فیلم هنرمند درجه یک
فیلم The Virtuoso « فیلم هنرمند درجه یک » نئو نوآری استاندارد برای عصر مدرن میباشد. فیلمی که رئیس سایههایش از جنگ ویتنام می آیند. و انسانها را تبدیل به یک ماشین کشتار خونخوار میکند. با نقد فیلم هنرمند درجه یک با بامدادی ها همراه باشید.
وقتی Wile E. Coyote در پیگیری بی نتیجه و بی ثمر خود برای Road Runner مشغول نبود ، او همچنین در رشته دوم شورت مقابل Bugs Bunny ظاهر شد ، که در آن او به Bugs اطلاع می داد که قصد دارد او را بگیرد و بخورد و هیچ کاری نمی توان انجام داد زیرا او کاملاً برتر از نظر فکری باگ ها بود.
بیشتر بخوانید :فیلم ناگهان بالتازار
به ناچار ، چند دقیقه آینده می توان Coyote را که یکی پس از دیگری یک دردسر دردناک را متحمل شده است ، در بیشتر موارد ، ناشی از ترکیبی از اعتماد به نفس بیش از حد خود-سوق داده شده و بی کفایتی تماشایی خود را در همان چیزهایی که او به عنوان تخصص خود اعلام کرد. اگر تا به حال به این فکر کرده اید که دیدن یکی از این کارتون ها به یک مدت زمان طولانی کشیده شده ، تبدیل به کنش زنده و نمایش در متن یک داستان فقط با خنده های سهوی ، چگونه خواهد بود ، پس ” فیلم هنرمند درجه یک ” برای تو است.
شخصیت اصلی فیلم هنرمند درجه یک ، با بازی آنسون مونت ، مردی پرطرفدار است که در همه جا بی نام است اما به اندازه کافی نظر کافی در مورد مهارت های خود دارد تا در واقع از خودش به عنوان یک بله ، یک ویروژو یاد کند. در طی ده دقیقه اول ، می شنویم که وی در مورد مهارت و دقتی که در آخرین کار خود قرار می دهد ، بسیار طولانی روایت می کند – کاری که برای بیشتر ادعا ، در نفر دوم ارائه می دهد.
بیشتر بخوانید :فیلم پرسونا
او که حسن نیت خود را به عنوان یک استاد کنترل ، دقت و کارآیی در زمینه مهارت زندگی در نظر گرفته است ، تأیید می کند ، وقتی برنامه پیچیده او به طریقی پیش می رود که نه تنها هدفش را بیرون می کشد ، او چیزهایی را به طرز چشمگیری منفجر می کند. اما این باعث می شود که یک وینباگو در خیابان های شهر منفجر شود و متأسفانه این زن در کنار آن ایستاده در مقابل فرزند خود آتش بگیرد و بسوزد.
به هر حال ، بعد از یکی دو شب مضطرب روحانی ، مدیرش (آنتونی هاپکینز) در مورد کار جدیدی که نمی تواند آن را رد کند با آقای ویرتوز تماس می گیرد. وی در حین رامبلینگهای قبلی خود به ما اطلاع می دهد که هرچه هدف مهمتر یا دارای درجه بالاتری باشد ، اطلاعات پیشرفته درمورد اینکه چه کسی مورد هدف قرار می گیرد را کاهش می دهد. این بار ، تنها اطلاعاتی که به او داده می شود آدرس یک غذاخوری روستایی و دستورالعمل موجود در 5 عصر است.
بیشتر بخوانید :فیلم فانی و الکساندر
هنگامی که او به مقصد می رسد ، غذاخوری حاوی یک تنهاتر عجیب و غریب (ادی مارسان) است که در گوشه ای نشسته است ، یک زن و شوهر (ریچارد براک و دیورا بیرد) پشت میز ، یک معاون (دیوید مورس) در پیشخوان و یک پیشخدمت بی وقفه شاد ( ابی کورنیش) که به تنهایی در حال اداره این مکان است و به نظر می رسد کاملاً مایل است قهرمان ما همانجا و آنجا ریشه خود را ببوسد.
