فهرست مطالب
مقدمه
اگه گیمری باشی که عاشق داستانهای عمیق و احساسی با یه فضای تاریک و گیرا میگردی، حتماً اسم بازی داستان یک طاعون: مرثیه به گوشت خورده. این بازی که دنبالهای بر A Plague Tale: Innocence هست، سال ۲۰۲۲ توسط استودیوی Asobo Studio منتشر شد و حسابی دل گیمرها رو برد.
من بهعنوان یه گیمر قدیمی که پنج سالی میشه نقد و بررسی بازی مینویسم، میخوام تو این مقاله یه نگاه عمیق به بازی داستان یک طاعون بندازم و بگم چرا این اثر انقدر خاصه.
از گیمپلی مخفیکاری و داستان احس سرد و گرم و موسیقی که مو به تنت سیخ میکنه تا گرافیک خیرهکننده، همهچیز تو این بازی دست به دست هم داده تا یه تجربه فراموشنشدنی بسازی.
تو این مقاله قراره با هم بریم تو دل فرانسه قرن چهاردهم، جایی که طاعون و موشها شهر رو به نابودی کشوندهن و دو تا خواهر و برادر، آمیسیا و هیوگو، برای بقا میجنگن. پس اگه آمادهای، بزن بریم که همهچیز درباره بازی داستان یک طاعون رو زیر و رو کنیم!
معرفی بازی داستان یک طاعون
بازی داستان یک طاعون: مرثیه یه بازی اکشن-ماجراجویی با محوریت مخفیکاریه که توسط استودیوی Asobo Studio ساخته و توسط Focus Entertainment منتشر شده. این بازی دنباله مستقیم A Plague Tale: Innocence هست که سال ۲۰۱۹ منتشر شد و داستان آمیسیا و هیوگو، دو خواهر و برادر تو فرانسه قرن چهاردهم رو روایت میکنه.
تو بازی داستان یک طاعون، این دوتا دنبال درمانی برای بیماری مرموز هیوگو، به اسم پریما مکیولا، هستن و همزمان باید از دست سربازهای تفتیش عقاید و موشهای طاعونزده فرار کنن.
این بازی تو ۱۸ اکتبر ۲۰۲۲ (۲۶ مهر ۱۴۰۱) برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس/اس، ویندوز و نینتندو سوییچ (نسخه ابری) منتشر شد و از همون روز اول روی گیم پس هم در دسترس بود.
چیزی که بازی داستان یک طاعون رو خاص میکنه، ترکیب داستانسرایی قوی، گیمپلی مخفیکاری و گرافیک بصری خیرهکنندهست که باعث شده حتی کسایی که نسخه اول رو بازی نکردن هم عاشقش بشن.
گیمپلی: مخفیکاری و پازلهای هوشمندانه
اگه بخوام گیمپلی بازی داستان یک طاعون رو تو یه جمله خلاصه کنم، میگم: “یه تجربه مخفیکاری که با پازلهای هوشمند و مبارزات محدود، قلب و مغزت رو درگیر میکنه.” این بازی کاملاً خطیه، یعنی خبری از دنیای باز نیست.
ولی همین خطی بودن باعث شده داستان و گیمپلی حسابی منسجم باشن. تو نقش آمیسیا بازی میکنی که باید از هیوگو، برادر کوچیکترش، محافظت کنه. گیمپلی عمدتاً روی مخفیکاری، حل پازل و مدیریت منابع متمرکزه.
سیستم مخفیکاری تو بازی داستان یک طاعون خیلی خوب طراحی شده. باید از دست سربازهای تفتیش عقاید و موشهای طاعونزده جون سالم به در ببری. موشها که گاهی به تعداد ۳۰۰ هزار تا تو یه صحنه جمع میشن، بزرگترین دشمنتن و فقط با نور و آتش میتونی ازشون فرار کنی.
