صفحه اصلی > تاریخ هنر : تاریخچه ورود روزنامه به ایران

تاریخچه ورود روزنامه به ایران

ورود روزنامه به ایران

فهرست مطالب

بخش اول: زمینه‌ها و آغاز روزنامه‌نگاری در ایران

وقتی حرف از ورود روزنامه به ایران می‌شه، باید یه قدم برگردیم و ببینیم اصلاً این ایده از کجا شروع شد. ایران تو قرن نوزدهم، یه کشور با فرهنگ غنی اما بسته بود. هنوز خبری از رسانه‌های مدرن نبود و اخبار بیشتر از طریق حرف مردم یا اعلامیه‌های دولتی پخش می‌شد. اما دنیا داشت عوض می‌شد و کشورای دیگه، به‌خصوص تو اروپا، با چاپ روزنامه و نشریه، راه‌های جدیدی برای ارتباط با مردم پیدا کرده بودن. تو ایران، این تغییر با یه سفر شروع شد؛ سفری که یه جوون تحصیل‌کرده به نام میرزا صالح شیرازی به اروپا داشت.

میرزا صالح یکی از اولین کسایی بود که به دستور عباس میرزا، ولیعهد قاجار، برای تحصیل به انگلستان فرستاده شد. اونجا، سال ۱۸۱۵ میلادی، با دنیای چاپ و روزنامه‌نگاری آشنا شد. تو لندن، دید که چطور روزنامه‌ها اخبار رو سریع به مردم می‌رسونن و چطور افکار عمومی رو شکل می‌دن. این تجربه برای میرزا صالح یه جرقه بود. وقتی برگشت به ایران، با خودش نه فقط دانش فنی، بلکه یه ایده بزرگ آورد: اینکه ایران هم باید رسانه‌ای داشته باشه که اخبار رو به مردم برسونه.

البته قبل از اینکه روزنامه رسمی تو ایران چاپ بشه، باید یه بستر فرهنگی و سیاسی آماده می‌شد. تو اون دوره، قاجارا با مشکلات زیادی روبه‌رو بودن؛ از جنگ با روس‌ها گرفته تا ضعف اقتصادی و عقب‌افتادگی فنی. عباس میرزا که می‌خواست کشور رو مدرن کنه، دنبال راه‌هایی بود که ایران رو از این حالت دربیاره. یکی از این راه‌ها، آوردن تکنولوژی چاپ به ایران بود. میرزا صالح تو تبریز یه چاپخونه راه انداخت و اولین کتاب‌ها رو چاپ کرد، اما هدف بزرگ‌ترش یه چیز دیگه بود: یه نشریه که بتونه صدای دولت و مردم رو به هم برسونه.

حالا چرا روزنامه؟ تو اون زمان، تو اروپا روزنامه‌ها شده بودن ابزار قدرت. دولت‌ها ازشون برای اطلاع‌رسانی و تبلیغات استفاده می‌کردن و مردم هم از طریق اون‌ها از اتفاقات روز باخبر می‌شدن. تو ایران، که هنوز سیستم ارتباطی خیلی ابتدایی بود، این ایده می‌تونست یه انقلاب باشه. اما خب، چالش‌هایی هم داشت. سواد عمومی پایین بود و خیلی‌ها نمی‌تونستن بخونن. ضمناً، فرهنگ شفاهی هنوز غالب بود و مردم به حرف زدن بیشتر از خوندن عادت داشتن. با این حال، میرزا صالح مصمم بود که این کار رو شروع کنه.

یه نکته جالب اینه که قبل از ایران، تو بعضی مناطق دیگه دنیای اسلام، مثل عثمانی و هند، نشریه‌هایی به زبان فارسی یا ترکی چاپ شده بود. مثلاً تو هند، روزنامه‌هایی مثل جام جهان‌نما از اوایل قرن نوزدهم منتشر می‌شد که برای پارسی‌زبان‌ها بود. این نشریه‌ها تأثیر زیادی روی روشنفکرای ایرانی داشتن و یه جور الگو شدن. میرزا صالح هم احتمالاً از این کارا ایده گرفته بود، ولی می‌خواست یه چیز بومی‌تر و رسمی‌تر برای ایران درست کنه.

معرفی و نقد هنر دوره رنسانس: تأثیرات جاودانه بر جهان
بیشتر بخوانید

زمینه سیاسی هم خیلی مهم بود. بعد از شکست ایران تو جنگ‌های ایران و روس و معاهده ترکمنچای تو سال ۱۲۴۳ قمری (۱۸۲۸ میلادی)، نیاز به اصلاحات بیشتر حس می‌شد. عباس میرزا و بعدش محمدشاه قاجار دنبال راه‌هایی بودن که نشون بدن دولت هنوز قویه و می‌تونه با مردم ارتباط داشته باشه. تو این موقعیت، ایده روزنامه به‌عنوان یه ابزار رسمی مطرح شد. اولین قدم‌ها تو دوره محمدشاه برداشته شد، وقتی که میرزا صالح تونست چاپخونه‌ش رو آماده کنه و اولین نشریه رو منتشر کنه.

