نام انگلیسی: It Follows
نام فارسی: فیلم دنبالت میکنه
محصول: ۲۰۱۴ – ایالات متحده
ژانر: دلهره
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
یکی از کاربردهای اجتماعی ژانر دلهره در این است که فیلمساز بدون آنکه خود را درگیر محدودیتهای درام کند از اصلیترین فاکتور دلهره بهره میبرد و مخاطب را در برابر مقولهای اجتماعی قرار میدهد.
این مسئله هر چیزی میتواند باشد؛ از نژادپرستی، خشونتهای خانگی و قلدریها تا موجهای مختلف اجتماعی و حتی تقابلهای دنیای مدرن و سنت. آقای «دیوید رابرت میچل» در سال ۲۰۱۴ از طریق همین خاصیت ژانری وارد شهر دیترویت و آسیبهای اجتماعی پس از رکود اقتصادی اواخر دههی ۲۰۰۰ میشود.
روایت آقای میچل با افتتاحیهای بهسبک روایتهای دلهره آغاز میشود. اما تفاوت افتتاحیه فیلم دنبالت میکنه با نمونههای جریان اصلی در این است که دوربین آقای میچل مخاطب را درگیر ترسی مستند میکند؛ دختری که گویی از موجودی نامرئی فرار میکند و پدری که نمیداند دخترش چرا به این روز افتاده است.
دختر تا نزدیکی ساحل سرگردان است و در نهایت طی تماسی با پدر از این میگوید که چرا برای او دختر خوبی نبوده است. اولین نشانههای دلهرهی انتزاعی در همین مکالمه بین پدر و دختر به مخاطب ارائه میشود و سپس وارد زندگی کاراکتر اصلی داستان، فیلم دنبالت میکنه «جیمی»، میشویم.
دختر جوان و جذابی که هم مورد حسادت خواهر کوچکتر است و هم در نظر دیگر دوستان غیرهم جنساش یکی از اولین گزینهها برای ایجاد رابطه است. آقای میچل حتی برای لحظهای مخاطب را درگیر روتینهای دانشگاهی و دبیرستانی نمیکند و عملاً نشان میدهد مخاطب قرار نیست درگیر کلیشهها شود.
در نتیجه روایت در مسیری گام برمیدارد که برای مخاطب آشنایی دارد؛ کارگردان از یکسو تا آخرین سکانس انتزاعی از جنس دلهرههای ماورایی را پیش میبرد و از سوی دیگر در میان انتزاعات قابهایی مستند را از درونمایهی اثرش تصویر میکند.
آنچه در فیلم دنبالت میکنه شاهد هستیم تلاش کارگردان برای تصویرکردن واکنشهای سنتی به مقولهی رابطهی جنسی بین جوانان از یکسو و بیماریهای مقاربتی در نتیجهی روابط جنسی ناسالم از سوی دیگر است.
به نوعی آقای میچل سعی دارد مخاطب را درگیر زندگیهایی کند که شاید بسیاری از جوانان در خانوادههای سنتی آن را لمس میکنند. به دختری که در افتتاحیه تصویر شد و شرمگینی مکالمهاش با پدر توجه کنید.
سپس این شرمگینی را بهراحتی در میان دلهرههای جیمی پس از رابطهی جنسی با «هیو» مشاهده کنید. هر دو دختر جوان گویی پس از اولین رابطهی جنسی به یک مرد وارد انتزاعی میشوند که در آن کاراکترهایی سفیدپوش یا لخت بهآرامی بهسوی آنها میآیند.
کاراکترهایی از دنیای مردگان نزدیک و سنتی این دو یا چهرههایی که هرکدام نشان از یک بیماری مانند ایدز یا دیگر بیماریهای مقاربتی دارند. بهنوعی دختران جوان این فیلم دنبالت میکنه درگیر انتزاع دلهرهی پس از اولین رابطهی جنسی میشوند.
از سویی دیگر کارگردان مخاطب را در میان این انتزاع با واقعیت عریان و دلهرهآور دیترویت روبهرو میکند؛ واقعیتی که در آن حاشیههای یک شهر پس از رکود بزرگ اقتصادی تبدیل به خانهی ارواح شده است و از دل همین خانههای خالی و میخخورده ترسهای حاشیهای به درون جامعه رسوخ پیدا میکنند.
آقای میچل در روایت خود جز یک درمان برای فرار از این ترس ندارد؛ تعهدی از جنس ماندگاری! او در سکانس پایانی این را بهخوبی عیان میکند. شاید تفاوت روایت آقای میچل و فیلم لبخند در همین دیدگاه مد نظر دو فیلمساز است.
دو داستانی که گویی در یک مسیر گام برمیدارند اما همزمان در حال سیر کردن در دنیای خود هستند. فیلم دنبالت میکنه یک داستان صرفاً در حال تقابل با دنیای سرگرمی است و دیگری انتزاعی اجتماعی را وارد دنیایش کرده است.