آمیسیا یه قلابسنگ داره که میتونی باهاش دشمنا رو گیج کنی یا اشیا رو جابهجا کنی. بعداً هم تیرکمان و بمبهای شیمیایی به ابزارت اضافه میشه که مبارزات رو متنوعتر میکنه.
یه نکته باحال اینه که هیوگو هم تو این نسخه قویتر شده و میتونه موشها رو کنترل کنه یا با قدرتش پشت دیوارها رو ببینه. این قابلیتها باعث میشن گیمپلی یه تنوع جذاب داشته باشه. البته باید حواست باشه.
چون اگه هیوگو زیادی از این قدرتش استفاده کنه، حالش بد میشه و داستان رو تحت تاثیر قرار میده. پازلها هم معمولاً حول استفاده از نور، آتش یا مواد شیمیایی برای رد کردن موشها و باز کردن مسیر طراحی شدن که حسابی سرگرمکنندهست.
تنها ایراد گیمپلی اینه که گاهی کنترلها یه کم ناپایدارن و ممکنه تو موقعیتهای حساس، مثل وقتی داری از یه موج موش فرار میکنی، کاراکتر یه دفعه حرکت عجیبی بکنه.
این مشکل به خاطر استودیوی کوچیک سازندهست و نمیتونی با بازیهای AAA مثل Red Dead Redemption 2 مقایسهش کنی. ولی در کل، گیمپلی بازی داستان یک طاعون به قدری جذابه که این ایرادای ریز به چشم نمیاد.
گرافیک و اتمسفر: زیبایی در دل وحشت
گرافیک بازی داستان یک طاعون یه کلمهست: نفسگیر. استودیوی Asobo از موتور خودشون استفاده کرده و نتیجهش یه دنیای بصری شده که انگار داری تو یه نقاشی زنده قدم میزنی. از مناظر سرسبز جنوب فرانسه تو اوایل بازی گرفته تا لانههای تاریک و وحشتناک موشها، همهچیز با جزئیات دیوانهوار طراحی شده.
یه نکته جالب اینه که بازی تو بخشهای اول حسابی شاد و رنگارنگه، ولی کمکم که داستان تاریکتر میشه، محیطها هم به همون سمت میرن. مثلاً بازارها و بندرهای شلوغ جای خودشون رو به شهرهای طاعونزده و تودههای جنازه میدن.
این تضاد بین زیبایی و وحشت، اتمسفر بازی داستان یک طاعون رو خیلی خاص میکنه. موشها هم که ستارههای واقعی گرافیک بازیان، بهخصوص وقتی تو یه صحنه عظیم حرکت میکنن، انگار یه اقیانوس زندهست که داره به سمتت میاد.
طراحی شخصیتها هم حرف نداره. انیمیشنهای صورت آمیسیا و هیوگو انقدر واقعیان که حس میکنی داری یه فیلم سینمایی میبینی. البته یه سری باگهای گرافیکی ریز، مثل گیر کردن کاراکتر تو محیط، گهگاه پیش میاد، ولی اینا جلوی لذت بردن از گرافیک بازی رو نمیگیرن. به نظر من، اتمسفر و گرافیک بازی داستان یک طاعون یه نمونه عالی از اینه که چطور میتونی با یه بودجه محدود، یه شاهکار بصری خلق کنی.
داستان: حماسهای از عشق و فداکاری
داستان بازی داستان یک طاعون قلب تپنده بازیه. بازی شش ماه بعد از اتفاقات نسخه اول شروع میشه، جایی که آمیسیا و هیوگو به همراه مادرشون، بئاتریس، و شاگردش، لوکاس، به جنوب فرانسه رفتن تا درمانی برای بیماری پریما مکیولا پیدا کنن. این بیماری که تو خون هیوگو جریان داره، نهتنها خودش رو تهدید میکنه، بلکه میتونه طاعون رو بدتر کنه و دنیا رو نابود کنه.
