صفحه اصلی > ورزش و بازی : معرفی و نقد و بررسی جامع بازی بایوشاک 2 | bioshock 2

معرفی و نقد و بررسی جامع بازی بایوشاک 2 | bioshock 2

بازی بایوشاک 2

فهرست مطالب

مقدمه: غواصی دوباره در اعماق وحشت و فلسفه

دنیای بازی‌های ویدیویی مملو از عناوین فراموش‌نشدنی است، اما کمتر اثری توانسته مانند سری بایوشاک، ترکیبی چنین مسحورکننده از گیم‌پلی نوآورانه، داستان‌سرایی عمیق فلسفی و اتمسفری فراموش‌نشدنی ارائه دهد. نسخه‌ی اول بایوشاک، بازی‌بازان را به شهر زیرآبی رپچر (Rapture) برد، آرمان‌شهری فروپاشیده که در چنگال جنون و تباهی گرفتار آمده بود.

پس از موفقیت چشمگیر و تحسین منتقدان، انتظارات از دنباله‌ی آن، یعنی بازی بایوشاک 2، به شدت بالا بود. آیا این دنباله توانست بار دیگر جادوی رپچر را زنده کند و تجربه‌ای درخور نام بایوشاک ارائه دهد؟

در این نقد و بررسی جامع، به عنوان یک کارشناس محتوا با پنج سال تجربه در تحلیل بازی‌های ویدیویی، قصد دارم تا سفری دیگر به اعماق رپچر داشته باشم و تمام زوایای این عنوان بحث‌برانگیز را مورد کاوش قرار دهم.

انتشار بازی بایوشاک 2 در سال ۲۰۱۰، با واکنش‌های متفاوتی روبرو شد. برخی آن را دنباله‌ای شایسته می‌دانستند که گیم‌پلی نسخه‌ی اول را بهبود بخشیده و داستان جدیدی را در همان دنیای آشنا روایت می‌کند.

در مقابل، گروهی دیگر معتقد بودند که این بازی، آن جرقه‌ی نوآوری و غافلگیری نسخه‌ی اول را کم دارد و بیشتر به یک بسته‌ی الحاقی گسترده شباهت دارد تا یک دنباله‌ی تمام‌عیار.

بازی بایوشاک 2

با گذشت سال‌ها از انتشار بازی و فروکش کردن هیجانات اولیه، اکنون فرصت مناسبی است تا با نگاهی دقیق‌تر و بی‌طرفانه‌تر، جایگاه واقعی بازی بایوشاک 2 را در تاریخچه‌ی بازی‌های ویدیویی و به خصوص در سری بایوشاک، مشخص کنیم.

در این مطلب، از معرفی کلی بازی و داستان آن گرفته تا تحلیل جزء به جزء گیم‌پلی، گرافیک، صداگذاری، بخش چندنفره و محتوای دانلودی، همه و همه زیر ذره‌بین قرار خواهند گرفت. هدف ما ارائه‌ی یک تصویر کامل و چندبعدی از این بازی است تا هم طرفداران قدیمی و هم بازی‌بازان جدید بتوانند درک بهتری از آن پیدا کنند.

معرفی جامع بازی بایوشاک 2: بازگشت به شهر غرق‌شده

بازی بایوشاک 2 یک بازی تیراندازی اول شخص با عناصر نقش‌آفرینی است که توسط استودیوی 2K Marin توسعه یافته و در فوریه ۲۰۱۰ برای پلتفرم‌های ویندوز، پلی‌استیشن ۳ و ایکس‌باکس ۳۶۰ منتشر شد.

بعدها نسخه‌هایی برای مک او اس و همچنین نسخه‌های ریمستر شده برای کنسول‌های نسل هشتم و رایانه‌های شخصی نیز عرضه گردید. وقایع این بازی حدود ۱۰ سال پس از اتفاقات نسخه‌ی اول و بار دیگر در شهر زیرآبی و دیستوپیایی رپچر جریان دارد.

