نام اصلی: Sisu
نام فارسی: فیلم سیسو
محصول: ۲۰۲۳ – کشور فنلاند، کشور ایالات متحده
ژانر: اکشن
امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
زمانی که تام کروز از هواپیما آویزان میشود و تشویق و هیاهوی مخاطب آمریکایی سالنهای سینمای را پر میکند، زمانی که ابرقهرمانها با مشت و لگد به جان یکدیگر میافتند و بی آنکه خون از دماغ کسی سرازیر شود همهی زمین با خاک یکسان میشود.
و زمانی که بسیاری از سازندگان اکشنهای هالیوودی در اتاقهای تدوین جریان اصلی سرگرم سر و کله زدن برای پائین آوردن درجهی سنی آثارشان هستند، در فنلاند شاهد روی پرده رفتن اکشنی سرگرمکننده هستیم که با همان منطق هالیوودی اکشن را تصویر میکند.
«جالماری هلاندر» پیش از فیلم سیسو دو فیلم روی پرده برده بود؛ «یک حکایت از کریسمس» محصول ۲۰۱۰، «بازی بزرگ» محصول ۲۰۱۴. او در هر دو اثر ترکیبی از اکشن، کمدی و ابزوردیسم را بهسبک فیلمسازان اسکاندیناوی تصویر میکرد. هلاندر در هر دو فیلم خود نشان داد که هم خوب اکشن را میشناسد و هم آنقدر جذاب فیلم سیسو را روایت میکند که مخاطب جهانی سینما ناخودآگاه پای آثارش مینشیند.
هلاندر پیش از آمدن تصاویر سعی میکند واژهی «سیسو» را در یک پاراگراف برای مخاطب توضیح دهد. او پس از این واژهشناسی فضای فیلم را، که حولوحوش سال ۱۹۴۴ در فنلاند جریان دارد، بهصورت تصاویر گرافیکی توضیح میدهد. روایت فیلم سیسو او در فضایی کاملاً باز و در راستای یک خط جادهای در جریان است.
کاراکتر مرکزی او مردی با نام «آتامی کورپی» است. هلاندر سعی دارد فیلم را همچون یک داستان نیمهبلند به بخشهای مختلف تقسیم کند و در هر بخش توضیحات عنوان آن بخش را بهصورت رخدادهای تصویری در برابر مخاطب قرار دهد. کورپی پس از یافتن مقدار زیادی طلا، سوار بر اسب پیش میرود.
در تدوین موازی شاهد عقبنشینی گروهی از سربازان نازی هستیم که با دو کامیون و یک تانک و موتور سیکلت در حال فرار از فنلاند هستند. هلاندر اولین برخورد کورپی و این گروه را با تعلیقی که در آن چشمها یکدیگر را درمینوردند تصویر میکند.
برشهایی با نماهای مدیوم، کلوزآپ و لانگشات که گذر کورپی را از مقابل این گروه نشان میدهند. در هر حال باید اولین درگیری بهنحوی شکل بگیرد و این اتفاق در برخورد کورپی با یک دستگاه خودروی جامانده از گروه آلمانی رخ میدهد.
پس از اولین برخورد، فیلم سیسو وارد مسیر اصلی خود یعنی اکشن میشود. فضای باز، یک کماندوی فنلاندی که بهگفتهی سربازان تاکنون بیش از ۳۰۰ روس را کشته است و یک گروه آلمانی که بهدنبال طلاها هستند. ترکیب این خصوصیات با یکدیگر اکشن فیلم را به حد اعلی میرساند. هلاندر در این برخوردها همهچیز را شخصی میکند و با ذکاوت از مقولهی کلیشههای جنگ عبور میکند.
آنچه این اکشن را تبدیل به یکی از بهترین اکشنهای سال میکند ریزبینی کارگردان و تلاش او برای بنیان نهادن منطق روایی فیلم سیسو است. کاراکتر اصلی او ترکیبی از همهی قهرمانان اکشنهای بیخون هالیوودی است.
شاید برای هلاندر حذف کردن سکانس هواپیما و درگیریهای آن و ادامه دادن اکشن روی زمین کار سختی نبود. اما او، چه سهوی و چه عمدی، آثاری چون مأموریت غیرممکن و جیمز باند را به چالش کشیده است.
این دو فرنچایز از آن دست اکشنهای بیخاصیت هالیوودی هستند که هالیوود در آنها چشم خود را روی ذات خشن اکشن میبندد و سعی دارد کاراکترها را با کتوشلوار برقافتاده در میان انفجار و تخریب و بی آنکه زخمی بر چهرهاشان بنشیند تصویر کند. در اصل اثر هلاندر نقطهی مقابل این اکشنهاست و باعث میشود مخاطب سینمای سرگرمی و اکشن در برابر یک ژانر سینمایی قرار بگیرد.
از این مسئله هم نگذریم که هلاندر در فیلم سیسو هم سعی دارد لایههای ابزوردیسم و کمدی موقعیت را کاملاً نامحسوس در برابر مخاطب قرار دهد. بهطور مثال به لحظهی اعدام بروید و مشاهده کنید که کاراکترها بدون هیچ دیالوگی موقعیت کمدی-ابزورد را همچون آثار بکت تصویر میکنند.
هلاندر در جدیدترین اثر خود یک فیلم اکشن کمنقص و زیبا را در ۹۰ دقیقه روی پرده میبرد. اکشن او نه شهریست و نه جنگی، بلکه در فضایی باز و میان بیابانی از هیچ شکل میگیرد.
مخاطب منطق روایت فیلم سیسو را بهخوبی میپذیرد و حتی سکانس هواپیما را با آن حجم از غلوشدگی در تلاش برای بقا همچون یک سکانس اکشن قابل قبول از نظر میگذراند. زمانی که مخاطب اکشن فیلمساز را حتی با غلوشدگیهای عجیبوغریباش میپذیرد، نشان از موفقیت بیچونوچرای فیلمساز دارد.