داستان بازی پر از لحظههای احساسیه که گاهی اشکت رو درمیاره و گاهی بهت امید میده. رابطه آمیسیا و هیوگو هسته اصلی داستانه و حسابی باورپذیره. آمیسیا بهعنوان یه خواهر بزرگتر، همهچیز رو فدا میکنه تا از هیوگو محافظت کنه، و هیوگو با اون معصومیت بچگانهش، یه نور امید تو دل تاریکیه. شخصیتهای جدید مثل آرنو، یه شوالیه که از دشمن به دوست تبدیل میشه، و سوفیا، یه دزد دریایی باحال، به داستان عمق بیشتری میدن، ولی گاهی سرعت معرفیشون انقدر زیاده که نمیتونی کامل باهاشون ارتباط بگیری.
چیزی که داستان بازی داستان یک طاعون رو خاص میکنه، اینه که از کلیشههای رایج دوری کرده. پایانبندی بازی هم انقدر غیرقابل پیشبینیه که تا مدتها تو فکرت میمونه. البته یه سری ضعفها، مثل کمرنگ شدن نقش بئاتریس و لوکاس تو داستان، حس میشه، ولی در کل، روایت بازی انقدر قویه که نمیتونی ازش دل بکنی.
صداگذاری و موسیقی: نوازش گوشها
موسیقی و صداگذاری تو بازی داستان یک طاعون انگار یه لایه جادویی به بازی اضافه کرده. موسیقی متن بازی، کار اولیویه دریویر، ترکیبی از قطعات ارکسترال و ملودیهای غمانگیزه که کاملاً با حال و هوای بازی جور درمیاد. تو صحنههای اکشن، موسیقی تند و هیجانانگیز میشه و تو لحظههای احساسی، ملودیهای آروم قلب آدم رو میلرزونه.
صداپیشگی هم یه نقطه قوت بزرگه. شارلوت مکبرنی تو نقش آمیسیا و لوگان هانان تو نقش هیوگو فوقالعادهان. حس و حال آمیسیا که بین خشم و ناامیدی و عشق به برادرش گیر کرده.
تو صداش کاملاً پیداست. صداهای محیطی، مثل صدای موشها یا زنگ کلیساها تو شهرهای متروکه، به اتمسفر بازی عمق میدن. به نظر من، موسیقی و صداگذاری بازی داستان یک طاعون یکی از دلایلیه که این بازی انقدر تاثیرگذاره.
بهترین بازیهای مشابه بازی داستان یک طاعون
اگه از بازی داستان یک طاعون خوشت اومده و دنبال بازیهای مشابهی هستی که همون حس و حال داستانمحور و مخفیکاری رو بهت بدن، این لیست بهترین گزینههاست:
- بازی The Last of Us Part II: یه بازی داستانمحور با مخفیکاری و مبارزات جذاب که رابطه احساسی بین شخصیتها رو به زیبایی نشون میده.
- Hellblade: Senua’s Sacrifice: یه تجربه روانشناختی با اتمسفر تاریک و داستان عمیق که طرفدارای بازی داستان یک طاعون عاشقش میشن.
- Shadow of the Tomb Raider: ترکیبی از مخفیکاری، پازل و اکشن تو یه دنیای پرجزئیات.
- بازی Control: یه بازی اکشن-ماجراجویی با داستان مرموز و گیمپلی پویا که حسابی سرگرمکنندهست.
- بازی Metro Exodus: یه بازی داستانمحور با اتمسفر آخرالزمانی و مخفیکاری که شباهت زیادی به بازی داستان یک طاعون داره.
نقد کوتاه
بازی داستان یک طاعون: مرثیه یه شاهکار اکشن-ماجراجوییه که با داستان احساسی، گیمپلی مخفیکاری و گرافیک خیرهکننده، دل هر گیمری رو میبره. اگه دنبال یه تجربه داستانمحور با اتمسفر سنگین و شخصیتهای دوستداشتنی هستی.
این بازی همون چیزیه که میخوای. البته یه سری باگهای ریز و کنترلهای ناپایدار گهگاه تو ذوق میزنن، ولی اینا جلوی درخشش بازی رو نمیگیرن. به نظر من، بازی داستان یک طاعون یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۲ه که نباید از دستش بدی.
