نام انگلیسی: 40 Acres
نام فارسی: فیلم ۴۰ جریب
محصول: ۲۰۲۵ – کانادا
ژانر: هیجانانگیز، اکشن
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۲ از ۴
مصطفی ملکی
«رندل تورن» در اولین تجربهی بلند سینمایی خود سعی دارد آیندهی زمین را تبدیل به بازگشتی قومی کند. او در فیلم ۴۰ جریب تلاش میکند از ترکیب زندگی مشترک یک سیاهپوست و یک بومی ابتدایی کانادایی خانوادهای منزوی را به مخاطب ارائه دهد که در دنیای دچار قحطی سعی دارند از باارزشترین داراییشان، یعنی زمین حاصلخیز، دفاع کنند.
آقای رندل در ابتدا سعی دارد مخاطب را با چند جمله وارد این آیندهی پرتنش کند. او با چند جمله به چیزی که میخواهد میرسد: گرانبهاترین دارایی زمین کشاورزی است. باید گفت افتتاحیهی فیلم ۴۰ جریب آنقدر خوب برش خورده و فضا را وسترنی کرده که عملاً از تکثر زیبای سینمای پستمدرن نهایت لذت را میبریم.
اما مشکل از زمانی آغاز میشود که آقای رندل بهجای شخصیتپردازی در پردهی اول و تثبیت دنیای قومی «گیلن» و «هیلی» سعی دارد موقعیتها را شرح دهد و بهدنبال ایجاد تعلیق است.
او نیازی به این همه ایجاد حفره با محوریت کاراکتر «امانوئل» ندارد و بهراحتی میتوانست این تعلیقها را هنگام ورود به سرتیتر «پسر» به مخاطب ارائه دهد. بههمین سبب است که روایت تا انتهای خود مخاطب را اسیر سردرگمی حاصل از دیالوگهای جستهگریخته در باب گذشته و فلشبکهای رویا-کابوسوار میکند.
آنچه باعث میشود مخاطب بیشتر و بیشتر در روایت سردرگرم شود شاید انزوای خودخواستهی این خانواده از دیگر خانوادههاست. آقای رندل گویی هیچ پلانی برای ارائهی درک بهتر محیط توسط مخاطب ندارد. او عملاً هیچ تلاشی برای درک محیطی مخاطب از روایت خود نمیکند.
در نتیجه هرگاه کاراکترهای خود را بهراحتی میان دشت و جنگل رها میکند، مخاطب دچار استرس از بیجایی میشود؛ در صورتی که کارگردان از طریق هیلی و گیلن دائم سعی دارد از اولینها بگوید. او حتی تلاش نمیکند از طریق یک بومی و یک سیاهپوست کمی وارد حوزهی انسانشناسی شود و صرفاً با زبان بومی گیلن دچار ارضاء میشود.
آقای رندل در روایت خود مشکل بزرگ دیگری هم دارد و آن عدم تسلط روی سینمای ژانری است. او از سویی سعی دارد یک اکشن-هیجانانگیز پر آبوتاب را ارائه دهد و از سوی دیگر با برداشتن مرزهای اخلاقی از طریق جماعت آدمخوار قصد دارد روی مرز دنیای اکستریم گام بردارد.
اما باید گفت که گامهای او در سینما لرزان است. آقای رندل در این دنیا همچون یک غریبه وارد میشود و گویی هیچ ایدهای برای استفاده از المانهای ساختاری و ژانری ندارد.
او بهشدت مراقب این است که ردهی سنی اثرش را تا جایی که میتواند حفظ کند. اما در عین حال نباید از اکشن تمیز و صداگذاری قابل اعتنای فیلم ۴۰ جریب عبور کرد. در سوی دیگر ماجرا بازی خوب بازیگری چون «دنیل ددوایلر» ضعف بازیگرانی چون «کاتائم اوکانر» و «میلکانیا دیاز-روخاس» را پوشانده است.
حتی نقشآفرینی سه بازیگر نوجوان و کودک فیلم ۴۰ جریب نیز بهمراتب قابل تحملتر از بازی ضعیف این زوج جوان است. در هر حال با اثری مواجه هستیم که کارگردان فیلماولی همهی تلاش خود را برای جذابیت اکشن و هیجان به کار گرفته است و باید گفت در نهایت توانسته اثری متوسط را مقابل چشم مخاطب قرار دهد.