برخلاف نسخه‌ی اول که بازی‌باز کنترل شخصیتی به نام جک را بر عهده داشت، در این بازی شما در نقش “سابجکت دلتا” (Subject Delta)، یکی از اولین نمونه‌های بیگ ددی (Big Daddy) با توانایی استفاده از پلازمیدها و سلاح‌ها به صورت همزمان، قرار می‌گیرید.

داستان بازی بایوشاک 2 حول محور تلاش سابجکت دلتا برای یافتن “لیتل سیستر” (Little Sister) اصلی خود، یعنی النور لمب (Eleanor Lamb) می‌چرخد. النور اکنون توسط مادرش، دکتر سوفیا لمب (Sofia Lamb)، که یک روانپزشک با دیدگاه‌های فلسفی آلتوریستی و مخالف سرسخت اندرو رایان (بنیانگذار رپچر) است، کنترل می‌شود.

سوفیا لمب با ایجاد یک فرقه‌ی مذهبی-فلسفی به نام “خانواده رپچر” (Rapture Family)، سعی دارد تا آرمان‌شهر خود را بر خرابه‌های رپچر بنا کند، آرمان‌شهری که در آن فردیت از بین رفته و همه چیز در خدمت جامعه‌ی بزرگتر قرار می‌گیرد.

این تضاد فلسفی میان فردگرایی افراطی اندرو رایان و جمع‌گرایی تمامیت‌خواه سوفیا لمب، هسته‌ی اصلی درگیری‌های داستانی بازی را تشکیل می‌دهد و سوالات اخلاقی پیچیده‌ای را پیش روی بازی‌باز قرار می‌دهد.

گیم‌پلی بازی بایوشاک 2 بسیاری از المان‌های موفق نسخه‌ی اول را حفظ کرده و در عین حال بهبودهایی نیز در آن ایجاد نموده است. بازی‌باز همچنان می‌تواند از ترکیب سلاح‌های گرم متنوع و قدرت‌های ماوراء طبیعی حاصل از پلازمیدها برای مقابله با دشمنان استفاده کند.

یکی از تغییرات کلیدی، قابلیت استفاده‌ی همزمان از سلاح و پلازمید است که به پویایی و سرعت مبارزات افزوده است. همچنین، به عنوان یک بیگ ددی، بازی‌باز از قدرت و مقاومت بیشتری برخوردار است، اما با تهدیدهای جدید و قدرتمندتری نیز روبرو می‌شود.

سیستم جمع‌آوری آدام (ADAM) از لیتل سیسترها همچنان پابرجاست، اما با گزینه‌ی جدید “فرزندخواندگی” (Adopt) که به بازی‌باز اجازه می‌دهد تا از لیتل سیسترها در برابر حملات اسپسرها (Splicers) محافظت کند و در عوض آدام بیشتری به دست آورد. این انتخاب‌ها، مانند نسخه‌ی اول، بر پایان بازی تأثیرگذار خواهند بود.

محیط رپچر در بازی بایوشاک 2 همچنان همان اتمسفر تاریک، وهم‌آلود و در عین حال زیبای خود را حفظ کرده است. اگرچه برخی از مناطق جدید به بازی اضافه شده‌اند، اما بخش عمده‌ی بازی در همان راهروهای آشنا و نمور رپچر جریان دارد که حالا پس از گذشت یک دهه، فرسوده‌تر و خطرناک‌تر از همیشه به نظر می‌رسند.

طراحی هنری بازی همچنان یکی از نقاط قوت اصلی آن به شمار می‌رود و موسیقی متن و صداگذاری نیز به خوبی به ایجاد این اتمسفر کمک می‌کنند. باید دید که آیا این بازگشت به رپچر، با وجود جذابیت‌هایش، توانسته از تکرار مکررات بپرهیزد و تجربه‌ای تازه ارائه دهد یا خیر.