جمعبندی
خب، حالا که با هم یه سفر کامل تو دنیای بازی داستان یک طاعون داشتیم، میتونم بگم این بازی یه تجربه بینظیره که از هر نظر گیمرها رو راضی میکنه. از داستان احساسی و رابطه عمیق آمیسیا و هیوگو گرفته تا گیمپلی مخفیکاری و گرافیک و موسیقی که انگار از یه دنیای دیگه اومده.
همهچیز دست به دست هم داده تا بازی داستان یک طاعون یه اثر بهیادموندنی بشه. این بازی با امتیاز ۸۵ تو متاکریتیک و فروش بیش از ۳ میلیون نسخه، نشون داده که حتی یه استودیوی کوچیک میتونه با غولهای صنعت گیم رقابت کنه.
اگه هنوز بازی داستان یک طاعون رو بازی نکردی، پیشنهاد میکنم همین حالا بری سراغش، چون این بازی ارزش هر لحظهات رو داره. حالا نوبت توئه! تو درباره بازی داستان یک طاعون چی فکر میکنی؟ کدوم بخش بازی بیشتر به دلت نشست؟
داستان، گیمپلی یا شاید اتمسفر؟ تو کامنتها برامون بنویس و بگو تجربهات از این بازی چی بوده یا اگه هنوز بازیش نکردی، این مقاله تونست کنجکاوت کنه که بری سراغش؟ منتظر نظراتت هستیم!
سوالات متداول
۱. بازی داستان یک طاعون برای چه پلتفرمهایی منتشر شده؟
بازی داستان یک طاعون برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس/اس، ویندوز و نینتندو سوییچ (نسخه ابری) منتشر شده و روی گیم پس هم در دسترسه.
۲. داستان بازی داستان یک طاعون درباره چیه؟
داستان درباره آمیسیا و هیوگو، دو خواهر و برادر،ه که تو فرانسه قرن چهاردهم دنبال درمانی برای بیماری مرموز هیوگو هستن و باید از طاعون و دشمنا فرار کنن.
۳. بازی چقدر طول میکشه؟
بازی داستان یک طاعون حدود ۱۵ تا ۲۰ ساعت طول میکشه، ولی اگه بخوای همه محتواهای فرعی رو ببینی، ممکنه تا ۲۵ ساعت هم برسه.
۴. آیا بازی داستان یک طاعون برای مبتدیها مناسبه؟
بله، گیمپلی بازی ساده و قابل فهمه، ولی پازلها و مخفیکاریش برای گیمرهای حرفهای هم جذابه.
۵. چرا بازی اینقدر موش داره؟
موشها نقش کلیدی تو داستان و گیمپلی دارن و نماد طاعون سیاه تو فرانسه قرن چهاردهم هستن.
۶. بازی داستان یک طاعون ادامه داره؟
فعلاً خبری از دنباله نیست، ولی استودیوی Asobo گفته روی پروژههای جدید کار میکنه.
۷. سیستم مورد نیاز بازی چطوره؟
برای اجرای روان، ویندوز ۱۰، ۱۶ گیگ رم، پردازنده Intel Core i5-4690K یا AMD FX-8300 و کارت گرافیک GTX 970 یا RX 590 لازمه. SSD هم پیشنهاد میشه.
۸. آیا بازی داستان یک طاعون ارزش خرید داره؟
قطعاً! با داستان قوی، گیمپلی جذاب و گرافیک خیرهکننده، بازی داستان یک طاعون یکی از بهترین بازیهای داستانمحوره.
۹. چرا بازی انقدر تحسین شده؟
داستان احساسی، گرافیک زیبا و گیمپلی خلاقانه باعث شده منتقدها و گیمرها عاشق بازی داستان یک طاعون بشن.
۱۰. نسخه اول بازی لازمه؟
لازم نیست، ولی بازی کردن نسخه اول (Innocence) کمک میکنه داستان و شخصیتها رو بهتر بفهمی.