نام انگلیسی: I Came By
نام فارسی: فیلم بهتون سر زدم
محصول: ۲۰۲۲ – بریتانیا
ژانر: جنایی، رازآلود، هیجانانگیز
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
مصطفی ملکی
بابک انوری ۳ فیلم روی پرده برده است و حداقل این امید را به فارسیزبانان داده که اگر ایرانیها بخواهند میتوانند دلهرههای خوب بسازند. فرهنگ ایران و قصههای این فرهنگ در طول تاریخ کم از جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین ندارد.
این قصهها مملو از کاراکترها و فضاسازیهایی هستند که هر کدام از ما در جمعهای کودکانه و دوران نوجوانی با شنیدن آنها ترس را با تمام وجود تجربه کردهایم. اما سینمای ایران در ژانر دلهره فقیرترین سینماست. شاید تنها هنرمندان دلهره در ایران برخی صفحههای اینستاگرامی و کانالهای مضحک یوتوبی هستند.
سینماگری در ایران در ژانر دلهره حضور ندارد که بخواهیم به بررسی افت و خیز روایت در آثار او بپردازیم. هر چند سال یکبار آثاری روی پرده میروند که با هماهنگی گروه تبلیغاتی آنلاین تهیهکننده و کارگردان در توئیتر فارسی و اینستاگرام دهانبهدهان پخش میشود. مخاطب از همهجا بیخبر زمانی که فیلم بهتون سر زدم را تماشا میکند.
جز افسوس از وقتی که هدر داده او را در بر نمیگیرد. در سال ۲۰۲۰ هم شاهد اثری در ژانر دلهره از «کوروش اهری» بودیم. اما اهری کارگردان دلهره نبود و فیلم بهتون سر زدم در ژانری متفاوت از فیلم قبلی او ساخته شده بود. اما بابک انوری کارگردان دلهره است و از اولین فیلم خود روی همین مسیر گام برمیدارد.
شاید فیلم «زیر سایه» توجه بسیاری از مخاطبین را جلب کرد، اما برای مخاطب ایرانی روی دیگری داشت. مشکل فیلم بهتون سر زدم مانند بسیاری دیگر از آثاری بود که کاراکتر ایرانی داشتند.
هالیوود از بازیگران ایرانی در نقش یک پاکستانی یا الجزایری استفاده میکند. در عوض کاراکتر ایرانی اصیل را به بازیگرانی میدهد که تلفظ و افتوخیز جملههای زبان فارسی را نمیدانند. این ناهمگونی باعث شده که فیلم اول آقای انوری، با داشتن ایدهای خوب و درست همانچیزی که از سینمای دلهرهی فارسیزبان انتظار داریم، همان خلأ زبانی و دیالوگی را داشته باشد.
انوری در فیلم دوم گویی بهیکباره از این فضا دور میشود و با زیرکی تمام کاراکترهای خود را تبدیل به بازیگرانی میکند که حداقلهای بازیگری را دارند. اما روایتاش در اثر دوم آن قوام یک اثر رازآلود را ندارد. حال در فیلم بهتون سر زدم بهسوی سینمای جنایی و رازآلود میپردازد و کاملاً بریتانیایی به درون سرداب عمارتی اشرافی میرود.
نقد فیلم جاده هالو | Hallow Road 2025
روایت با دو جوان گرافیتیکار ایدهآلگرا آغاز میشود. «توبی» بههمراه دوست خود به درون خانهی ثروتمندان میرود و با گرافیتی روی دیوار این جمله را مینویسد: «بهتون سر زدم.» او تحت تأثیر کانالهای یوتوب که چپ نو را تبلیغ میکنند با مفاهیمی چون مبارزه علیه امپریالیسم خود را سرگرم میکند.
انوری قصد دارد روایت خود را با تعلیق پیش ببرد. این دست روایتهای پازلی باید قصهای دو رو داشته باشند. مقصود از این دورویی پایدار نبودن زاویهدید دوربین است. چنین قصههایی باید رازآلودگیاشان را در تعلیقها جاری کنند.
انوری سرداب و دری را که پشت قفسهای آهنی قرار دارد، تبدیل به مرز میان مرگ و زندگی کرده است. برشهای او برای دوری جستن از اسلشر هوشمندانه اما بزدلانه است. او در هر حال از کاراکتری میگوید که بهسبب عقدهای از دوران کودکی.
افراد دگرباش را تکهتکه و محو میکند. قصه در اینجاست که میلنگد و کاراکتر قاضی آن فرد چند چهره نمیشود. باید باور کنیم که انوری بیش از قصه به فکر فروش فیلم خود بوده و در نتیجه باید درجهی سنی را رعایت میکرده.
بههمین سبب فیلم بهتون سر زدم او در برخی سکانسها شوخی کودکانهای با چنین روایت سیاه و دردناکی است. کاراکترها در فیلم بهتون سر زدم نیست میشوند و کارگردان قادر نیست این نیستی را به نمایش بگذارد.
بابک انوری کارگردان آیندهداری است. اما او شاید نیاز به چند سال آزمونوخطا در ژانر دلهره دارد. این سه اثر جذاب بودهاند، اما آثاری بسیار بهتر از آنها را با همین درونمایه در تاریخ سینما میتوان یافت. انوری نباید فریب گپوگفتهای جشنوارهای را بخورد و باید بهدنبال قوام دادن ایدههای خوب خود باشد.
او یک ایرانی است و در این سه اثر دیدهایم که حتی بهاندازهی یک کاراکتر هم رابطهی خود با ایران را حفظ کرده است و مهمتر از همه اینکه او یک ایرانی دلهرهساز است؛ ژانری که در داخل مرزهای ایران مخاطب بسیار اما سازندگانی بیقریحه و ایده دارد.