اینکه چرا این کار تو تبریز شروع نشد و به تهران منتقل شد، به وضعیت سیاسی ربط داره. تبریز مرکز اصلاحات عباس میرزا بود، ولی بعد از مرگش تو سال ۱۲۴۹ قمری (۱۸۳۳ میلادی)، مرکز قدرت به تهران اومد. محمدشاه که بعد از پدرش به تخت نشست، می‌خواست این پروژه رو تو پایتخت پیش ببره. پس میرزا صالح هم فعالیتش رو به تهران برد و اونجا بود که کاغذ اخبار، اولین روزنامه ایران، متولد شد.

ورود روزنامه به ایران فقط یه اتفاق فنی نبود؛ یه تغییر فرهنگی و اجتماعی بود. این کار نشون داد که ایران داره به سمت دنیای مدرن قدم برمی‌داره، حتی اگه این قدم‌ها کند و پر از چالش باشه. تو اون زمان، خیلی‌ها نمی‌دونستن این نشریه قراره چی کار کنه یا چه تأثیری داشته باشه، ولی همین شروع کوچیک، پایه‌ای شد برای یه تحول بزرگ‌تر تو تاریخ مطبوعات ایران.

تو بخش بعدی، قراره دقیق‌تر بریم سراغ خود کاغذ اخبار و ببینیم این روزنامه چی بود، چطور منتشر شد و چه محتوایی داشت. پس با من همراه باشید تا بیشتر درباره این قدم تاریخی بدونیم.

بخش دوم: کاغذ اخبار، ورود روزنامه به ایران

حالا که زمینه‌ها رو گفتیم، وقتشه بریم سراغ اصل ماجرا: کاغذ اخبار. این نشریه که اولین روزنامه رسمی ایران به حساب میاد، تو دوره محمدشاه قاجار و به همت میرزا صالح شیرازی تو سال ۱۲۵۳ قمری (برابر با ۱ مه ۱۸۳۷ میلادی) تو تهران منتشر شد. تاریخ دقیقش رو نمی‌شه با قاطعیت گفت، چون آرشیو کاملش به دست ما نرسیده، ولی بیشتر مورخا این تاریخ رو شروع کارش می‌دونن. اسمشم خیلی ساده و گویا بود: “کاغذ اخبار”، یعنی برگه‌ای که خبر می‌ده.

کاغذ اخبار یه نشریه ماهانه بود که تو چاپخونه دولتی تهران چاپ می‌شد. اندازه‌ش تقریباً مثل یه کتاب کوچیک بود، چیزی حدود ۲۵ در ۱۷ سانتیمتر، و معمولاً بین ۴ تا ۸ صفحه داشت. این که می‌گم “معمولاً”، چون تعداد صفحاتش ثبات نداشت و بسته به محتوا کم و زیاد می‌شد. چاپش هم با دستگاه‌های سنگی بود که میرزا صالح از اروپا آورده بود. این دستگاه‌ها برای اون زمان یه پیشرفت بزرگ بودن، ولی هنوز خیلی ابتدایی و کند کار می‌کردن.

گروه‌های موسیقی متال در تاریخ
بیشتر بخوانید

محتوای این روزنامه بیشتر خبرای رسمی و دولتی بود. مثلاً اخبار دربار، انتصابات حکومتی، سفرای خارجی که به ایران می‌اومدن، یا اتفاقات مهم مثل جنگ و صلح. یه نمونه از مطالبی که توش چاپ شده، خبر ملاقات محمدشاه با سفیر روس یا گزارش پیروزی تو یه نبرد محلی بود. اینجور چیزا نشون می‌ده که کاغذ اخبار بیشتر یه ابزار برای دولت بود تا مردم عادی بفهمن تو مملکت چی داره می‌گذره. به قول معروف، یه جور بلندگوی رسمی برای دربار قاجار.

زبانش هم خیلی ساده نبود. متن‌ها با یه نثر سنگین و پر از اصطلاحات رسمی نوشته می‌شد که برای خوندن نیاز به سواد بالایی داشت. اینم یه دلیلش این بود که مخاطب اصلی‌ش مردم عادی نبودن، بلکه بیشتر درباری‌ها، روشنفکرا و کسایی بودن که به دولت نزدیک بودن. مثلاً تو یه شماره‌ش نوشته بود: “حضرت اعلیٰ در فلان روز به شکارگاه تشریف بردن و فلان کس را به فلان مقام منصوب فرمودند.” این مدل نگارش خیلی با ادبیات روزمره فرق داشت.

