نام انگلیسی: Devil in the Lake
نام فارسی: فیلم شیطان در دریاچه
محصول: ۲۰۲۲ – کرهی جنوبی
ژانر: دلهره
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
برخی آثار قابهای درستی دارند و از ابتدا تا انتهای روایت، حتی بهاندازهی یک نما، چشم دچار کسالت نمیشود. اگر فیلم شیطان در دریاچه در ژانر دلهره باشند باید به فیلمساز تبریک گفت که چنین قابهایی بسته است.
چرا که در ژانر دلهره، خواهینخواهی، با جلوههای ویژه سر و کار داریم و کارگردان باید در فیلمبرداری دقت زیادی داشته باشد. «سو-وونگ تاک» در اولین تجربهی بلند سینمایی خود روایتی دلهرهآور را روی پرده برده است.
فیلم شیطان در دریاچه در میان کلیشههایی قدم برمیدارد که فردی جدیدالورود به یک خانه تحت تأثیر مالیخولیای صاحبخانه وارد میشود و فضای سنگین خانه او را در بر میگیرد. «بو-یونگ» مادری مجرد است که به ویلایی کنار دریاچه آمده است.
آنچه که در مکالمهی او و فرد پشت تلفن میشنویم حکایت از این دارد که بو-یونگ بدهکار است و باید برای یافتن انگشتری گرانقیمت به این خانه برود. کارگردان مانند بسیاری از آثار دلهره با افتتاحیهای نحوهی تسخیر در این خانهی روحزده را تصویر میکند.
با همین افتتاحیه متوجه میشویم که کارگردان پازلی تکهتکه را برای مخاطب آماده کرده است. باید گفت که این پازل بهدرستی چیده شده است و مخاطب را از ابتدا تا انتهای اثر درگیر میکند.
آنچه بیشازهمه ذهن را درگیر فیلم شیطان در دریاچه میکند، زاویههای متنوع دوربین است؛ از دوربینی که از پهلو روی کف خانه قرار داده شده است تا دوربینی که با زاویهی معکوس تعلیق مد نظر کارگردان را به مخاطب انتقال میدهد. تاک ضربآهنگ اثر خود را بهشدت پائین آورده است. بههمین سبب است که مخاطب بیشتروبیشتر درون فضای مالیخولیایی این خانه گرفتار میشود.
در باب شخصیتپردازی باید گفت که مخاطب باید دائم سکانسهای پسوپیش را در ذهناش کنار یکدیگر قرار دهد. بو-یونگ مادری سربههواست، همسرش را مدتهاست از دست داده است، دخترش دچار شوکی شده که نمیتواند صحبت کند.
این خصوصیات و پیشینههای شخصیت و زندگی بو-یونگ را در طول پردهی دوم مشاهده میکنیم و نزدیک به ۶۰ دقیقه طول میکشد تا هر کدام از این خصوصیات مقابل مخاطب قرار بگیرد. در چنین آثاری که بهصورت تکههای پازل هستند و ضربآهنگ ملایمی هم دارند، مخاطب درگیر قصه میشود و گاهی عملاً از دنیای دلهره بیرون میآید.
مخاطبی که به دلهرههای میانه اعتیاد دارد، ممکن است تحت تأثیر فیلم شیطان در دریاچه قرار نگیرد. اما همین مخاطب هم هر چه در اثر پیش میرود بیشتر و بیشتر درگیر قصه میشود و ذهن او ناخودآگاه تکههای پازل را کنار یکدیگر قرار میدهد تا در پردهی سوم نمای کلی روایت را بار دیگر در ذهن خود مرور کند.
شاید تنها مشکل فیلم شیطان در دریاچه ترمز ذهنی کارگردان برای بیشتر غرقشدن در فیلم شیطان در دریاچه است. کارگردان دوست ندارد بیشتر از این ذهن مخاطب را درگیر کند و بههمین سبب در پردهی سوم سعی میکند به تکتک سوالات ذهن مخاطب پاسخ دهد.
او می توانست رازآلودگی اثر را در پردهی سوم نیز حفظ کند و با کمی جسارت بیشتر مخاطب را بیشتروبیشتر درون فیلم شیطان در دریاچه غرقدرآب غوطهور کند. در هر حال باید گفت که فیلم اول کارگردان کرهای قدمی محکم و قابل احترام در شروع مسیر فیلمسازی او بهحساب میآید و باید دید آیا این کارگردان نوپا همچنان در ژانر دلهره باقی می ماند یا به ژانرهای دیگر نیز سر خواهد زد.



