فهرست مطالب
مقدمه
اگه دنبال یه سریال کمدی هستی که هم بخندونتت، هم اشکت رو دربیاره، هم به فکر وادارت کنه، سریال فلیبگ (Fleabag) احتمالاً همون چیزیه که میخوای. این سریال بریتانیایی که فقط دو فصل داره، با طنز تلخ و داستانسرایی باحالش تونسته دل میلیونها نفر رو تو دنیا ببره.
داستان یه زن جوون لندنیه که با مشکلات زندگی، روابط عجیب و غریب و یه عالمه احساسات پیچیده دستوپنجه نرم میکنه. اما چیزی که سریال فلیبگ رو از بقیه جدا میکنه، اینه که شخصیت اصلیش مستقیم با تو حرف میزنه، انگار داره باهات گپ میزنه و رازای دلشو برات میگه.
سریال فلیبگ یه جورایی مثل یه دوست صمیمیه که هم بامزهست، هم یه کم داغونه، هم کلی چیز برای یاد دادن داره. تو این پست بلاگ قراره حسابی این سریال رو زیر ذرهبین ببریم، از داستان و شخصیتهاش بگیم، طنزشو بررسی کنیم، تحولش تو دو فصل رو ببینیم و حتی چند تا سریال مشابه هم بهت معرفی کنیم. اگه آمادهای که بریم تو دنیای شلخته و دوستداشتنی فلیبگ، تا آخر این مقاله بیا!
سریال فلیبگ چیست؟
سریال فلیبگ یه کمدی-درام بریتانیاییه که فیبی والر-بریج (Phoebe Waller-Bridge)، کمدین معروف بریتانیایی، خالق، نویسنده و بازیگر اصلیشه. این سریال که بر اساس یه نمایش تکنفره ساخته شده، سال ۲۰۱۶ از شبکه BBC Three پخش شد و به خاطر سبک روایت خاصش حسابی ترکوند.
داستان درباره یه زن جوون بدون نام (که تو تیتراژ بهش میگن فلیبگ) تو لندنه که یه کافه کوچیک داره و با مشکلات مالی، خانوادگی و احساسی دستوپنجه نرم میکنه. سریال فلیبگ تو دو فصل ۶ قسمتی (هر قسمت حدود ۲۵ دقیقه) ساخته شده و سال ۲۰۱۹ تموم شد. فیبی والر-بریج گفته فصل سومی در کار نیست، چون داستان تو اوجش تموم شده.
یه نکته باحال درباره سریال فلیبگ اینه که شخصیت اصلی مدام دیوار چهارم رو میشکنه، یعنی مستقیم با دوربین حرف میزنه و افکارشو با مخاطب به اشتراک میذاره. این باعث میشه حس کنی واقعاً تو دنیای فلیبگ هستی و انگار داره باهات درددل میکنه. سریال پر از طنز تلخه، ولی یه جورایی عمیقاً احساسیه و موضوعاتی مثل تنهایی، عشق و هویت رو با یه سبک خاص بررسی میکنه.
بررسی تخصصی سریال فلیبگ
داستان و شخصیتها
داستان سریال فلیبگ درباره یه زن جوونه که بهش میگن فلیبگ (فیبی والر-بریج)، یه دختر شلخته، بامزه و یه کم بیپروا که تو لندن زندگی میکنه. فلیبگ یه کافه کوچیک داره که داره ورشکست میشه.
رابطهش با خانوادهش پر از تنشه و زندگی عاطفی و جنسیش یه جورایی به هم ریختهست. مرگ دوست صمیمیاش، بو، یه سایه سنگین رو زندگی فلیبگ انداخته و عذاب وجدانش لحظهای ولش نمیکنه. این وسط، فلیبگ با شوخیهای تند و رفتارای عجیبش سعی میکنه با این همه درد کنار بیاد.
شخصیتهای دیگه سریال هم هر کدوم یه جورایی خاصن. کلیر (سیان کلیفورد)، خواهر فلیبگ، یه زن مقرراتی و موفقه که انگار همیشه تو تقابل با فلیبگه. نامادریشون (اولیویا کلمن) یه زن هنرمند و زیرک و یه کم بدجنس، و پدرشون (بیل پترسون) یه مرد منفعله که انگار تسلیم نامادریش شده.