به نظر می رسد که ایده این است که بفهمیم کدام یک از منگوله های غذاخوری متعلق نیست و سپس از آنجا پیش برویم. متأسفانه ، به نظر می رسد همه نسبتاً زائد هستند و بنابراین آقای ویرتوزو منتظر می ماند تا همه آنها ترک شوند و سپس شروع به ردیابی آنها می کند تا اطلاعات بیشتری در مورد اینکه چه کسی هستند و آیا هدف او هستند یا خیر ، بدست آورد. افسوس ، او با انجام یک اشتباه تازه کار پس از دیگری ، ایجاد یک انبوه از بدن در حال رشد ، در حالی که هیچ تصوری از اینکه کسی قرار است بکشد یا همه آنها خسارت جانبی است ، همچنان نتواند به نام خود ادامه دهد.
بیشتر بخوانید : فیلم نور زمستانی
تحسین ” فیلم هنرمند درجه یک ” ، یک فیلم مهیج فیلم هیتمن که قاتل باید هویت هدف خود را کشف کند ، امری غیرقابل چشم انداز نیست. من می توانم تصور کنم که تعداد زیادی از فیلمسازان – آلفرد هیچکاک ، برایان دی پالما و لری کوهن بلافاصله به ذهن خطور کنند – که ممکن است کارهای جالبی با این کار انجام داده باشند به شرطی که فیلمنامه ای حاوی یک داستان کاملاً هوشمندانه و شخصیت های جالب و مجری جذاب داشته باشد ، و سرعت آن به قدری سریع است که تماشاگران نتوانند تمام نقص های منطق روایت را تا مدت ها پس از به پایان رسیدن اعتبار نهایی ، تشخیص دهند.
نیازی به گفتن نیست که هیچ یک از این خصوصیات در اینجا نمایش داده نمی شوند. فیلمنامه جیمز سی. ولف از آن دست اندازهایی است که بیشتر باهوش بودن را به دنبال دارد تا هوشمندانه یا منسجم تا حدی که در پایان چیزهای کمی از آن منطقی به نظر برسد – این یکی از فیلم هایی است که تقریباً می توانید بفهمید جایی که حدود 30 دقیقه در حال گذر است اما احتمالاً نتوانسته اید به درستی توضیح دهید که فیلمنامه به چه نتیجه ای رسیده است. نیک استاگلیانو کارگردان با ارائه مطالبی با سرعتی زیاد که دقیقاً روایت را به زندگی زنده نمی رساند ، کمک چندانی به مسائل نمی کند.
بیشتر بخوانید : کتاب عقاید یک دلقک
مشکل دیگر فیلم هنرمند درجه یک این است که در حالی که تعدادی بازیگر خوب ، قوی و کاریزماتیک به عنوان اهداف بالقوه در بازیگران حضور دارند – کورنیش ، مورس و مارسان همه کارهای بزرگی در گذشته انجام داده اند – آنها فقط از بازیکنان پشتیبانی می کنند و فقط می توانند انجام دهند خیلی زیاد.
درعوض ، تمرکز روی کوه نسبتاً کثیف است که ثابت می کند در نقش بسیار بی محابا است (هرگز او را به عنوان یک قاتل باهوش و درخشان برای یک ثانیه خریداری نمی کنید) که عدم حضور او در نهایت کل فیلم را تضعیف می کند. در مورد هاپکینز ، او فقط برای چند دقیقه در نقشی ظاهر می شود که به وضوح ممکن است در طی دو روز برتر باشد. در حالی که او در طول زندگی حرفه ای اش در فیلم های بدتر از این بوده است ، اما بلافاصله نمی توانم تغییر تنبلانه تری از او را یادآوری کنم.
بیشتر بخوانید: کتاب عقاید یک دلقک
خیلی لال برای اینکه واقعاً هر کاری خوب و خیلی کسل کننده باشد تا حداقل سرگرم کننده بد باشد ، ” فیلم هنرمند درجه یک ” اتلاف وقت کامل برای همه افراد درگیر است. برای هر کسی که به نوعی در موقعیت غیرقابل پیش بینی قرار می گیرد که مجبور است در بعضی مواقع در آن بنشیند ، حداقل می توانید اطمینان داشته باشید که به محض تمام شدن و احتمالاً قبل از آن همه چیز را در مورد آن فراموش خواهید کرد.
پایان نقد فیلم هنرمند درجه یک