نام انگلیسی: Ballerina
نام فارسی: فیلم بالرین
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: اکشن
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
هالیوودنشینان کاری جز این ندارند که بهدنبال موفقیتهای سینماییاشان بگردند و آنقدر این موفقیت گیشهای و داستانی را بالا و پایین کنند تا در نهایت شاهد سقوط و به زمین خوردن آن باشند. وضعیت اسپینآف جدید دنیای جان ویک هم بههمینگونه است.
«چاد استهالسکی» اینبار در نقش کارگردان فیلم بالرین حضور ندارد و در مقام تهیهکننده پشت سر آقای «لن وایزمن» ایستاده است. اگر قرار بود این اسپینآف را کسی جز وایزمن کارگردانی کند باید تعجب میکردیم.
او خالق سری فیلمهای «جهان زیرین» است و نشان داده کار با ستارههای زن را در آثار اکشن به خوبی میداند. اما گویا در بالرین بازیگری چون «آنا د آرماس» به او اماله شده است.
فیلم بالرین ۹۰ دقیقهای بدون داستانی امیدوارکننده طی میشود. طی این ۹۰ دقیقه شاهد هستیم که آقای وایزمن صرفاً سعی دارد طراحی صحنههای اکشن را انجام دهد و کاری هم جز این ندارد. در طول این بخش از فیلم بالرین که شامل پردهی اول و دوم آن میشود ۱۸ دقیقه به کودکی کاراکتر «ایو» و چگونگی از دست دادن پدرش اختصاص دارد.
در طول این ۱۸ دقیقه نیز عملاً با شخصیتپردازی قابل اعتنایی از این کودک و پدرش مواجه نیستیم و کارگردان سعی دارد بخشهایی از حملهی شبانه به منزل جان ویک در فیلم اول را بازنمایی کند. در هر حال پس از این ۱۸ دقیقه قرار است به بیش از یک دههی بعد سفر کنیم و تکهکلام فیلم بالرین روی زبان کاراکترها جاری شود؛ «انتخاب با خودته».
آقای وایزمن دائم سعی دارد از طریق تکرار این جمله کاراکترها را در دنیایی شبیه بازیهای ویدیویی قرار دهد که با هر تصمیم وارد مسیری جدید و سناریویی دیگر میشوند.
او حتی در طول سرک کشیدنهای ایو برای پیدا کردن فرقهی بدنام سعی دارد از فاکتورهای قاببندی بازیهای کامپیوتری نهایت بهره را ببرد؛ این بهره بردن حتی در نورپردازی و میزانسن هم قابل مشاهده است. برای درک بهتر این موضوع سکانس خرید اسلحه در پراگ را مرور کنید و آن زمانی که ایو در حین درگیری به اتاق انباری در پشت مغازه میرود.
قبل از اینکه به ۳۰ دقیقهی پایانی که عملاً کل عصارهی فیلم بالرین را در خود دارد برسیم باید به بازی بسیار ضعیف آنا د آرماس اشاره کرد. او در آثار دیگری نیز نشان داده که جوهرهی لازم برای آثار اکشن را ندارد؛ همانطور که بازیگرانی چون جسیکا چستین و دیگران در چنین آزمونی مردود شدهاند.
اینکه آقای وایزمن و استهالسکی او را برای این نقش انتخاب کردهاند جز نگاه گیشهای و بازاریابی علتی ندارد. او در تکبهتک درگیریها اصواتی را از خود ساطع میکند که مخاطب را بهیاد لجبازیهای کودکان ۵ساله قبل از حملهی فیزیکی به پدر و مادر یا اطرافیان میاندازد.
اما ۳۰ دقیقهی پایانی با اثری متفاوت از یک ساعت و نیم قبل مواجه هستیم و آن هم چیزی جز تنوع در طراحی صحنههای اکشن نیست. هر چند در این ۳۰ دقیقه هم بهوضوح سکتههای واضح را در حین برشها روی درگیریها شاهد هستیم.
اما بهسبب تنوع و خلاقیت در تصویر کردن این درگیریها باید به آقای استهالسکی و وایزمن تبریک گفت. در هر حال دنیای جان ویک با چنین اسپینآفهای ضعیفی در خطر قرار دارد؛ دنیایی که در سال ۲۰۱۴ و با آغاز خود تبدیل به کالت و معیاری جدید در سینمای اکشن جریان اصلی شد.