تو فصل دوم، یه کشیش جذاب (اندرو اسکات) وارد داستان میشه که رابطهش با فلیبگ یه پیچش احساسی باحال به سریال میده. هر کدوم از این شخصیتها با ویژگیهای خاص خودشون، دنیای فلیبگ رو رنگارنگتر میکنن.
چیزی که شخصیتپردازی تو سریال فلیبگ رو قوی میکنه، اینه که هیچکدوم از کاراکترا کاملاً خوب یا بد نیستن. فلیبگ گاهی خودخواه و بیرحمه، ولی یه قلب مهربون داره که تو موقعیتهای احساسی خودشو نشون میده.
حتی کاراکترای فرعی مثل مارتین (برت گلمن)، شوهر کلیر، که یه آدم اعصابخردکنه، لایههای پیچیدهای دارن که باعث میشه ازشون متنفر نباشی. این عمق تو شخصیتها باعث میشه سریال فلیبگ حس واقعیتری داشته باشه.
تمها و طنز
سریال فلیبگ یه کمدی سیاهه که طنزش از موقعیتهای روزمره و رفتارای عجیب فلیبگ میآد. شوخیهای سریال گاهی خیلی تند و بیپروا هستن، مثل وقتی فلیبگ درباره روابط شخصیش با زبون بیفیلتر حرف میزنه.
ولی همیشه یه لایه عمیق احساسی زیر این شوخیها هست. سریال موضوعاتی مثل تنهایی، عذاب وجدان، هویت و روابط خانوادگی رو با یه طنز تلخ بررسی میکنه که باعث میشه هم بخندی، هم دلت بگیره.
شکستن دیوار چهارم یکی از بهترین ترفندای سریال فلیبگه. فلیبگ مدام با دوربین حرف میزنه، انگار داره با تو گپ میزنه. مثلاً وقتی یه موقعیت خجالتآور پیش میآد، یه نگاه به دوربین میندازه و یه چیزی میگه که انگار داره باهات شوخی میکنه.
این باعث میشه حس کنی عضوی از داستان هستی. طنز سریال گاهی از بیمزگی موقعیتها میآد، مثل دعواهای فلیبگ با نامادریش، و گاهی هم از دیالوگهای تیزش، مثل وقتی به یه غریبه تو مهمونی یه چیزی میگه که دهنت وا میمونه.
سریال به موضوعات حساسی مثل فمینیسم، روابط جنسی و حتی مذهب هم میپردازه، ولی نه با شعار دادن، بلکه با یه نگاه واقعبینانه. مثلاً تو فصل دوم، رابطه فلیبگ با کشیش یه جورایی عشق و ایمان رو به چالش میکشه، بدون اینکه بخواد کسی رو مسخره کنه. این تعادل بین طنز و جدیت باعث میشه سریال فلیبگ یه اثر متفاوت باشه.
تحول سریال در فصلها
سریال فلیبگ تو دو فصلش مسیر متفاوتی رو طی میکنه. فصل اول (۲۰۱۶) بیشتر روی معرفی فلیبگ و دنیای پرهرجومرجش تمرکز داره. تو این فصل، با زندگی آشفته فلیبگ، مشکلات مالیش و عذاب وجدانش به خاطر مرگ دوستش، بو، آشنا میشیم. داستان فصل اول پر از فلشبکهاییه که گذشته فلیبگ رو نشون میدن و یه پایان غافلگیرکننده داره که حالتو میگیره.
فصل دوم (۲۰۱۹) یه کم بالغتره. فلیبگ حالا یه کم پختهتر شده و سعی میکنه با گذشتهش کنار بیاد. ورود کشیش به داستان، یه لایه احساسی و عاشقانه به سریال اضافه میکنه که هم خندهداره، هم قلب آدمو میفشاره.
