نام انگلیسی: Family Portrait
نام فارسی: فیلم عکس خانوادگی
محصول: ۲۰۲۳ – ایالات متحده
ژانر: درام
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
طی چند سال اخیر بارها با آثاری در سینمای مستقل، تجربی و تجاری مواجه بودهایم که با موضوع کووید-۱۹ مقابل چشم ما قرار گرفتهاند. فیلمسازان در همهی این آثار یا در حال بازنمایی تجربههای زیستهی شخصی خود بودهاند یا درون این تجربه رگههای ژانری روایت خود را جستوجو میکردهاند.
اما خانم «لوسی کر» در فیلم عکس خانوادگی ۷۳ دقیقهای خود از نقطهای به این درونمایه ورود کرده که طی چند سال اخیر منحصربهفرد است؛ درست ساعات و روزهایی قبل از همهگیر شدن خبر این پاندمی.
کارگردان جوان فیلم عکس خانوادگی ابتدا ما را به درون جمعی خانوادگی در محوطهی مقابل یک ویلا میبرد که گویی قرار است همه در کنار یکدیگر برای یک عکس خانوادگی جمع شوند.
همه خندان، بچهها در حال بازی، اما صدای دیالوگهای میان کاراکترها نامفهوم است و کمکم با نزدیکشدن به آن ژست نهایی که در نهایت شکل هم نمیگیرد گفتوگوها واضحتر میشود.
در این مسیر یکی از این دختران گویی از همه بیشتر در تلاش است تا آن نظم مورد نظر شکل بگیرد. او «کیتی» نام دارد و قرار است بهعنوان کاراکتر اصلی فیلم عکس خانوادگی بههر طریقی که شده خود را مرکز قاب قرار دهد.
بعد از افتتاحیهی ابتدایی با صدای خشخش برگها زیر پای مرد جوانی مواجه هستیم که از یک بلندی میان آن درختهای مقابل ویلا در حال بالا رفتن است. سپس به درون اتاق خواب کیتی و دوستپسر لهستانیاش، اولک، میرویم (پس از ورود اولک به درون این قاب است که متوجه میشویم او همان مرد جوان سکانس قبلی بوده است).
سفر نیمروزی فیلم عکس خانوادگی از همین نما آغاز میشود و بدون اینکه کارگردان حتی در ضربآهنگ خود تغییری دهد گویی آشوبی به جان کیتی و مخاطب میافتد. این اولین مواجههی اولک و خانوادهی شلوغ کیتی است و بهسبب اینکه همسر کیتی محسوب نمیشود، قرار است بهعنوان یک عکاس آن عکس معروف خانوادگی برای آلبوم سالانه را بگیرد.
خانم کر در این میان آن تب ابتدایی شیوع کرونا را از طریق خبر فوت یکی از نزدیکان این خانواده به گوش مادر و سپس دختران میرساند. بهنوعی او سعی دارد با این خبری که هنوز قرار نیست جهانی شود، بدون اینکه کاراکترها بدانند، تنش ذهنی مخاطب را بیشتر و بیشتر کند.
گویی مخاطب پس از این خبر چندین و چند گام از کاراکترها پیشی گرفته و همهی دغدغههای کیتی و آرامش دیگران در پس شیوع خبری قرار میگیرند که قرار است کل دنیا را تکان دهد.
خانم کر تقابلی سخت و تجربی اما قابل اعتنا با حادثهای دارد که دو سال همهامان را در سرتاسر دنیا درگیر کرده بود. او به آخرین ساعات آرامش و دغدغههای شیرین درونخانوادگی ورود میکند و از طریق همهمههای شیرین این خانواده ترس بزرگ را پنهان میکند. دوربین او در تمامی این قابها تلاش دارد به هر نحوی که شده به کیتی برسد.
بهطور مثال وقتی مادر و پیشخدمت در حال آمادهکردن غذا هستند، کیتی برای سوال در مورد اینکه چه زمانی قرار است عکس گرفته شود به آشپزخانه ورود میکند. یا زمانی که پدر بههمراه دامادها در حال صحبت در مورد پرترهی معروفی از پدرش در جنگ جهانی دوم است باز هم کیتی از آن گوشه در مورد عکس خانوادگی میپرسد و بالاخره وارد قاب میشود.
بهنوعی خانم کر سعی دارد در میان آرامشی که کل اعضای خانواده را گرفته کیتی را مملو از استرس تصویر کند؛ استرس بابت نگاه داشتن آرامش دوستپسری که بهامید بلیط هواپیمای ساعت ده و نیم صبحانه نخورده و شاکی از این بههمریختگی است.
اما ذکاوت کارگردان در نشان دادن دلایل این استرس را باید میان دیالوگهای روزمره و خاطرهگوییها بین خواهران کیتی جستوجو کرد؛ زمانی که در یک مثال و خاطره از انتخابهای بد خواهر میگویند.
کیتی در میان این آرامش گویی سعی دارد مادری را که بهیکباره غیب میشود پیدا کند و همین جستوجو تبدیل به اکشن فیلم عکس خانوادگی میشود. خانم کر در همین ۷۳ دقیقه نشان میدهد که بهرهبردن از بازیگران و بازیگردانی آنها را چگونه میداند. امیدواریم چنین فیلمسازان جوانی هر چه زودتر وارد جریان اصلی سینمای مستقل یا تجاری شوند.