فیلم بلوند : بسیاری از درامهای بیوگرافی شامل سکانسهایی گزارشی از زندگی فردی مشهور هستند که مخاطب تا پیش از این بسیاری از آنها را بارها در مستندها و روزنامهها دیده و خوانده است. اما اینبار «اندرو دومینیک» در جدیدترین اثر خود بهسراغ «مرلین مونرو»ی معروف رفته است و قصد دارد با همان نگاه آرام خود ذهن این زیبای موطلایی سالهای دور سینمای هالیوود را بهتصویر بکشد؛ تصویری که فرسنگها با بیوگرافیهای معمول سینمایی فاصله دارد.
نقد فیلم بلوند
بارها شده که پای صحبتهای زنی جوان نشسته باشید که دائم از نگاههایی میگوید که نه خودش را، بلکه انداماش را تحسین میکنند. زن و اندام او تبدیل به مناقشهای چند دههای شده است. حال دومینیک با استفاده از زندگی پر از درد سمبل جذابیت جنسی در هالیوود به این موضوع ورود کرده است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم بی مصرفها ۴ | نقد فیلم Expend4bles
او از کودکی پر از درد مونرو آغاز میکند؛ زمانی که او را با نام «نورما جین» میشناختند. این پاره از فیلم بلوند مادری را تصویر میکند که از مردی ناشناس، اما گویا شناختهشده، دختری بهدنیا آورده که تمام زندگی حرفهایاش در هالیوود را نابود کرده است. حال او مانده و عشقی که نیست و دختری که هر نگاهاش همچون خاری در چشمان اوست. دومینیک از همان ابتدا قابها را با امضای خود میبندد؛ همهچیز در این قابها آرام است و اضطراب از دل اکتها و کنشها و واکنشها بیرون میآید.
در اینجا قاعدهی مرسوم هالیوودی که با برشهای متوالی هیجان کاذب را انتقال میدهد کارایی ندارد. به آثار قبلی دومینیک هم اگر نگاهی بیندازید، متوجه این آرامش پر از اضطراب خواهید شد. شاید حلول آن را در شاهکار او با نام «قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل» بتوان یافت. دومینیک در آن فیلم نیز سعی دارد اثری وسترن را با یکی از نمادهای غرب وحشی تبدیل به شاعرانهای مملو از زندگی کند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Drive
اما مونرو و زندگیاش؛ دومینیک در این اثر سعی ندارد گزارشی روزانه از زندگی مونرو را بهتصویر بکشد. در عوض او دنیای فیلم خود را دو پاره کرده است؛ پارهای در ذهن مونرو میگذرد و مخاطب در هزارتوی ذهن آسیبدیدهی او تصویری از زندگی دلخواه مونرو را شاهد است.
در این بخش دومینیک با بهرهگیری از سوررئالیسم ما را به دنیای ذهنی مونرو میبرد. پارهای دیگر همان رخدادهای تأثیرگذاری است که طی چند دهه زندگی مونرو باعث فروپاشی روانیاش شدهاند. مونرو در قاب فیلم دومینیک زنی زخمخورده است که هیچگاه آنطور که تلاش کرد دیده نشد. مونرو داستایفسکی خوانده بود، با کاراکترهای چخوف زندگی کرده بود و نمایشنامههای میلر را نقد میکرد.
اما زمانی که برای تست بازیگری به استودیو میرفت، تهیهکنندهای باسن او را میدید و دیگری به او تجاوز میکرد. مونرو خاموش بود و همهی این رخدادها او را وارد دالانی از خلأ میکرد. مونرو زن بود و میخواست بازیگر شود، اما تبدیل به سمبل جذابیت جنسی شد. مردان برای او فریاد میکشیدند، اما مونرو میخواست هنرش مورد تشویق قرار گیرد. همهی این برداشتها را قابهای دومینیک به ما هدیه میدهند و در سینما چه چیز زیباتر از اینکه مخاطب به درون ذهن کاراکتر سفر کند.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی رایان گاسلینگ | لیست فیلم ها و زندگی شخصی
فیلم بلوند را نمیتوان بدون بازی بینقص «آنا د آرماس» تصور کرد. آرماس در این فیلم گویی مونرو را زندگی کرده است. هر بار که آرماس فریاد میزند یا اشک میریزد گویی این مونرو است که در کادر فیلم حلول کرده است. شاید در مراسم اسکار جدید این آنا دو آرماس باشد که تندیس طلایی را در دست میگیرد، زیرا بعید است چنین درخششی از سوی این بازیگر حتی توسط چشمان کمبینای آکادمینشینان نادیده گرفته شود.
در کنار این گروه کامل، این «نیک کیو» است که بهعنوان همراه قدیمی دومینیک موسیقی متن زیبای فیلم را همچون خامهی روی کیک تزئین کرده است. موسیقی اوست که فضای مالیخولیایی ذهن مونرو را به مخاطب انتقال میدهد. فیلم بلوند آنقدر درونی است که حتی نمیتوان آن را یک بیوگرافی ساده نامید؛ فیلم بلوند روایت زن است و همهی ترسها، آزارها و هر آن رویایی که در ذهن میپروراند. مرلین مونرو در فیلم بلوند دومینیک دیگر سمبل جذابیت جنسی نیست، بلکه همهی درد زن در تاریخ است.
▪️ نام انگلیسی: Blonde
▪️ نام فارسی: مو طلایی
▪️ محصول: ۲۰۲۲ – ایالات متحده
▪️ ژانر: درام، بیوگرافی
▪️ امتیاز: ۴ از ۴ – ⬤⬤⬤⬤
مصطفی ملکی