البته فقط خبرای داخلی نبود. میرزا صالح که تو اروپا روزنامه‌نگاری رو دیده بود، سعی می‌کرد یه بخشایی از اخبار خارجی رو هم بیاره. مثلاً خبرایی از جنگ‌های ناپلئون یا اتفاقات سیاسی تو عثمانی تو بعضی شماره‌ها پیدا می‌شد. این کار یه جور تلاش برای باز کردن پنجره‌ای به دنیای بیرون بود، ولی خب، این خبرا خیلی گزینشی بودن و فقط چیزایی چاپ می‌شد که دولت صلاح می‌دونست.

یه نکته جالب درباره کاغذ اخبار اینه که هیچ وقت به صورت منظم منتشر نشد. برخلاف روزنامه‌های امروزی که برنامه مشخص دارن، این نشریه گاهی ماه‌ها تأخیر داشت. دلیلشم مشکلات فنی، کمبود کاغذ و نیروی انسانی بود. ضمناً، چون تیراژش کم بود (شاید چند صد نسخه)، به دست همه نمی‌رسید. بیشتر تو تهران پخش می‌شد و گاهی به شهرای دیگه مثل تبریز و اصفهان هم می‌فرستادن، ولی خیلی محدود.

میرزا صالح خودش همه‌کاره این روزنامه بود؛ هم نویسنده‌ش، هم ویراستار و هم ناشر. البته بعضیا می‌گن چند نفر دیگه هم بهش کمک می‌کردن، ولی اسم‌شون تو تاریخ ثبت نشده. کارش خیلی سخت بود، چون نه تجربه کافی تو ایران بود و نه امکانات درست‌حسابی. با این حال، تونست تا چند سال این کار رو ادامه بده. بعضی‌ها می‌گن تا سال ۱۲۶۰ قمری (حدود ۱۸۴۴ میلادی) منتشر می‌شده، ولی دقیق معلوم نیست کی تعطیل شد، چون آرشیو کاملی ازش نمونده.

هنر ما قبل تاریخ
بیشتر بخوانید

یه چیز دیگه که باید بگم، طراحی ساده‌ش بود. هیچ عکسی توش نبود، چون تکنولوژی چاپ عکس هنوز به ایران نرسیده بود. فقط متن بود و گاهی یه خطوط تزئینی دور صفحه‌ها. این سادگی شاید الان به نظرمون ابتدایی بیاد، ولی برای اون زمان یه قدم بزرگ بود. فکر کنید تو کشوری که تا اون موقع همه چیز دست‌نویس بود، یهو یه نشریه چاپی بیاد؛ خودش یه اتفاق عجیب و غریب بود.

حالا این روزنامه چه تأثیری داشت؟ مستقیماً شاید زیاد به چشم نیاد، چون مخاطبش محدود بود و خیلی‌ها اصلاً نمی‌دونستن همچین چیزی هست. ولی به‌عنوان یه شروع، راه رو برای بقیه باز کرد. کاغذ اخبار به روشنفکرای بعدی نشون داد که می‌شه با چاپ، حرف‌ها رو به گوش مردم رسوند. تو بخش بعدی، قراره ببینیم این شروع کوچیک چه اثراتی رو جامعه و مطبوعات بعدی گذاشت. پس با من باشید تا ادامه این قصه رو بگیم.

بخش سوم: تأثیرات و تحولات پس از ورود روزنامه

خب، حالا که با کاغذ اخبار و شروعش آشنا شدیم، بیایم ببینیم این کار چه تأثیری روی ایران گذاشت. شاید تو نگاه اول به نظر بیاد یه نشریه کوچیک با تیراژ کم و مخاطب محدود، نمی‌تونسته خیلی اثر بذاره، ولی حقیقت اینه که این قدم اولیه، مثل یه دونه بود که بعداً به یه درخت بزرگ تبدیل شد. ورود روزنامه به ایران، حتی اگه کند و سخت شروع شد، پایه‌ای شد برای یه تحول فرهنگی و اجتماعی که تا امروزم ادامه داره.