نگاهی عمیق به دنیای زیر آب

بازگشت به رپچر: اتمسفر، داستان و شخصیت‌ها در بازی بایوشاک 2

شهر رپچر، بدون شک یکی از به‌یادماندنی‌ترین و تاثیرگذارترین محیط‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی است. بازگشت به این شهر غرق‌شده در بازی بایوشاک 2، هم هیجان‌انگیز و هم تا حدی نگران‌کننده بود. آیا سازندگان می‌توانستند جادوی نسخه‌ی اول را تکرار کنند یا صرفاً به بازیافت همان ایده‌ها بسنده می‌کردند؟

نقد و بررسی بازی Daymare 1994: Sandcastle
بیشتر بخوانید

خوشبختانه، اتمسفر رپچر در این بازی همچنان قدرتمند و گیراست. گذشت ده سال از وقایع نسخه‌ی اول، تاثیر خود را بر چهره‌ی شهر گذاشته است. فرسودگی بیشتر، رشد گیاهان دریایی در شکاف‌ها و حضور پررنگ‌تر “خانواده رپچر” با نمادها و تبلیغاتشان، به خوبی حس گذر زمان و تغییر قدرت را منتقل می‌کند.

هرچند برخی از لوکیشن‌ها ممکن است یادآور مناطق نسخه‌ی اول باشند، اما طراحی مراحل جدید و توجه به جزئیات محیطی، مانع از ایجاد حس تکرار کامل می‌شود. نورپردازی، افکت‌های آب و صداهای محیطی، همگی دست به دست هم داده‌اند تا بار دیگر بازی‌باز را در این کابوس زیرآبی غرق کنند.

داستان بازی بایوشاک 2، برخلاف نسخه‌ی اول که بر پایه‌ی یک غافلگیری بزرگ بنا شده بود، رویکردی مستقیم‌تر و شخصی‌تر دارد. شما در نقش سابجکت دلتا، یک بیگ ددی از نوع “آلفا سریز” (Alpha Series) هستید که ده سال پیش و در جریان یک حادثه، مجبور به خودکشی شده‌اید.

اکنون، به دلایلی نامعلوم، دوباره زنده شده‌اید و تنها یک هدف دارید: پیدا کردن النور لمب، لیتل سیستری که پیوندی عمیق و حیاتی با شما دارد. این خط داستانی احساسی و پدرانه، در تضاد با فلسفه‌ی سرد و بی‌رحمانه‌ی سوفیا لمب، آنتاگونیست اصلی بازی، قرار می‌گیرد. سوفیا لمب، با ایدئولوژی جمع‌گرایانه‌ی افراطی خود، معتقد است که برای رسیدن به جامعه‌ای آرمانی، فردیت باید قربانی شود.

او النور را به عنوان نمونه‌ی اولیه‌ی “انسان آرمانی” خود پرورش می‌دهد و سابجکت دلتا را مانعی برای تحقق این هدف می‌داند. این تقابل، زمینه‌ساز بسیاری از درگیری‌ها و انتخاب‌های اخلاقی در طول بازی است.

شخصیت‌پردازی در بازی بایوشاک 2 یکی از نقاط قوت آن محسوب می‌شود. سابجکت دلتا، با وجود اینکه یک شخصیت صامت است، به لطف پیوند عاطفی‌اش با النور و همچنین تعاملاتش با دیگر شخصیت‌ها، به خوبی حس حضور و اهمیت خود را به بازی‌باز منتقل می‌کند. النور لمب، که در طول بازی از طریق ارتباط ذهنی با دلتا و همچنین نوارهای صوتی با او در ارتباط است، شخصیتی چندلایه و در حال تکامل را به نمایش می‌گذارد.

رشد او از یک دختربچه‌ی تحت کنترل به یک زن جوان با اراده، یکی از جذابیت‌های داستان است. سوفیا لمب نیز به عنوان یک آنتاگونیست، با انگیزه‌های قابل فهم (هرچند افراطی) و حضور پررنگ خود، به خوبی نقش منفی داستان را ایفا می‌کند.

