خلاصه داستان فیلم در دست دانته 2025:
نسخه لو رفته فیلم در دست دانته 2025 که قرار بود چند روز دیگر در جشنواره ونیز به نمایش در بیاید، به یکباره در سطح نت بطور کامل درز پیدا کرد.
در فیلم در دست دانته 2025 اسکار ایزاک، مارتین اسکورسیزی، آل پاچینو، فرانکو نرو، جرارد باتلر، جیسون موموآ و گل گدوت به ایفای نقش پرداختند و یکی از جالبترین کستهای بازیگری رو رقم زدند.
فیلم در دست دانته 2025 دو خط زمانی را نشان میدهد: یکی بر دانته آلیگیری تمرکز دارد که در حال نوشتن کتاب کمدی الهی است، و دیگری بر نیک که در زمان حال، درگیر پیدا شدن دستنویس کمدی الهی دانته است و وارد مسیری پر از خطر میگردد.
نقد و بررسی فیلم در دست دانته
نقاط قوت:
- بازیگری قدرتمند: حضور ستارگانی چون اسکار آیزاک (در نقش نیک توشس/دانته)، مارتین اسکورسیزی (در نقش استاد دانته)، آل پاچینو، جیسون موموآ، جرارد باتلر، و گل گدوت، به فیلم جذابیت ویژهای بخشیده است. بهویژه بازی اسکورسیزی در نقشی کوچک اما تأثیرگذار بهعنوان حکیمی سالخورده، مورد تحسین قرار گرفته است.
- فیلمبرداری و کارگردانی بصری: جولیان اشنابل با همکاری رومن واسیانوف، تصاویری خیرهکننده خلق کرده است. استفاده از صحنههای سیاهوسفید و رنگی با نسبتهای تصویری متفاوت، به تمایز خطوط زمانی کمک کرده و تجربهای بصری غنی ارائه میدهد.
- ساختار روایی خلاقانه: فیلم با جابهجایی بین قرن چهاردهم (زندگی دانته) و قرن بیستویکم (ماجراهای نیک و نسخه خطی)، موفق به خلق پیوندی تماتیک بین گذشته و حال میشود. این ساختار، بهویژه برای مخاطبان علاقهمند به درامهای تاریخی و جنایی، جذاب است.
- موسیقی و فضاسازی: بنجامین کلمنتاین نهتنها در نقش یک شخصیت اهریمنی ظاهر شده، بلکه موسیقی فیلم را نیز خلق کرده که به گفته منابع، به عمق احساسی اثر افزوده است.
نقاط ضعف:
- پیچیدگی بیش از حد روایت: برخی منتقدان معتقدند که تعدد خطوط داستانی و شخصیتها باعث شده روایت از انسجام کافی برخوردار نباشد. این موضوع میتواند برای تماشاگرانی که به دنبال داستانی خطی و ساده هستند، گیجکننده باشد.
- درز نسخه فیلم پیش از اکران: متأسفانه، نسخه کامل ۱۵۰ دقیقهای فیلم پیش از نمایش رسمی در جشنواره ونیز بهصورت غیرقانونی منتشر شد که میتواند تأثیر منفی بر تجربه تماشاگران و سرمایهگذاران داشته باشد.
- عدم توزیع رسمی: تا زمان نگارش این نقد، فیلم هنوز پخشکننده رسمی ندارد، که ممکن است دسترسی مخاطبان به آن را محدود کند.
- لحن نامتوازن: برخی نقدها اشاره دارند که فیلم در حفظ تعادل بین درام تاریخی، جنایی، و عناصر فلسفی چندان موفق عمل نکرده و گاهی به سمت آشفتگی میرود.
«جولین اشنابل» را باید یکی از معدود نقاش-فیلمسازانی نامید که در سینمای هنری جستوجویی غیر از انتزاعات پیچیده و تجربی دارند. او از میانههای دههی ۱۹۹۰ وارد دنیای فیلمسازی شد و اتفاقاً نشان داد که چگونه میتوان ساختارهای سینمایی را در هم پیچید و در نهایت خروجی آن اثری شود که مورد استقبال هر مخاطبی قرار بگیرد. بهنوعی باید این گونه گفت که آقای اشنابل نامیرایی هنر را وابسته به زنده بودن ذهن و چشم مخاطب میداند. حال در سال ۲۰۲۵ با اثری از او مواجه هستیم که اقتباسی از رمانی با همین نام نوشتهی «نیک توشه» در سال ۲۰۰۲ است.
بله، فیلم در دست دانته در باب دانته است. اما آقای اشنابل با این بند روایت را پیش میبرد: «زمان پرواز میکند. اما این نفس است که بال دارد.» او از همان ابتدای فیلم در دست دانته مخاطب را دچار پرشهای ممتد زمانی میکند که از قرن ۱۴ تا اواخر قرن بیستم و در پاییز سال ۲۰۰۱ پراکندهاند.
مخاطب گاه در قابهای رنگی وارد دنیای دانته در قرن چهاردهم میشود و در باقی قابها که سیاهوسفید هستند به درون زندگی گذشته، حال و شاید آیندهی «نیک توشه» میرود. آقای اشنابل از همان ابتدا نشانههایی مبتنی بر تناسخ دانته را ارائه میدهد، اما هیچگاه سعی ندارد تا انتهای فیلم مخاطب را درگیر اینهمانی دانته و نیک کند.
