فیلم دلال : گویا طی چند سال اخیر کارگردانی چون «هیروکازو کورئیدا» به بازی کردن با واژههای بزهکاری عادت کرده است. در سال ۲۰۱۸ فیلم «دزدان فروشگاه» را روی پرده برد و تا زمان اکران فیلم بسیاری برای او یقه میدریدند. البته این را باید بهحساب تبلیغات وسیع کن و خبرنگاران و تمامی منتقدان مزدبگیر این جشنوارهی جهانی گذاشت.
نقد فیلم دلال
در هر حال کورئیدا نه با فیلمهایی چون «هیچکس نمیداند»، «خواهر کوچولوی ما» یا «همچنان قدمزنان» و دیگر درامهای قدرتمندش، بلکه با اثری معمولی اما جشنوارهای و سانتیمانتال سر زبانها افتاد. جشنوارهای چون کن از بهتصویر کشیدن تناقضهای انسانی در قالبی کاملاً لوس و بزکشده لذت میبرد.
بیشتر بخوانید : معرفی کتاب جین ایر | شارلوت برونته
حال و روز «دزدان فروشگاه» نیز جز این نبود. کورئیدا در فیلم دلال کاراکترهایی کاملاً متفاوت را در فقر دچار اشتراک کرده بود و برای بقا آنها را به دزدی اخلاقی وا میداشت. کل فیلم سر و کله زدن این کاراکترها با مقولات اخلاقی و انسانی بود. حال کورئیدا در فیلم جدید خود به کرهی جنوبی و شهرهای بوسان، سئول و اینچئون رفته است و اینبار قرار است با واژهی «دلال» کاراکترهای کاملاً متفاوت خود را در یک قاب جمع کند.
یکی از مشکلات در هر دو فیلم کورئیدا خداحافظی با منطق یک درام شهری است. کاراکترهای او در هر دو فیلم دست به کار خلاف میزنند، دچار دگرگونی میشوند و در نهایت در ملایمترین شیوهی ممکن مخاطب را به انتهای روایت میرسانند. کورئیدا اصولاً در روایتهای خود فرسنگها با خشونت فاصله دارد.
بیشتر بخوانید : معرفی کتاب دراکولا | اثر برام استوکر
حتی اگر درگیری در فیلم وجود دارد، به ملایمترین شیوهی ممکن سر و ته آن را هم میآورد و دوباره روی خط خوشبینی و مثبتاندیشیاش قرار میگیرد. روایتهای کارگردانی چون کورئیدا در فیلمهای «دزد فروشگاه» و « فیلم دلال » همچون نگاه یک کودک خردسال به مقولات جهان است. کورئیدا در هر دو روایت چیزی شبیه «هاجین» در فیلم دلال است. تنها همدم هاجین توپ فوتبالی است که در دست دارد.
او با همهی ناملایماتی که در اطراف خود میبیند با خنده و چند جملهی ساده برخورد میکند. کورئیدا گویا دوست ندارد بههیچعنوان چیزی از خشونت عریان در خیابانهای شهر بهتصویر بکشد. همین دوری عامدانهی او باعث از بین رفتن برخی مفاهیم میشود. یک بزهکار در اطراف خود همیشه با خشونت، زورگیری، رذالت انسانی و حتی تجاوز روبهروست. اما کورئیدا کاراکترهای خود را پس از تمام این رذالتها به درون داستان میکشاند و با چند دیالوگ این رخدادها را برای مخاطب مرور میکند. بهطور مثال کاراکتر «یوری» در دزدان فروشگاه و «سو-یونگ» در دلال قربانی این آزار جنسی هستند. کورئیدا دوست ندارد بیش از سن هاجین به مقولات دنیا بنگرد.
کورئیدا با کمدی موقعیت سعی در تلطیف کردن شرایط دارد. اما فیلم او خیلی شیکتر از قصه است. کاراکترهای قصه تقریباً آنسوی درماندگی گام برمیدارند؛ دختری که از ۱۵ سالگی تن فروشی میکند، مردی که از همسر و دختر کوچکاش بریده، پسری که همچون یک راهب همچنان منتظر آمدن مادرش است، پسربچهای که با یک توپ فوتبال حتی معنای پدر و مادر را هم نمیداند و در نهایت نوزادی که همه قرار است برای بهتر شدن آیندهی او تلاش کنند.
بیشتر بخوانید : معرفی کتاب گتسبی بزرگ | و نویسنده آن اسکات فیتز جرالد
قصهی کورئیدا نقص انسانی دارد. او از یک سو سعی دارد همچون آموختههای ذنبودیسم، پرسش در باب چرایی رها شدن نوزادان توسط مادران را همچون یک کوآن مطرح کند. او شاکلهی روایت خود را نیز حول همین درونمایه شکل میدهد. اما کورئیدا با خودخواهی سعی دارد نگاه ملو و خندان خود را حوالهی مخاطب کند.
مخاطب فیلم دلال تجربهی تماشای «زیر زمین»، اثر امیر کوستوریتسا، یا «چرا بوداییدارما به شرق رفت؟» را در ذهن دارد؛ روایتهایی که در عین داشتن نوعی طنز و آرامش در سطح خود، مملو از خشونت انسان نسبت به طبیعت، طبیعت نسبت به انسان یا انسان نسبت به انسان هستند. اما روایت آقای کورئیدا در اینجا کمیتاش لنگ است. در نهایت باید گفت این دو روایت آقای کورئیدا مملو از آن خوشبینی غلوشدهی انسانی است که دوست ندارد عریانی دنیای بیرحم پیرامون خود را بنگرد.
کارگردان ژاپنی خوشبین
▪️نام انگلیسی: فیلم Broker
▪️نام فارسی: فیلم دلال
▪️محصول: ۲۰۲۲ – کرهی جنوبی
▪️ژانر: درام
▪️امتیاز: ۲.۵ از ۴ – 〇◐⬤⬤
مصطفی ملکی