دیگر شخصیت‌های فرعی مانند آگوستوس سینکلر (Augustus Sinclair)، تاجری فرصت‌طلب که به دلتا کمک می‌کند، و یا گریس هالووی (Grace Holloway)، خواننده‌ی جاز سابق و از مریدان وفادار لمب، هرکدام به غنای دنیای بازی افزوده‌اند.

با این حال، برخی منتقدان معتقدند که هیچ‌کدام از شخصیت‌های بازی بایوشاک 2، حتی سوفیا لمب، نتوانسته‌اند به کاریزما و عمق اندرو رایان یا فرانک فونتین (Frank Fontaine) از نسخه‌ی اول نزدیک شوند.

یکی از جنبه‌های جالب داستان، بررسی عمیق‌تر مفهوم “پیوند” (Bond) بین بیگ ددی و لیتل سیستر است. این پیوند که در نسخه‌ی اول بیشتر به عنوان یک مکانیک گیم‌پلی مطرح بود، در بازی بایوشاک 2 به هسته‌ی اصلی روایت تبدیل شده و بار عاطفی قابل توجهی به آن بخشیده است.

انتخاب‌های بازی‌باز در مورد سرنوشت لیتل سیسترها و همچنین نحوه‌ی تعامل با شخصیت‌های دیگر، نه تنها بر پایان بازی تأثیر می‌گذارد، بلکه دیدگاه النور نسبت به جهان و انسانیت را نیز شکل می‌دهد. این سیستم اخلاقی، اگرچه به اندازه‌ی نسخه‌ی اول انقلابی نیست، اما همچنان بازی‌باز را به تفکر وامی‌دارد و به تجربه‌ی کلی عمق می‌بخشد.

تجربه‌ی قدرت یک بیگ ددی: گیم‌پلی و نوآوری‌ها

گیم‌پلی بازی بایوشاک 2 بر پایه‌ی اصول موفق نسخه‌ی اول بنا شده، اما تغییرات و بهبودهای قابل توجهی را نیز به همراه داشته است که تجربه‌ی بازی را متفاوت و در بسیاری از جهات، پویاتر کرده است. بزرگترین تغییر، قرار گرفتن در نقش یک بیگ ددی است.

این موضوع نه تنها از نظر داستانی اهمیت دارد، بلکه تاثیر مستقیمی بر مکانیک‌های گیم‌پلی گذاشته است. به عنوان سابجکت دلتا، شما از ابتدا به سلاح‌های قدرتمندتری مانند مته (Drill) و تفنگ پرچ‌کن (Rivet Gun) دسترسی دارید و می‌توانید از پلازمیدها و سلاح‌ها به صورت همزمان استفاده کنید.

این قابلیت دو دست (Dual-wielding) که یکی از خواسته‌های طرفداران پس از نسخه‌ی اول بود، به طرز چشمگیری سرعت و انعطاف‌پذیری مبارزات را افزایش داده است. دیگر نیازی به تعویض مداوم بین سلاح و پلازمید نیست و می‌توان ترکیب‌های خلاقانه‌تری را در میدان نبرد پیاده کرد.

علاوه بر سلاح‌های جدید و بهبودیافته، مجموعه‌ای از پلازمیدهای جدید نیز به بازی اضافه شده‌اند. پلازمیدهایی مانند “گردباد” (Cyclone Trap) یا “زنبورهای نگهبان” (Security Command) در کنار پلازمیدهای کلاسیک مانند “الکتریسیته” (Electro Bolt) و “آتش‌افروزی” (Incinerate!)، تنوع خوبی به قابلیت‌های تهاجمی و دفاعی بازی‌باز می‌بخشند.

