نام انگلیسی: Roofman
نام فارسی: فیلم مرد پشتبامی
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: هیجان انگیز، درام
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
«درک سینفرنس» در طول یک دهه فیلمسازی خود با احتیاطی قابل اعتنا سه اثر را کارگردانی-نویسندگی کرده و یک اثر را نوشته است. اولین اثر او را اگر «ولنتاین آبی» در نظر بگیریم، متوجه عمق توجه این کارگردان به روابط بینافردی خواهیم شد.
او در سه اثر دیگر نیز به همین روابط و جزئیاتش پرداخته است. حال این کارگردان با اقتباس از زندگی حقیقی یکی از سارقان ابتدای دههی ۲۰۰۰ ایالات متحده با نام «جفری منچستر» سعی دارد مخاطب را به درون یکی دیگر از جزئینگریهای خود ببرد.
داستان آقای «سینفرنس» دو داستان از دو زندگی متفاوت یک مرد است که تنها نقطهضعفش معمولی بودن است؛ او بهاندازهی یک زندگی بیدردسر سرقت میکند، اما بهراحتی نیز به دام میافتد.
افتتاحیهی فیلم مرد پشتبامی روی همین نقطه دست گذاشته تا پرداخت به این شخصیت را از بعدی که کارگردان طلب میکند به مخاطب ارائه دهد. آقای سینفرنس در آثار گذشتهی خود نیز نشان داده که در طول یک اثر سینمایی کاملاً روی منطق روایی اصرار دارد. به مصاحبههای انتهای روایت اگر دقت کنید.
متوجه این موضوع میشوید که کارگردان چگونه سعی دارد روایت خود را از یک کمدی-جنایی بهاندازهی کافی دور کند و همزمان به کالبد شخصیت جفری آمپول سوپرقهرمانی و سیاستزدگی کلیشهی آثار جریان اصلی را نیز تزریق نکند.
در بخش اول داستان که ۴۰ دقیقه طول میکشد، با زندگی ابتدایی جفری مواجه میشویم که در آن تقلای تأمین یک زندگی متوسط را برای کودکان خود دارد. آقای سینفرنس در تکشاتهایی که از خانوادهی جفری تصویر میکند بهدنبال نشان دادن بیثباتی زندگی او در اثر کمبودهای مالی است.
همین کمبود است که باعث استفادهی او از توانایی ذاتیاش در توجه به جزئیات برای سرقتهای پیشرو میشود. هیجانی که مخاطب از میانهی این فیلم مرد پشتبامی تا لحظهی ورود کاراکتر «لی» طلب میکند، گویی از جنس همان آثار کلیشهای چون «رستگاری در شاوشنک» یا آثاری از این دست است.
اما نباید فراموش کنیم که کارگردان در حال بازنمایی زندگی یک چهرهی حقیقی است و بههمین سبب، هیجانی که به فیلم مرد پشتبامی وارد میکند کاملاً مشخص و کادربندیشده است. او با زیرکی برشهای خود را متناسب با بیثباتی زندگی این مرد انجام میدهد.
جفری در دنیای بیثباتیها بهدنبال ثبات است و گویی همین نکته توجه کارگردانی مانند سینفرنس را به خود جلب کرده است. در نتیجه در پارهی دوم روایت فیلم مرد پشتبامی، کارگردان وقت بیشتری را برای شکل دادن یک زندگی از صفر درون این بیثباتی دارد.
او بهراحتی زندگی جفری را بهگونهای پیش میبرد که گویی در انتهای پردهی دوم قرار نیست از آن جدا شود. جفری برای درک عشق به زنی همچون لی حتی دچار فراموشی موقتی نسبت به زندگی گذشتهاش میشود و این طبق منطق روایی قابلقبول کارگردان برای مخاطب نیز پذیرفته است.
اما فیلم مرد پشتبامی دستهبندی درستی از بازیگران اصلی و مکمل را در خود دارد. «چنینگ تیتم» برای نقش جفری یکی از بهترین انتخابها نبوده، بلکه باید گفت بهترین انتخاب بوده است. در کنار او، بازیگرانی چون «کریستن دانست»، «پیتر دینکلیج»، «بن مندلسون»، «لیلی کولایس» و دیگران با نقشخوانی مناسب خود توانستهاند مخاطب را درون فضای مدنظر کارگردان نگاه دارند.
اما در این میان، بازیگری چون «لیکیث استنفیلد» یکی از آن استعدادهایی است که با همین تعداد صحنههای کم هم میتواند بهخوبی بدرخشد. او در نقش «استیو» یکی از محرکهای روایی اثر آقای سینفرنس محسوب میشود.
اگر نگاهی به آثار اخیر او از سال ۲۰۲۰ تاکنون داشته باشیم، بهراحتی میتوان تشخیص داد که این بازیگر به مرحلهای رسیده که با این فرم قابل اعتنای چهره و کار گرفتن از بازیهای چشمیاش در کلوزآپها، چگونه میتواند همچون یک کاراکتر اصلی خوش بدرخشد.
در پایان باید گفت روایت فیلم مرد پشتبامی آقای سینفرنس یکی از آن دست داستانهایی است که بهراحتی ثابت میکند سینما میتواند درون انبوه کلیشهها باز هم از طریق فیلمسازانی چون سینفرنس، زندگی یکی از ما مردمان را در گوشهای از جهان همچون روایتی نو روی پرده ببرد.



