نام انگلیسی: A Serbian Film
نام فارسی: فیلم یک فیلم صربستانی
محصول: ۲۰۱۰ – صربستان
ژانر: دلهره
ردهی سنی: ۱۸+
امتیاز: ۳ از ۴
مصطفی ملکی
در مرور تاریخ سینمای دلهره چندبار به اثری از سینمای صربستان اشاره کردیم که همیشه در صدر لیست منزجرکنندهترین آثار تاریخ سینما قرار دارد؛ یک فیلم صربستانی. طی ۱۵ سال اخیر انواع و اقسام نگاههایی را به فیلم یک فیلم صربستانی شاهد بودهایم که خودشان در پی نگاه دیگران بودهاند.
بسیاری از این افراد کارگردان را متهم به ساخت اثری کردهاند که همهاش فیلم بهرهکشی است. اما زمانی که از استثمار فکری و فرهنگی صحبت میکنیم صرفاً بهدنبال گشتوگذار در انتزاعات مورد پسند همایشها و رویدادهای بورژوآزی هستیم؟
آقای «سرجان اسپاسوجویچ» در فیلم یک فیلم صربستانی دو هدف دارد. او ابتدا از طریق نقطهگذاریهای مشخص در شخصیتپردازی و رخدادها مخاطب را درگیر تلاقی مفاهیم استعمار و سپس استثمار میکند.
برای رسیدن به این هدف او محرکی بسیار قوی در ذهن خود دارد و آن هم خاطرهای از یک پورن استار مشهور و پرکار ایتالیایی با نام «روکو سیفردی» است. سیفردی در یکی از ضبطهای خود برای نوار ویدیو به کشورهای پساکمونیستی شرق اروپا سفر کرده است.
در فیلم یک فیلم صربستانی او در حال رابطهی جنسی با دختری جوان در ماشین است که در پایان ضبط عدهای از بیخانمانها از درون جنگلمانندی بهسوی ماشین میآیند. سیفردی هم بدون آنکه دچار اضطراب شود دختر را به میان جنگل میفرستد و او را همچون هدیهای بادآورده تقدیم این بیخانمانها میکند و همچون «مارکی دو ساد»ی امروزی چنین میگوید: «کار من تمام شد. حال نوبت شماست.»
آقای اسپاسوجویچ در فیلم یک فیلم صربستانی استثمار جنسی را در برابر استعمار مدرن ممالک تازه از بند کمونیسم رهاشده قرار میدهد. بهنوعی خانوادهی کاراکتر «میلوش» با همهی تنگناهایی که دارند و در نهایت مسیری که میلوش انتخاب میکند برآمده از همین تقابل هستند.
اما هدف بعدی او بهطور مستقیم متوجه مردمان در حال زیست در جامعهی پساپورنوگرافی است؛ جامعهای که از طریق منابع پورن متنوع اسیر فانتزیهایی شدهاند که قرار است آنها را به اوج لذت جنسی برساند. به نقطههای عطف فیلم یک فیلم صربستانی در طول مسیری که میلوش میپیماید توجه کنید.
در هر کدام از این مسیرها او در برابر دوربینهایی قرار میگیرد که قرار است زاویهدید جدیدی را در ارائهی یک فانتزی جنسی به مخاطب ارائه دهند. در این قابها میلوش صرفاً ابژهای برای ارضای سوژهی پشت صفحهی نمایش است.
زمانی که به یک دههی اخیر و رخدادهای آن مینگریم گویی «یک فیلم صربستانی» پیشگویی تلخ و نفرتانگیزی از پورن ذهنی و فرهنگی مردمان غرق در شبکههای اجتماعی است. اگر شما بهعنوان مخاطب هر روزهی شبکههای اجتماعیای مانند تیکتاک و اینستاگرام محسوب شوید، آن بلاگر و اینفلوئنسری که هر روز در حال ارائهی محتوایی متنوع است در نقش میلوش ظاهر میشود. هم شما و هم او میدانید که محتوای مورد نظر هیچ ارزش کیفی ندارد.
اما برای جلب توجه شما و رها شدن از کرختی این بیاستعدادی او مجبور است دست به کارهایی بزند که در زندگی عادی هیچگاه به آن فکر هم نمیکرد. نمونهی جهانی میلوش را در شبکههای اجتماعی میتوان «مستر بیست» نامید.
پس آقای اسپاسوجویچ در روایت خود هیچ تلاشی برای دیدهشدن ندارد. او صرفاً فیلمسازیست که جهان را با چهرهی سیاه دیگرش مواجه میکند؛ جهانی که این روی سیاه را در دارکوب و اصطلاحاتی از این دست پنهان میکند تا بگوید من در سطح خود و در میان جوامع مختلف همچنان انگیزههایی برای زیستن ارائه میدهم.
اما کیست که هر روز اخبار انواع و اقسام تجاوز و قتلهای فجیع را در نمونههایی حتی منزجرکنندهتر از فیلم یک فیلم صربستانی نشنود. «یک فیلم صربستانی» صرفاً تلنگری قابل لمس به همین جهان قابل زیست ماست.