سیستم ارتقاء سلاح‌ها و پلازمیدها نیز گسترده‌تر شده و امکان شخصی‌سازی بیشتری را فراهم می‌کند. همچنین، تونیک‌های ژنی (Gene Tonics) جدیدی برای بهبود قابلیت‌های مختلف سابجکت دلتا در دسترس هستند که از طریق جمع‌آوری آدام و خرید از دستگاه‌های “Gatherer’s Garden” قابل تهیه هستند.

مکانیک تعامل با لیتل سیسترها نیز دستخوش تغییرات مهمی شده است. پس از شکست دادن یک بیگ ددی دیگر، شما می‌توانید لیتل سیستر او را “نجات دهید” (Rescue) یا “درو کنید” (Harvest).

اما در بازی بایوشاک 2، گزینه‌ی سومی نیز وجود دارد: “فرزندخواندگی” (Adopt). با انتخاب این گزینه، لیتل سیستر همراه شما شده و شما را به سمت اجسادی که حاوی آدام هستند، راهنمایی می‌کند. در این مرحله، شما باید از لیتل سیستر در برابر هجوم موج‌های اسپسرها محافظت کنید تا او بتواند آدام را جمع‌آوری کند.

این بخش‌ها که “جمع‌آوری” (Gathering) نام دارند، چالش‌برانگیز و نیازمند استفاده‌ی هوشمندانه از تله‌ها، پلازمیدها و سلاح‌ها هستند. پس از دو بار جمع‌آوری موفق، شما می‌توانید لیتل سیستر را نجات دهید یا درو کنید.

انتخاب نجات، آدام کمتری در لحظه به شما می‌دهد اما پاداش‌های دیگری در ادامه خواهد داشت و بر پایان بازی نیز تأثیر مثبت می‌گذارد. این سیستم جدید، عمق بیشتری به انتخاب‌های اخلاقی بازی بخشیده و بازی‌باز را بیشتر درگیر سرنوشت لیتل سیسترها می‌کند.

نقد و بررسی بازی THE STANLEY PARABLE
بیشتر بخوانید

دشمنان در بازی بایوشاک 2 نیز متنوع‌تر و سرسخت‌تر شده‌اند. علاوه بر اسپسرهای آشنا، با انواع جدیدی از آن‌ها مانند “اسپлайسر غول‌پیکر” (Brute Splicer) که بسیار قدرتمند و مقاوم است، روبرو خواهید شد.

اما مهم‌ترین دشمن جدید، “بیگ سیستر” (Big Sister) است. این موجودات چابک، سریع و بسیار خطرناک، در فواصل زمانی مشخص و به خصوص پس از تعامل با تمام لیتل سیسترهای یک مرحله، به سراغ شما می‌آیند و مبارزه با آن‌ها یکی از نفس‌گیرترین تجربه‌های بازی است.

همچنین، شما با دیگر بیگ ددی‌های سری آلفا نیز مبارزه خواهید کرد که از نظر قدرت و قابلیت‌ها، رقیبی جدی برای سابجکت دلتا محسوب می‌شوند. دوربین تحقیقاتی (Research Camera) نیز از نسخه‌ی اول بازگشته و با فیلم‌برداری از دشمنان و استفاده از تاکتیک‌های مختلف علیه آن‌ها، می‌توانید پاداش‌هایی مانند افزایش آسیب وارده یا تونیک‌های ژنی ویژه به دست آورید. این سیستم، بازی‌باز را تشویق به استفاده از روش‌های متنوع در مبارزات می‌کند.

با وجود تمام این بهبودها، برخی منتقدان معتقدند که هسته‌ی اصلی گیم‌پلی بازی بایوشاک 2 تفاوت بنیادینی با نسخه‌ی اول ندارد و حس “تازگی” کمتری را القا می‌کند. همچنین، برخی از مراحل جمع‌آوری با لیتل سیسترها ممکن است پس از مدتی تکراری به نظر برسند.