فصل دوم داستانسرایی منسجمتری داره و طنزش هم یه کم نرمتر شده، ولی هنوز همون تندی و خلاقیت فصل اول رو داره. پایانبندی فصل دوم هم خیلی قشنگ جمعش میکنه و حس خوبی بهت میده، هرچند یه کم غمانگیزه. فیبی والر-بریج گفته این پایان داستان فلیبگه، و به نظرم این تصمیم باعث شده سریال تو اوج بمونه.
یه تفاوت بزرگ بین فصلها اینه که فصل دوم کمتر روی شوخیهای تند تمرکز میکنه و بیشتر روی رشد شخصیتی فلیبگ و روابطش با آدمای اطرافش کار میکنه. مثلاً رابطهش با کلیر تو فصل دوم خیلی عمیقتر میشه و لحظات احساسی بیشتری بینشون میبینیم. این تحول باعث شده سریال فلیبگ تو فصل دوم یه حس کاملتر و پختهتر داشته باشه.
نقاط قوت و ضعف
حالا بیایم نقاط قوت و ضعف سریال فلیبگ رو یه مرور کنیم.
نقاط قوت
-
- طنز هوشمندانه: شوخیهای تند و تلخ سریال با یه لایه احساسی عمیق ترکیب شدن که باعث میشه هم بخندی، هم به فکر بری.
- بازیگری فوقالعاده: فیبی والر-بریج با بازی و نویسندگی بینقصش قلب سریال رو تشکیل میده. اولیویا کلمن و اندرو اسکات هم عالیان.
- شکستن دیوار چهارم: صحبتهای مستقیم فلیبگ با دوربین یه ارتباط خاص با مخاطب ایجاد میکنه.
- داستانسرایی خلاقانه: ترکیب طنز، درام و فلشبکها داستان رو پویا و جذاب نگه میداره.
نقاط ضعف
-
- کوتاهی سریال: فقط ۱۲ قسمت داره و برای بعضی مخاطبا ممکنه کم به نظر بیاد.
- محتوای حساس: موضوعات جنسی و شوخیهای بیپروا ممکنه برای همه مناسب نباشه.
-
- شخصیتپردازی محدود: به خاطر زمان کم، بعضی کاراکترای فرعی مثل پدر فلیبگ کمتر پرداخت شدن.
در کل، نقاط قوت سریال فلیبگ خیلی پررنگتر از ضعفهاشه و این سریال به خاطر سبک خاصش یه جای ویژه تو دنیای کمدی داره.
سریالهای مشابه سریال فلیبگ
اگه از سریال فلیبگ خوشت اومده و دنبال سریالهای مشابهی، اینجا یه لیست از چند تا سریال باحال برات آوردم که حال و هوای شبیه فلیبگ دارن:
Catastrophe: یه کمدی بریتانیایی درباره یه زوج که با یه بارداری غیرمنتظره زندگیشون زیر و رو میشه. طنزش تنده و مثل فلیبگ موضوعات واقعی زندگی رو بررسی میکنه.
Killing Eve: ساخته فیبی والر-بریج، یه سریال هیجانانگیز و کمدی درباره یه مامور امنیتی و یه قاتل حرفهای. طنز سیاه و شخصیتهای پیچیدهش شبیه فلیبگه.
سریال Transparent: یه سریال کمدی-درام درباره یه خانواده که با تغییرات بزرگ تو زندگیشون روبهرو میشن. پر از لحظات احساسی و طنزه.
Girls: داستان چند تا زن جوون تو نیویورک که با مشکلات زندگی و روابط دستوپنجه نرم میکنن. طنزش صمیمی و واقعیه.
After Life: یه سریال کمدی-درام بریتانیایی درباره یه مرد که بعد از مرگ همسرش با زندگی کنار میآد. طنز تلخ و لحظات احساسیش شبیه فلیبگه.
این سریالها هر کدوم یه جورایی حال و هوای طنز تلخ و داستانهای احساسی سریال فلیبگ رو دارن و میتونن انتخابای خوبی برای بعد از فلیبگ باشن.
نقد کوتاه
اگه بخوام خیلی خلاصه بگم، سریال فلیبگ یه کمدی سیاه بینقصه که با طنزش میخندونت، با داستانش دلتو میبره و با شخصیتپردازی عمیقش به فکر وادارت میکنه.