او در عوض روایت خود را از طریق مکثها و سکتههای متعدد و کاراکترهای پیرامونی گوناگون تبدیل به روایتی بیناژانری میکند. نیک مترجم دانته است اما دیگر فضیلتی در این لقب نمیبیند. او از سویی یک نویسندهی رمان نیز محسوب میشود و چند داستان بلند منتشر کرده است (آقای توشه نویسندهی خود را درون این اثر گنجانده است و آقای اشنابل نیز از شخصیتپردازی نویسنده نهایت بهره را در فیلم خود میبرد).
آنچه باعث میشود همهی این جزیرههای جدا از هم شخصیتی و موقعیتی به یکدیگر متصل شوند جز دستخط پیداشدهی کمدی الهی دانته نیست. نیک بههمراه کاراکتر لویی به ایتالیا سفر میکند و ماجرا از زمان ورود آنها به این کشور لحظهبهلحظه پیچیدهتر میشود.
آقای اشنابل به روایت خود اجازه میدهد وسعت پیدا کند. همین فراخی روایت ۱۵۰ دقیقهای این کارگردان است که در ابتدا چشم مخاطب را میترساند. اما زمانی که وارد این روایت مملو از جزیرههای کوچک روایی میشویم، عملاً گویی همچون توریستی میمانیم که قرار است شاهد جان گرفتن عاشقانهای دوباره از میان برزخ و دوزخ دانته شود.
شخصیت اصلی در فیلم در دست دانته که گویی همچون خورشید میدرخشد «جما»، همسر دانته، است. او در کالبد تناسخیافتهاش در قرن بیستم «جیلیتا» نام دارد. آقای اشنابل بهحاشیهراندهشدن این زن توسط انتزاع دانته از بئاتریساش را تصویر میکند.
بهنوعی جما برای دیدهشدن توسط همسری که از او دو فرزند دارد میجنگد. او در قرن چهاردهم همچون زنی که محکوم به نگاهداشتن همسر و فرارنکردن است همهی زندگی را به دوش میکشد تا دانته در خلسههای خود شاهکارش را ارائه دهد. در زمان حال نیز او گویی بدون تناسخ همچون ونوس نامیراست و چندین قرن برای دوباره در آغوش گرفتن دانته تحمل کرده است.
آقای اشنابل روایت خود را حتی برای ثانیههایی نیز درگیر انتزاعی درهمپیچیده نمیکند. او در میان خون و آشوب و از طریق جزیرههای روایی اثری قدرتمند و شیرین را به مخاطب ارائه میدهد.
زمانی که از تسلط ژانری آقای اشنابل میگوییم همین خط قرمزهایی است که با زیرکی از آنها عبور میکند؛ برشهایی که در درگیریهای خونین وجود نداشتند. آقای اشنابل با این همه ستاره بهراحتی میتوانست داستانی جذاب و ۱۳ ساله و در عین حال فانتزی را به مخاطب ارائه دهد.
اما او در همان مسیری که طی این سه دهه آزموده گام برمیدارد و شاید قوام این مسیر است که باعث میشود بازیگری چون «گل گدوت» را همچون یک هنرمند در این اثر مشاهده کنیم؛ هنرمندی که با شخصیتپردازی خوب کارگردان میتواند همزمان ونوس، جما و در نهایت جیلیتا باشد.
داستان جدید آقای اشنابل نشان میدهد که سینما در همهی ساختارهایاش میتواند کل واحدی از اجزای متنوع و متکثر باشد و گاه فیلمسازی همچون اشنابل میتواند از دل این تکثر وحدتی زیبا را بهنمایش بگذارد؛ جایی که سینمای تجربی، مستقل، آوانگارد و در نهایت جریان اصلی در اقیانوس سینما سرازیر میشوند.
موضوعات و پیامها
فیلم به موضوعاتی چون جستجوی حقیقت، مبارزه با محدودیتهای اجتماعی، و تأثیر هنر و ادبیات بر زندگی بشری میپردازد. داستان نیک که برای تأیید اصالت نسخه خطی وارد مسیری تاریک و خطرناک میشود، بهگونهای موازی با زندگی دانته و چالشهای او در خلق «کمدی الهی» ترسیم شده است. این تقابل، فیلم را به تأملی عمیق درباره خلاقیت و فداکاری تبدیل میکند.
استقبال منتقدان و مخاطبان از فیلم در دست دانته
- منتقدان: نقدها درباره فیلم دوگانه هستند. برخی کارگردانی اشنابل و بازیهای قوی را ستودهاند، اما عدهای دیگر پیچیدگی روایت و طولانی بودن فیلم (۱۵۰ دقیقه) را نقطه ضعف دانستهاند.
- مخاطبان: با توجه به درز نسخه فیلم، واکنشهای اولیه در شبکههای اجتماعی نشاندهنده کنجکاوی و تحسین کست بازیگری است، اما برخی از نبود انسجام در داستان شکایت دارند.
جمعبندی فیلم در دست دانته
«فیلم در دست دانته» فیلمی است که با جاهطلبی بصری و روایی خود، مخاطب را به سفری میان تاریخ و مدرنیته دعوت میکند. اگرچه بازیهای درخشان و کارگردانی هنرمندانه اشنابل نقاط قوت اصلی فیلم در دست دانته هستند، اما پیچیدگی روایت و عدم انسجام در لحن ممکن است برخی تماشاگران را سردرگم کند. این اثر برای علاقهمندان به سینمای هنری و داستانهای چندلایه مناسب است، اما شاید برای مخاطب عام کمی چالشبرانگیز باشد.
امتیاز پیشنهادی فیلم در دست دانته : ۷ از ۱۰
اینهمه ستاره داخل یک فیلم
عجب چیزی بشه