با این حال، در مجموع می‌توان گفت که گیم‌پلی بازی بایوشاک 2 یک نسخه‌ی پالایش‌شده و گسترش‌یافته از گیم‌پلی نسخه‌ی اول است که با ارائه‌ی چالش‌های جدید و قابلیت‌های بیشتر، تجربه‌ای لذت‌بخش و درگیرکننده را برای طرفداران سبک تیراندازی اول شخص فراهم می‌کند.

جنگ داخلی رپچر: نگاهی به بخش چندنفره‌ی بازی بایوشاک 2

یکی از بزرگترین و بحث‌برانگیزترین اضافات به بازی بایوشاک 2، بخش چندنفره‌ی آن بود. این بخش که توسط استودیوی Digital Extremes توسعه یافته بود، به عنوان یک پیش‌درآمد داستانی برای نسخه‌ی اول عمل می‌کرد و بازی‌بازان را در نقش شهروندان رپچر قرار می‌داد که در جریان جنگ داخلی این شهر، برای شرکت سینکلر سولوشنز (Sinclair Solutions) آزمایش پلازمید و تونیک انجام می‌دادند. این ایده که بتوان در دنیای پرجزئیات رپچر با دیگر بازی‌بازان به رقابت پرداخت، در ابتدا بسیار جذاب به نظر می‌رسید.

بخش چندنفره‌ی بازی بایوشاک 2 شامل چندین حالت بازی استاندارد مانند “جنگ داخلی” (Deathmatch)، “تسخیر آدام” (Capture the Sister که شبیه به Capture the Flag بود) و “آخرین اسپлайسر بازمانده” (Team Deathmatch) می‌شد. بازی‌بازان می‌توانستند شخصیت خود را از میان چندین کلاس مختلف انتخاب کرده و با کسب تجربه و بالا رفتن سطح، سلاح‌ها، پلازمیدها و تونیک‌های جدیدی را آزاد کنند. یکی از ویژگی‌های جالب این بخش، امکان تبدیل شدن به یک بیگ ددی در جریان بازی بود که به طور موقت قدرت بسیار زیادی به بازی‌باز می‌بخشید.

از نظر بصری و اتمسفر، بخش چندنفره به خوبی حال و هوای رپچر را منتقل می‌کرد. نقشه‌ها با دقت طراحی شده بودند و بسیاری از المان‌های آشنای دنیای بایوشاک در آن‌ها به چشم می‌خورد.

با این حال، این بخش با مشکلاتی نیز دست و پنجه نرم می‌کرد. بسیاری از بازی‌بازان از مشکلات مربوط به یافتن بازی (Matchmaking) و همچنین تاخیر (Lag) در سرورها گلایه داشتند.

تعادل بین سلاح‌ها و پلازمیدها نیز همواره مورد بحث بود و برخی از ترکیب‌ها بیش از حد قدرتمند به نظر می‌رسیدند. علاوه بر این، سیستم پیشرفت و آزاد کردن آیتم‌ها برای برخی از بازی‌بازان کند و خسته‌کننده بود.

با وجود تلاش سازندگان برای ارائه‌ی یک تجربه‌ی چندنفره‌ی منحصر به فرد در دنیای بایوشاک، این بخش هرگز نتوانست به اندازه‌ی بخش تک‌نفره‌ی بازی مورد توجه و تحسین قرار گیرد. بسیاری از طرفداران سری بایوشاک، این بخش را غیرضروری می‌دانستند و معتقد بودند که تمرکز اصلی باید بر روی داستان و تجربه‌ی تک‌نفره باقی می‌ماند.

در نهایت، با کاهش تعداد بازی‌بازان فعال، پشتیبانی از سرورهای بخش چندنفره‌ی بازی بایوشاک 2 (در نسخه‌ی اصلی) به تدریج متوقف شد، هرچند در نسخه‌ی ریمستر شده یعنی BioShock 2 Remastered، این بخش دوباره در دسترس قرار گرفت.

