نام انگلیسی: The Fantastic Four: First Steps
نام فارسی: فیلم چهار شگفت انگیز: اولین گامها
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: ابرقهرمانی، هیجانانگیز، ماجراجویی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
مارول پس از پولپاشیهای فراوان و بهخدمتگرفتن انبوهی از فیلمسازان اسکار و غیرهبرده نتوانست طی یک دههی اخیر همان مخاطبی را که در طول دههی ۲۰۰۰ پای آثار گرانقیمت خود نشانده بود اراضاء کند. در نتیجهی این عدم موفقیتها با انبوهی از دوبارهسازیها و اختلاط خطوط زمانی مواجه بودیم که در نهایت همهاشان خروجیای ایدئولوژیزده لقب میگرفتند.
هیچکس تصور نمیکرد که بالاخره پس از خطاهای بسیار اینبار آزمون دوبارهسازیهای مارول از طریق چهار شگفتانگیز و یک کارگردان سریالساز موفق از کار در آید. آقای «مت شکمن» فقط در دومین اثر بلند سینمایی خود توانست همهی بدبینیهای سینما نسبت به دنیای مارول را تبدیل به کمی خوشبینی کند.
آقای شکمن در این فیلم کار زیادی نکرده است. او اتفاقاً از مابقی کارگردانها بیشتر و دقیقتر نسبت به کلیشههای ابرقهرمانی وسواس به خرج داده است. بهطور مثال همان نطق اخلاقی سوزان در برابر مردم در دقیقهی ۶۱ یکی از همین کلیشههاست.
اما نکتهی مهم آن است این کلیشهها روی قصهی ساده و منطبق بر دنیای کمیکبوکی آقای شکمن نشستهاند. در بسیاری از مرورهایی از این دست نسبت به این کلیشهها و ناهمخوانی آنها با متن روایت گله کرده بودیم. در آن آثار با روایتهایی پر از تبختر مواجه بودیم که کارگردان دائم فریاد تصویری میزد که «ببینید چه داستان تازه و کلیشهشکنی آوردهام» و در نهایت روی شانههای کلیشهها مخاطب را با کسالت به انتهای اثر میرساند. اما در این فیلم آقای شکمن واقعاً در حال قصهپردازی است.
به دنیای رتروفوتوریستی او توجه کنید که چگونه میزانسن را جلا بخشیده است. در چند تلاش گذشتهی هالیوود عملاً این دنیا فراموش شده بود و همین باعث آزار چشم میشد. تصور کنید که آقای شکمن تمام تلاش خود را کرده بود که دنیای رتروفوتوریستی در زمین ۸۲۸ (اشاره به تولد خود او در ۲۸ آگوست دارد) همان جایی باشد که چهار شگفتانگیز تنها ابرقهرمانهای این خط زمانی زمین هستند و در کمال تعجب استودیوهای هالیوودی در ۲۰۰۵، ۲۰۰۷ و در نهایت ۲۰۱۴ (اگر فیلم محصول ۱۹۹۴ را حساب نکنیم) نسبت به این فاکتور مهم کاملاً بیاعتنا بودند.
حال در فیلم چهار شگفت انگیز آقای شکمن هم دنیای قابل تعریفی پیش روی ما قرار دارد و هم مقدمهی اشعهی کیهانی و تواناییهای این چهار نفر در واگویههایی از سوی دکتر رید ریچاردز در برابر مخاطب قرار میگیرد تا عملاً وارد رویارویی آنها با موجسوار نقرهای و در نهایت گالاکتوس شویم.
آقای شکمن این تقابل را تبدیل به بطن پردهی دوم خود میکند و در پردهی سوم عملاً مخاطب را درگیر آن مواجههی ویرانگر بلعندهی سیارهها و چهار شگفتانگیز میکند. بهنوعی فرانکلین کوچک در فیلم چهار شگفت انگیزنقش بسیار مهمی را ایفا میکند تا کارگردان بهخوبی روایت خود را به اثر بلاکباستری آیندهی مارول، انتقامجویان، بسپارد. آقای شکمن در «فیلم چهار شگفت انگیز» خود آنقدر ساده قصه میگوید که هر مخاطب بدبینی هم پای قصهی او مینشیند و تا انتها حتی برای لحظهای کسالت به سراغ او نخواهد آمد.
از صنعت سرگرمی سینما هیچگاه انتظار گندهگویی نداشتهایم و همین قدر که بهاندازهی این روایت ساده و قابل اعتنا در برابر چشمهایمان قرار بگیرد آنها را قدر مینهیم. آقای شکمن در اثر خود نشان میدهد که انتخاب بازیگر تا چه حد میتواند مهم باشد. اگر به دو دههی اخیر بنگریم پول مارول هر بازیگری را مقابل دوربین کارگردانهایاش نشانده است؛ از «اما استون» خودبزرگپندار و بیانیهنویس تا «کریستین بیل» و «ناتالی پورتمن».
اما در این فیلم چهار شگفت انگیز با گروهی از بازیگران مواجه هستیم که بهجای دست تکاندادن مقابل پردهی سبز و آبی واقعاً اکت هم دارند. از «ونسا کربی» تا «پدرو پاسکال» و «جوزف کویین» در این فیلم کاراکترها را بهکمک شخصیتپردازی خوب کارگردان بار دیگر زنده میکنند؛ چهار شگفتانگیزی که دیگر امید نمیرفت حتی دوبارهسازی دیگری از روی آن موفق باشد.