نام انگلیسی: Tetris
نام فارسی: فیلم تتریس
محصول: ۲۰۲۳ – ایالات متحده، بریتانیا
ژانر: بیوگرافی، هیجانانگیز
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
مصطفی ملکی
تقریباً اکثر ما تجربهی بازی با کنسولهای دستی ابتدایی را داریم. یکی از پرطرفدارترین بازیهایی که در این کنسولها بازی میکردیم، یک بازی چینشی بود که باید اشکال مختلف را همچون لگو که از بالای صفحه سرازیر میشدند در جای مناسب قرار میدادیم.
نام این بازی «تتریس» بود و هنوز هم روی تلفنهای هوشمند بسیاری از ما و در نسخههای مختلف وجود دارد. چهارمین فیلم بلند آقای «جون اس. بیرد» فیلم تتریس در باب دعوای حقوقی بین شرکتهای مکسول و نینتندو برای گرفتن حق پخش این بازی است.
بیرد بهخوبی از حس نوستالژی بسیاری از مخاطبان نسبت به این بازی آگاهی دارد و سعی دارد روایت خود را در پردهی اول روی این نوستالژی پایهگذاری کند. او از زاویهدید برنامهنویسی با نام «هنک راجرز» وارد این روایت میشود و دعوای حقوقی در پس تلاشهای او در جماهیر شوروی جان میگیرد.
رخدادها در سال ۱۹۸۹ میگذرند و پردهی دوم فیلم تتریس بهطور کامل در مسکو میگذرد. بیرد در پردهی دوم سعی دارد این دعوای حقوقی را تبدیل به بازی جاسوسی کند و از همان کلیشههای رایج در باب جماهیر شوروی کمونیستی و بسته در اثر خود استفاده کند.
آنچه که در متن این دعوای حقوقی میدانیم، نزدیکی رئیس گروه مکسول به گورباچف است و در نهایت این سازمان «ایلورگ» بوده که نینتندو را انتخاب کرده است. اما در روایت آقای بیرد پیازداغ این رابطه بسیار داغتر از واقعیت ماجراست و بهنوعی جنگ سرد دیگری میان ایالات متحده و شوروی سابق در یک اثر سینمایی نمایان میشود.
اما آقای بیرد بهعنوان فیلمساز اگر میخواست این بازی جاسوسی را اینقدر پررنگ کند، باید روایت خود را در پردهی دوم دچار ضربآهنگی ملایم میکرد. بههمین دلیل است که پارههایی از پردهی دوم با داستان همخوانی ضربآهنگی ندارد.
بیرد برای وفادار ماندن به محتوایی که ارائه میدهد، سعی دارد نقاط اوج و عطف روایت خود را همچون مراحل یک بازی پیکسلی فرمبندی کند و همین باعث میشود مخاطب در میان این شلوغیها گم نشود. آنچه که مشخص است احتیاط و وسواس بیرد برای وفادار ماندن به رخداد اصلی است.
اما آنچه باعث تعجب است رها کردن برخی کاراکترها در بطن روایت است. نقش همسر هنک راجرز در این میان کم میشود و از مدیر مالی شرکت هنک به یک زن خانهدار محتاج پول همسر تبدیل میشود.
بیرد تمام تمرکز خود را روی اتفاقات واقعی رخداده در مسکو و اضافات داستانی خود میگذارد. به همین سبب است که روایت عمق روایی مورد انتظار را ندارد و تبدیل به بازی کامپیوتریای میشود که هر مرحلهی آن بهسرعت تمام میشود و وارد مرحلهی بعد میشویم.
در هر صورت فیلم تتریس آقای بیرد در پردهی اول فیلم مخاطب را به دورانی میبرد که بازی تتریس تبدیل به یکی از محبوبترین بازیهای ساده و پیکسلی کنسولها شده بود.
شاید دامنهی دید وسیعتر کارگردان به این روایت و کاراکترهای اصلیاش میتوانست فیلم تتریس را واقعاً ماندگار کند. بیرد در فیلمی چون «کثافت» نشان داده که در ضربآهنگ بالای یک روایت چه هنرنماییها از او برمیآید.
او در فیلم تتریس نتوانسته این تعادل را آنطور که انتظار میرود ایجاد کند و بههمین سبب هر چه از فیلم تتریس در ذهن ما باقی خواهد ماند همان حس نوستالژیای است که با دیدن تکههای بازی تتریس در ذهن هر کدام از ما بیدار میشود.