بازی بایوشاک 2

در مجموع، بخش چندنفره‌ی بازی بایوشاک 2 یک تجربه‌ی جاه‌طلبانه بود که پتانسیل‌های زیادی داشت، اما به دلیل مشکلات فنی و عدم استقبال گسترده، نتوانست به موفقیت پایداری دست یابد.

با این حال، برای آن دسته از بازی‌بازانی که به دنبال تجربه‌ی متفاوتی از دنیای رپچر و رقابت با دیگران بودند، این بخش می‌توانست برای مدتی سرگرم‌کننده باشد. این تلاش برای گسترش جهان بایوشاک به حوزه‌ی چندنفره، نشان‌دهنده‌ی اهمیت روزافزون این بخش در صنعت بازی در آن دوران بود، هرچند در مورد بازی بایوشاک 2، نتوانست به نقطه‌ی قوت اصلی آن تبدیل شود.

فراتر از بازی اصلی: بسته‌های الحاقی و نسخه‌های بهبودیافته

پس از انتشار بازی بایوشاک 2، چندین بسته‌ی الحاقی (DLC) برای آن عرضه شد که مهم‌ترین و تحسین‌شده‌ترین آن‌ها، “کمینگاه مینروا” (Minerva’s Den) بود. این بسته‌ی الحاقی داستانی، بازی‌باز را در نقش سابجکت سیگما (Subject Sigma)، یک بیگ ددی دیگر، قرار می‌دهد و او را به بخش جدیدی از رپچر به نام “مرکز محاسباتی رپچر” (Rapture Central Computing) می‌برد.

داستان “کمینگاه مینروا” حول محور یک ابررایانه‌ی هوشمند به نام “متفکر” (The Thinker) و خالق آن، چارلز میلتون پورتر (Charles Milton Porter) و همکارش رید وال (Reed Wahl) می‌چرخد. این DLC، با ارائه‌ی یک داستان مستقل، شخصیت‌های جدید و به‌یادماندنی، و همچنین گیم‌پلی بهبودیافته (شامل پلازمیدها و سلاح‌های جدید مانند “لانچر یون لیزری”)، توانست نظر مثبت منتقدان و بازی‌بازان را جلب کند.

بسیاری “کمینگاه مینروا” را نه تنها بهترین DLC برای بازی بایوشاک 2، بلکه یکی از بهترین بسته‌های الحاقی تمام دوران می‌دانند که توانست به خوبی جوهره‌ی اصلی سری بایوشاک، یعنی ترکیب داستان‌گویی فلسفی و گیم‌پلی جذاب را به نمایش بگذارد.

دیگر بسته‌های الحاقی عرضه شده برای بازی بایوشاک 2 بیشتر بر روی بخش چندنفره تمرکز داشتند، مانند “آزمون‌های محافظ” (Protector Trials) که شامل چالش‌هایی برای دفاع از لیتل سیسترها بود و به بازی‌بازان اجازه می‌داد تا مهارت‌های خود را در این زمینه به چالش بکشند.

همچنین بسته‌هایی برای اضافه کردن شخصیت‌ها و نقشه‌های جدید به بخش چندنفره نیز منتشر شد. با این حال، هیچ‌کدام از این DLCها نتوانستند به اندازه‌ی “کمینگاه مینروا” تاثیرگذار باشند.

نقد و بررسی بازی The Texas Chain Saw Massacre
بیشتر بخوانید

در سال ۲۰۱۶، به عنوان بخشی از مجموعه‌ی “بایوشاک: مجموعه” (BioShock: The Collection)، نسخه‌ی ریمستر شده‌ی بازی بایوشاک 2 برای پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان و رایانه‌های شخصی منتشر شد. این نسخه شامل بهبودهای گرافیکی مانند بافت‌های با کیفیت‌تر، رزولوشن بالاتر و نرخ فریم روان‌تر بود.

