نام انگلیسی: The Life of Chuck
نام فارسی: فیلم زندگی چاک
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: فانتزی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
زمانی که به زندگی خود، از زمانی که ذهناتان قدرت ثبت خاطرات را دارد، مینگرید گویی همزمان در حال زیست در این دنیای محسوسات و دنیایی که تخیلات شما از المانهای واقعی خلق کردهاند بودهاید.
روایت جدید آقای «مایک فلنگن» هم بهاندازهی جملات بالا برای مخاطب آشناست و هم بههمانمیزان برای مخاطب علاقهمند به سینمایش اثری جدید محسوب میشود.
مایک فلنگن دو دهه است که در همهی ابعاد ژانر دلهره نفوذ کرده و از فیلم بلند تا فیلمهای کوتاه درون آنتولوژیهای دلهره را در کارنامهاش دارد. او یکی از مریدان دنیاهای دلهرهای است که «استیفن کینگ» خلق کرده است.
حال او بار دیگر وارد دنیای استیفن کینگ شده، اما تلاش دارد روی دیگر دهشت را به مخاطب نشان دهد و آن چیزی جز لذتبردن از خود زندگی نیست.
فیلم باردو را بهعنوان آخرین اثر داستانی آقای «ایناریتو» در ذهن داریم؛ اثری که لحظهی احتضار را بهاندازهی یک دنیای پسوپیش از خاطرات شخصیت اصلی خود پهناور کرده بود.
حال با روی دیگری از همان دنیا مواجه هستیم. فیلم زندگی چاک آقای فلنگن در سه پردهای که از مرگ تا شروع لذتهای زندگی ادامه دارد مقابل چشم مخاطب قرار میگیرد. در پردهی سوم که بخش آغازین فیلم زندگی چاک است با دنیایی تصنعی از مردمانی مواجه هستیم که گویی همهی دنیایی که میشناسند در حال فروپاشی است.
در این دنیا اما یک چیز مشترک است؛ تشکر از «چارلز کرانتز» برای ۳۹ سال زندگی. تقریباً در همهجای شهر این بیلبورد وجود دارد و حتی زمانی که همهی شبکههای خبری از کار افتادهاند، باز هم تشکر از چاک روی صفحهی تلویزیون ظاهر میشود.
آقای فلنگن آنقدر این تصنع را تمیز و مصنوعی به مخاطب ارائه میدهد تا در همان سکانسهای ابتدایی تصور اینکه او در دنیای ذهنی چاک بهسر میبرد یکی از گزینههای اصلی حدس ذهنیاش باشد. همین هم میشود.
چاک در بستر مرگ است و تکتک کاراکترهای اصلی بخش اول داستان مردمانی هستند که در گوشهوکنار تکتک لحظات زندگی برای سالها، روزها و حتی ثانیهای ذهناش را درگیر کردهاند.
اما بخش دوم و سوم داستان که پردههای اول و دوم این فیلم زندگی چاک محسوب میشوند آنقدر در هم تنیده شدهاند که بعید است هر کدام را جدای از آن دیگری تصور کنیم.
در این دو بخش دیگر این چاک است که با حضور فیزیکی خود قهرمان داستان فیلم زندگی چاک است؛ حسابداری ساده در بخش دوم داستان فیلم زندگی چاک که بهیکباره نقطهاوج زندگیاش را در کنار هتل با رقصیدن روی ضرب درامز یک درامر جوان به همه نشان میدهد. این رقص و این تصمیم ناگهانی شاید تنها در ذهن چاک یک انقلاب فردی محسوب میشود. آقای فلنگن علت این انقلاب را به دوران کودکی چاک میبرد؛ جایی که او یک تازهنوجوان ساده است که در یک شب با مرگ ناگهانی پدر.
مادر و خواهر متولدنشدهاش مواجه میشود. مادربزرگ و پدربزرگ پس از این فقدان تبدیل به همهی زندگی او میشوند. آقای فلنگن در بخش سوم داستان فیلم زندگی چاک این مواجهه با رنج فقدان را بهتصویر میکشد.
او نشان میدهد که مادربزرگ و پدربزرگ چگونه همهی تلاش خود را برای زدودن اثرات منفی این رنج از ذهن چاک به کار میگیرند. در اتاق بسته در این بخش تبدیل به همان المانی میشود که شاید اگر کارگردانی دیگر وارد این اقتباس میشد آن را یکی از اصلیترین اجزای دلهرهی خود میکرد.
اما آقای فلنگن از طریق این در و اتاق پشت آن تعلیق زیبای زندگی و آیندهی هر انسان را بهتصویر میکشد؛ آیندهای که تنها حادثهی بزرگ آن مرگ است. آقای فلنگن خیلی ساده و مشخص این سوال را میپرسد.
چه کسیست که بخواهد مرگ خود را بدون دانستن زمان فرا رسیدن آن در یک قاب مشاهده کند. او در فیلم زندگی چاک خود بدون چنگزدن به مذهب و المانهای سنتی انسان در باب مرگ فقطوفقط از مواجههی ناگزیر انسان با آن میگوید.
شاید با دیدن چنین آثاریست که ثانیهثانیهی زیستن را قدر مینهیم و چه لذتی بالاتر از اینکه زیستن را همچون رقص ناگهانی چاک زیر تیغ آفتاب تبدیل به دنیایی موازی و مملو از این زیباییها کنیم.