد گذری بر تجربهی زیستهی خود در دوران قرنطینهی سنگین و جهانی کووید-۱۹ بیندازد. آقای آسایاس در این روایت بیوگرافی خود را از طریق ویلای شخصی و راویگری خودش ارائه میدهد و در سوی دیگر داستانی را از خود و برادرش بههمراه پارتنرهایاشان در دوران قرنطینه تصویر میکند تا بار کمدی روایت را روی این بخش بیندازد.
او خود را به درون کالبد کاراکتر «پل» برده و برادرش را از طریق کاراکتر «اتین» معرفی میکند. این دو برادر بههمراه دو پارتنر خود در دوران قرنطینه وارد ویلای شخصیاشان میشوند و قرار است چند ماهی را در اینجا سر کنند. آقای آسایاس سعی دارد از طریق این روایت همهی حسرتها و تلفیق آنها با نوستالژی دوران کودکیاش را نشان دهد.
او در فیلم زمان معلق بهدنبال شکل گرفتن یک موقعیت دراماتیک یا حفرهای روایی نیست و صرفاً سعی دارد تجربهی زیستهی مشترک خود با میلیاردها انسان روی کرهی خاکی را در برههای از زمان با زبان سینما به اشتراک بگذارد. آقای آسایاس در این فیلم زندگیاش را برای مخاطب به اشتراک میگذارد و بهنوعی روایتگر زندگی خود است تا خلقکنندهی یک درام.
در فیلم زمان معلق حرجی بر آقای آسایاس وارد نیست. زیرا او میداند در حال روایت چه هست و مخاطب هم میتواند با داستان او ارتباط برقرار کند و میتواند حتی زحمت ورود به این داستان را به خود ندهد.
اما آن چیزی که مشخص است همذاتپنداری کارگردان با تمام اتفاقاتی است که من و شمای مخاطب در دوران همهگیری کووید تجربه کردهایم؛ از وسواسهای برآمده از شیوع بیماریای که هزاران شایعه در باب آن وجود داشت تا مرگهراسی و تلاش برای دور ماندن از هر نوع مواجههی نزدیک با این همهگیری. در بخش داستانی فیلم زمان معلق شاهد شکلگرفتن موقعیتهای کمدی هستیم که گویی برای مخاطب سینمای سرگرمی نیست.
زیرا این موقعیتها برآمده از دل دیالوگها و نامهایی است که معمولاً مخاطب طبقهی متوسط به بالا با آنها رابطه برقرار میکند؛ از گوش دادن به مصاحبهی ژان رنوآر تا بحث پیرامون «مادام بوآری» گوستاو فلوبر و در نهایت موتیف کلامی در باب نقاشیهای «دیوید هاکنی» بریتانیایی.
دنیایی که آقای آسایاس سعی کرده خلق کند بهنوعی بسته است و در میان بخشی از جامعهی مخاطبان سینما معنا دارد. اما باز هم تکرار میکنیم که این تجربهی زیستهی اوست و بهنوعی اتوبیوگرافی کارگردان محسوب میشود و نباید او را محکوم به نوعی روشنفکرزدگی فرانسوی کنیم.
فیلم زمان معلق آقای آسایاس در این فیلم زیر تیغ نور آفتاب و سبزی جادهی جنگلی روایت میشود و بههیچ عنوان مخاطب را درگیر سایهها و تاریکی شب نمیکند. او حتی برای لحظاتی وارد دنیای خصوصی کاراکترها نمیشود و سعی دارد دغدغهها، حسرتها، هراسها و تلاشها برای در ارتباط ماندن با جامعهای را که بهلحاظ فیزیکی از آنها فاصله گرفته پررنگ کند.
آقای آسایاس در فیلم زمان معلق تأکید زیادی روی اختلاط ذهنی خودش در باب ویلای خانوادگی، مرگ پدر و در نهایت مرگ مادر دارد. او بارها از این حسرت میگوید که پس از مرگ پدر آنها دچار فاصلهی معناداری از زندگی شدند و همین روی اکنون او و برادرش تأثیر دارد.
فیلم زمان معلق از زاویهدید پل و آسایاس راوی در حال تصویر شدن است و بههمین سبب است که مخاطب از طریق پل با اتین آشنا میشود و هیچگاه اتین را در حال واگویه شاهد نیستیم.
آسایاس در این روایت سعی دارد اکنون خود و برادرش را بهعنوان دو فرد مطلقه برآمده از کمرنگی رابطهی پدر و مادر تصویر کند و بههمین سبب است که از ادامهدار بودن این چرخه هراس بسیاری دارد و از اینکه آن زندگی روی حال او و برادر تأثیر گذاشته کمی ناامید است.
او دائم از فرار میگوید و سکون در معنای نیستی. اما حال که زمان در جهان ایستاده، او سعی دارد از دل آن هستی جدیدی را از دل ناامیدیها و حسرتها و هراسها بیرون بکشد.
فیلم زمان معلق آقای آسایاس برای هر مخاطبی در سرتاسر جهان لحظاتی را تصویر میکند که گویی برای چند ماه همهی مردمان این کرهی خاکی زیستی یکسان با هدفی مشترک را تجربه کردهاند. آیا اکنون که به آن زمان مینگریم، توانستهایم از این زیست مشترک جهانی بهرهی کافی ببریم؟ جنگهای جاری در سرتاسر جهان چیز دیگری میگویند!