نام اصلی: Las chicas están bien
نام انگلیسی: The Girls Are Alright
نام فارسی: فیلم حال دخترها خوبه
محصول: ۲۰۲۳ – اسپانیا
ژانر: درام
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
فیلم حال دخترها خوبه خانم «ایتساسو آرانا» از همان شروع مخاطب را با دنیای پنج زن همراه میکند که هر کدام در حال حمل کردن واژهای یا مفهومی درون خود هستند. کارگردان اسپانیایی در اولین تجربهی بلند فیلمسازیاش روایت را تبدیل به تمرین گروهی از بازیگران زن کرده است که خود را برای نمایشنامهای کلاسیک آماده میکنند.
آن ها به خانهای روستایی آمدهاند که صاحبخانه زنی با نام «مرسده» است و اتاقهایی را در این خانه برای آنها تدارک دیده است. هر چه روایت پیش میرود و تمرینهای نمایش و دیالوگهای این پنج زن بیشتر و بیشتر در هم آمیخته میشوند، مخاطب گویی همراه آنها وارد پنج زندگی مختلف میشود.
ایتزیار در یازده سالگی مادر خود را از دست داده و این رنج فقدان را تاکنون همراه خود دارد. او نقطهی مقابل کاراکتر «هلنا» است که علیرغم تحمل رنج فقدان راه مقابلهاش فریاد زدن و بروز احساسات است.
در همان شب اول و مکالمهی بین این دو کاراکتر گویی این دو دنیا تعریف میشوند. باربارا و ایرنه نیز که دو بازیگر باتجربه و دوستان صمیمی هستند هر کدام سعی دارند با چالشهای کنونی زندگی خود دستوپنجه نرم کنند. بارابار حامله است و زمانی که دیالوگهایی با مضمون عشق، جنون و شیفتگی و در نهایت مرگآگاهی را میشنود، گویی لمسی انتزاعی از مرگ را دارد و همین او را میترساند. در جملهای که از زبان بارابار میشنویم او چنین میگوید: «انگار وقتی که مادر میشی، نباید به مرگ فکر کنی.
انگار زنده موندن واست یه تعهد میشه». در مقابل ایرنه نیز از این دیالوگها در باب مفاهیم ذکرشده جسارت پیدا میکند تا عشق خود را به مردی که فرسنگها از او دور است ابراز کند.
در کنار این چهار کاراکتر، خانم آرانا در نقش خودش (مانند دیگر بازیگران که نقش خود را بازی میکنند) سعی دارد در میان این جمع حضور داشته باشد و از سویی دیگر فضا را برای بیشتر نمایان شدن چالشهای این چهار زن به آنها بدهد.
فیلم حال دخترها خوبه بهنوعی تمرینی برای زن بودن است از زاویهدید کارگردان زنی که کل روایت را تبدیل به اتودی از فیلم خود کرده است. در اصل روایت خانم آرانا تمرینی برای ظهور خود است و همین باعث زیباتر شدن و در عین حال راحتالحلقومتر شدن فیلم حال دخترها خوبه میشود.
خانم آرانا در میان این اتودها سعی دارد همچون پردههای نمایشنامه صفحاتی از «تویل دو ژوی» یا همان پارچهی فرانما را مقابل چشم مخاطب قرار دهد؛ نقاشیهایی که روی کتان سفید کشیده میشوند و نوعی درونمایهی رومانتیک و پاستورال دارند.
او سعی دارد از این طریق و البته از درون نمایشنامهی کلاسیک خود نمایی پستمدرن را به فیلم حال دخترها خوبه ببخشد تا همچون داستانهای ادبیات شبانی مخاطب در برابر درک این زنان از لذت زیستن قرار بگیرد. روایت خانم آرانا همینقدر ساده است و همچون تمرینی ساده از سوی پنج زن برای زیست بهشیوهای زنانه است؛ مادر شدن، عاشق شدن، فریاد زدن خود، و در نهایت مقابله با رنج فقدان.
فیلم حال دخترها خوبه خانم آرانا گویی موتیف خود است و قرار نیست با حذف مردان نگاهی از جنی فمینیسم افراطی داشته باشد؛ اتفاقاً در پردهی سوم مردها حضور پررنگتر دارند و همچون مکملی برای زندگی و نه رنج زندگی ایرنه و هلنا را درگیر خود میکنند. این نوع نگاههای سینمایی به مقولهی دو جنس زن و مرد گویی تجربهی سینمایی را شیرینتر میکنند.