بازی فیبی والر-بریج، شکستن دیوار چهارم و موضوعات واقعیای مثل تنهایی و عشق، این سریال رو به یه تجربه خاص تبدیل کرده. البته محتوای بیپرواش ممکنه برای همه مناسب نباشه، ولی اگه با طنز تلخ حال میکنی، این سریال یه شاهکاره.
جمعبندی
خب، حالا که حسابی سریال فلیبگ رو زیر و رو کردیم، میتونم بگم این سریال یه جواهره تو دنیای کمدی. از طنز تند و تیز و شکستن دیوار چهارم گرفته تا داستانهای عمیق و احساسی، سریال فلیبگ یه تجربه کامل و فراموشنشدنیه.
فصل اولش با معرفی دنیای آشفته فلیبگ و فصل دوم با رشد احساسی و پایانبندی قشنگش، این سریال رو به یه اثر ماندگار تبدیل کرده. اگه دنبال یه سریال کوتاه، بامزه و عمیق هستی، فلیبگ همون چیزیه که باید ببینی.
تو چی فکر میکنی؟ کدوم لحظه یا شخصیت سریال فلیبگ بیشتر به دلت نشست؟ یا شاید یه سریال دیگهای دیدی که حس میکنی حال و هواش شبیه فلیبگه؟ حتماً نظرتو تو بخش کامنتها برامون بنویس، چون خیلی دوست داریم بدونیم تو چی فکر میکنی!
سوالات متداول
۱. سریال فلیبگ درباره چیه؟
سریال فلیبگ داستان یه زن جوون تو لندنه که با مشکلات مالی، خانوادگی و احساسی دستوپنجه نرم میکنه و با طنز تلخ و شکستن دیوار چهارم، داستانشو تعریف میکنه.
۲. سریال فلیبگ چند فصل داره؟
دو فصل ۶ قسمتی داره که هر قسمت حدود ۲۵ دقیقهست.
۳. بازیگرای اصلی سریال فلیبگ کیان؟
فیبی والر-بریج (فلیبگ)، سیان کلیفورد (کلیر)، اولیویا کلمن (نامادری) و اندرو اسکات (کشیش) از بازیگرای اصلیان.
۴. سریال فلیبگ برای چه کسایی مناسبه؟
اگه طنز تلخ، داستانهای احساسی و شخصیتهای پیچیده رو دوست داری، این سریال برات مناسبه. ولی محتوای بیپرواش برای زیر ۱۸ سال توصیه نمیشه.
۵. سریال فلیبگ جایزه برده؟
آره، سریال فلیبگ کلی جایزه مثل جایزه امی برای بهترین سریال کمدی، بهترین بازیگر زن و بهترین نویسندگی برده.
۶. سریال فلیبگ تو ایران کجا قابل دیدنه؟
میتونی از پلتفرمهای استریم مثل آمازون پرایم یا سایتهای دانلود با زیرنویس فارسی پیداش کنی.
۷. سریالهای مشابه فلیبگ چیان؟
سریالهایی مثل Catastrophe، Killing Eve، Transparent و Girls حال و هوای مشابهی دارن.
۸. چرا فلیبگ فصل سوم نداره؟
فیبی والر-بریج گفته داستان فلیبگ تو اوجش تموم شده و فصل سوم نمیسازه.
۹. بهترین فصل سریال فلیبگ کدومه؟
فصل دوم به خاطر داستان منسجمتر و عمق احساسی بیشتر، معمولاً محبوبتره.
۱۰. آیا سریال فلیبگ پایانبندی خوبی داره؟
آره، پایانبندی فصل دوم احساسی و رضایتبخشه و داستان رو قشنگ جمع میکنه.
نظرت چیه؟
از سریال فلیبگ چی به دلت نشست؟ کدوم صحنه یا شخصیتشو بیشتر دوست داشتی؟ یا سریال دیگهای میشناسی که شبیه فلیبگ باشه؟ نظرتو همینجا بنویس: