صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد و بررسی فیلم مغز متفکر | The Mastermind 2025
معرفی کتاب دو قرن سکوت
رازهای ممنوعه
ویدیو یوتوب تاریخچه مسیحیت
تحلیل ممنوعه

نقد و بررسی فیلم مغز متفکر | The Mastermind 2025

فیلم مغز متفکر

نام انگلیسی: The Mastermind

نام فارسی: فیلم مغز متفکر

محصول: ۲۰۲۵ –کشور ایالات متحده

ژانر: جنایی

رده‌ی سنی: ۱۳+

امتیاز: ۳.۵ از ۴

در مرور دو فیلم اولین گاو و فیلم نمایشگاه در باب سینمای خانم «کلی رایکارت» نوشتیم. کلی رایکارت در اثر جدید خود روی همان مسیر آرام و کنکاش فردی کاراکتر اصلی فیلم‌های خود قدم برمی‌دارد.

اما این کارگردان در اثر جدید برخی المان‌های نو نسبت به سینمای قبلی‌اش را نیز وارد داستان کرده است. در فیلم مغز متفکر شاهد بازی‌های ژانری او در داستان هستیم.

فیلم مغز متفکر در سال ۱۹۷۰ می‌گذرد؛ سالی که اعتراضات علیه جنگ ویتنام به اوج رسیده بود و در عین حال در خود سینمای هالیوود هم آشوبی بزرگ برای گذر کامل از سینمای کلاسیک به سینمای نو برپا شده بود.

فیلم مغز متفکر

خانم رایکارت گویی با ذکاوت این سال را انتخاب می‌کند تا هر مخاطبی با زاویه‌دیدی مشخص در ذهن خود به دنیای پیرامون کاراکتر «جیمز» نظر کند. اما در عین حال خانم رایکارت اجازه نمی‌دهد فرم سینمایی‌اش در این گذرهای تاریخی و ژانری خدشه‌دار شود.

او داستان را با نوعی جداافتادگی فردی بین جیمز و خانواده‌اش در سرزدن‌های روتین به موزه‌ی محل زندگی‌اشان تصویر می‌کند. به نوعی در ابتدای فیلم مغز متفکر مخاطب تصور این را ندارد که جیمز همسر تری و پدر آن دو پسر باشد.

هر چه روایت پیش می‌رود گویی این جداافتادگی بیشتر و بیشتر می‌شود؛ مرد جوان نازپرورده‌ای که از دانشگاه هنر اخراج شده است، پدرش قاضی‌ست و مادری که دائم به او کمک مالی می‌کند.

گویی جیمز نوجوان نابالغی است که دو پسرش او را همچون دوستی در مدرسه می‌پندارند تا یک پدر متعهد. خانم رایکارت اما مخاطب را مانند همیشه در کنار در ورودی هر کدام از این تکانه‌های فردی نگاه می‌دارد. جیمز در فیلم مغز متفکر چیزی جدای از «لیز» در فیلم قبلی نیست. در اینجا اما او در خلق اثر هنری نیز عاجز مانده و رو به انتقام از فضایی دارد که زمانی بخشی از آن بود.

اما در باب سرقت و هیجان تزریقی به روایت باید اینگونه گفت که خانم رایکارت به این موضوع از نگاه کلیشه‌های آثاری با موضوع سرقت نگاه نمی‌کند، بلکه داستان را از طریق نگاه جیمز به دنیای پیرامون پیش می‌برد.

نقد و بررسی فیلم استیو | Steve 2025
بیشتر بخوانید

به‌نوعی اگر مخاطب سینمای سرگرمی داستان را بر اساس همان باورهای ژانری در باب چنین آثاری تماشا کند، به‌طور حتم وارد مغاکی می‌شود که سعی در رهایی از آن دارد و نه غوطه‌ور شدن.

در فیلم مغز متفکر سرقت از طریق ذهن نشئه‌ی جیمز و سرقت آثاری که او واقعاً از تماشای آن‌ها لذت می‌برد تصویر می‌شود و نه نگاهی از سر سود و آورده‌های مالی. در پوچی این پروسه همین بس که جیمز هزینه‌ی همکاران خود در این سرقت را از طریق پولی که از مادر قرض گرفته می‌دهد و در ادامه حتی تلاشی معنادار برای معامله‌ی آن‌ها نیز نمی‌کند.

از دقیقه‌ی ۵۳ فرآیند سقوطی آغاز می‌شود که جیمز حتی تصور ورود به آن را نیز در ذهن خود ندارد؛ دستگیری یکی از همکارنش در سرقت و لو رفتن ماجرا. سرگردانی‌های ملویلی از همین دقیقه آغاز می‌شوند و خانم رایکارت کاراکتر خود را از شهری به شهری دیگر روانه می‌کند تا هیجان تعقیب و گریز حاصل از این سرقت به تیتر روزنامه‌ها ختم شود و نه قاب دوربین.

فیلم مغز متفکر

در بخش دوم کاراکتری را درون قاب می‌بینیم که حتی آن آینده‌نگری بخش اول را نیز از دست می‌دهد و صرفاً برای گذر از روزی به روز دیگر نوعی رضایت را در چهره‌ی او شاهد هستیم.

جیمز در بخش دوم گویی حتی از دست خانواده نیز رها شده است و این فردیت در اختیار خودش بیشتر و بیشتر او را ارضا می‌کند. اما خانم رایکارت جیمز را در این دنیای رهاشده رها نمی‌کند و از طریق همگرایی او با جنبش‌های ضدجنگ در خیابان‌ها در نهایت او را وادار به ارتکاب سرقتی دیگر می‌کند؛ سرقتی که حتی جیمز نیز از خودش انتظار ندارد.

خانم رایکارت جیمز را در پرده‌ی سوم اسیر همان موقعیت‌هایی می‌کند که در بخش اول به‌سبب ایگوی فردی‌اش حتی به آن‌ها فکر هم نمی‌کرد. به‌نوعی سرقتی که در نتیجه‌ی ذائقه‌ی هنری جیمز بود تبدیل به سرقتی از سر نیاز در انتهای روایت می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

9 + 2 =