اولین تأثیرش، تغییر نگاه مردم به خبر و اطلاع‌رسانی بود. تا قبل از کاغذ اخبار، اخبار تو ایران بیشتر دهن‌به‌دهن می‌چرخید یا از طریق منبری‌ها و اعلامیه‌های دولتی پخش می‌شد. اما حالا یه راه جدید اومده بود؛ یه چیزی که می‌تونست خبر رو مکتوب کنه و به جاهای دورتر ببره. این برای کسایی که سواد داشتن، یه جور حس تازگی و قدرت می‌داد. حتی اگه تعداد کمی این روزنامه رو می‌خوندن، همین که وجود داشت، یه پیام داشت: دنیا داره عوض می‌شه و ایرانم باید همراهش بیاد.

یه اثر دیگه‌ش رو روشنفکرا و تحصیل‌کرده‌ها بود. کاغذ اخبار به کسایی مثل میرزا صالح و نسل بعدش نشون داد که می‌شه با قلم و کاغذ، حرفای بزرگ زد. این شد که کم‌کم تو دوره ناصرالدین‌شاه، نشریه‌های دیگه‌ای هم سر برآوردن. مثلاً روزنامه وقایع اتفاقیه که تو سال ۱۲۶۷ قمری (۱۸۵۱ میلادی) شروع شد، یه جور ادامه راه کاغذ اخبار بود، ولی با شکل و شمایل بهتر و منظم‌تر. این نشریه‌ها دیگه فقط صدای دولت نبودن؛ کم‌کم صدای مردم و انتقاداتشونم توشون پیدا شد.

سفر به دنیای سبک نئوکلاسیسیسم: از گذشته تا امروز
بیشتر بخوانید

از نظر فنی هم این کار یه شروع بود. چاپخونه‌ای که میرزا صالح راه انداخت، پایه صنعت چاپ تو ایران شد. بعد از اون، چاپ کتاب و نشریه تو شهرای مختلف زیاد شد و این به گسترش سواد و آموزش کمک کرد. مثلاً تو تبریز و تهران، چاپخونه‌های دیگه‌ای درست شد که کتابای درسی و علمی چاپ می‌کردن. این جریان، یه جور زنجیره بود که از همون کاغذ اخبار شروع شده بود.

یه تأثیر مهم دیگه، سیاسی بود. تو دوره قاجار، دولت همیشه سعی داشت همه چیز رو کنترل کنه، ولی روزنامه این امکان رو داد که حرفای دیگه هم شنیده بشه. البته کاغذ اخبار خودش خیلی انتقادی نبود، چون زیر نظر دولت بود، ولی همین که اخبار رو عمومی کرد، یه روزنه باز کرد. بعداً تو دوره مشروطه، همین روزنه به یه دریچه بزرگ تبدیل شد و روزنامه‌هایی مثل حبل‌المتین و صوراسرافیل شدن صدای آزادی‌خواها.

از یه طرف دیگه، این کار به جامعه نشون داد که اطلاع داشتن چقدر مهمه. وقتی مردم دیدن دولت داره خبراش رو چاپ می‌کنه، کم‌کم این حس به وجود اومد که باید بیشتر بدونن و بفهمن تو دنیا چی می‌گذره. این حس، تو نسلای بعدی قوی‌تر شد و به جنبش مشروطه و درخواست آزادی مطبوعات کمک کرد. به قول یه تاریخ‌نگار، “کاغذ اخبار شاید خودش انقلابی نبود، ولی بذر انقلاب رو کاشت.”

البته نباید فکر کنیم همه چیز یه‌شبه عوض شد. تو اون زمان، هنوز بیشتر مردم بی‌سواد بودن و دسترسی به روزنامه نداشتن. ضمناً، دولت قاجار خیلی علاقه‌ای به آزادی بیان نداشت و هر چیزی که چاپ می‌شد، باید تأیید می‌گرفت. برای همین، تأثیر کاغذ اخبار تو همون زمان خودش خیلی محدود بود. ولی این شروع، مثل یه موج کوچیک بود که بعداً بزرگ‌تر شد.

یه نگاه به امروز بندازیم، می‌بینیم که مطبوعات ایران راه درازی اومده. از اون روزای سخت چاپ سنگی تا الان که روزنامه‌ها و سایتای خبری همه جا هستن، همه چیز از همون قدم اول شروع شد. کاغذ اخبار شاید الان فقط یه اسم تو کتابای تاریخ باشه، ولی اهمیتش اینه که یه در رو باز کرد؛ دری که به دنیای اطلاعات و آگاهی راه داشت.

در کل، ورود روزنامه به ایران با کاغذ اخبار یه نقطه عطف بود. این کار نشون داد که حتی تو یه کشور سنتی مثل ایران قرن نوزدهم، می‌شه با ایده‌های جدید جلو رفت. میرزا صالح با این کارش نه فقط یه نشریه چاپ کرد، بلکه یه راه رو برای آیندگان باز کرد که تا امروزم ادامه داره.

رضا حقی نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

یک × چهار =