همچنین، تمامی بسته‌های الحاقی منتشر شده برای بازی، از جمله “کمینگاه مینروا” و “آزمون‌های محافظ”، در این نسخه گنجانده شده بودند. بخش چندنفره نیز در نسخه‌ی ریمستر شده در دسترس قرار گرفت (اگرچه سرورهای آن در پلتفرم‌های مختلف ممکن است وضعیت متفاوتی داشته باشند).

نسخه‌ی ریمستر شده فرصتی دوباره برای تجربه‌ی بازی بایوشاک 2 با کیفیتی بهتر فراهم آورد، به خصوص برای بازی‌بازانی که نسخه‌ی اصلی را از دست داده بودند یا می‌خواستند بار دیگر به دنیای رپچر بازگردند.

با این حال، این نسخه نیز خالی از اشکال نبود و در زمان عرضه با برخی مشکلات فنی و باگ‌ها، به خصوص در نسخه‌ی رایانه‌های شخصی، مواجه شد که البته بسیاری از آن‌ها با به‌روزرسانی‌های بعدی برطرف گردید. با تمام این اوصاف، “بایوشاک: مجموعه” و به تبع آن، نسخه‌ی ریمستر بازی بایوشاک 2، بهترین و کامل‌ترین راه برای تجربه‌ی این عنوان در پلتفرم‌های مدرن محسوب می‌شود.

اهمیت بسته‌های الحاقی مانند “کمینگاه مینروا” نشان می‌دهد که دنیای رپچر پتانسیل روایت داستان‌های بسیار بیشتری را دارد و حتی شخصیت‌های فرعی نیز می‌توانند محور ماجراهای جذاب و عمیقی قرار گیرند.

این محتوای اضافی، عمر بازی بایوشاک 2 را افزایش داد و به غنای کلی جهان آن افزود، و ثابت کرد که حتی پس از دو بار غواصی در این شهر، هنوز رازها و شگفتی‌هایی برای کشف وجود دارد.

نقد کوتاه و امتیازدهی به بازی بایوشاک 2

بازی بایوشاک 2 دنباله‌ای شایسته برای یکی از بهترین بازی‌های نسل هفتم است، اما در سایه‌ی سنگین برادر بزرگتر خود قرار می‌گیرد. این بازی موفق می‌شود اتمسفر بی‌نظیر رپچر را با موفقیت بازسازی کند و با قرار دادن بازی‌باز در نقش یک بیگ ددی، گیم‌پلی را پویاتر و قدرتمندتر نماید. قابلیت استفاده همزمان از سلاح و پلازمید، یک بهبود بسیار خوشایند است و سیستم جدید تعامل با لیتل سیسترها، عمق بیشتری به انتخاب‌های اخلاقی می‌بخشد.

داستان بازی، اگرچه به اندازه‌ی نسخه‌ی اول غافلگیرکننده نیست، اما با تمرکز بر رابطه‌ی پدرانه‌ی سابجکت دلتا و النور لمب و تقابل فلسفی با سوفیا لمب، روایتی جذاب و احساسی را ارائه می‌دهد. شخصیت‌پردازی‌ها قابل قبول هستند و “کمینگاه مینروا” به عنوان یک بسته‌ی الحاقی، تجربه‌ای فوق‌العاده و به یاد ماندنی را رقم می‌زند.

با این حال، بازی بایوشاک 2 از برخی جهات حس تکرار را القا می‌کند و نوآوری‌های آن به اندازه‌ای نیست که بتواند تجربه‌ای کاملاً جدید و متفاوت از نسخه‌ی اول ارائه دهد. بخش چندنفره نیز با وجود پتانسیل‌هایش، نتوانست به موفقیت چندانی دست یابد و بیشتر به عنوان یک بخش الحاقی غیرضروری تلقی شد.

نقاط قوت:

  • بازگشت موفقیت‌آمیز به اتمسفر بی‌نظیر رپچر
  • گیم‌پلی بهبودیافته و پویاتر با قابلیت استفاده همزمان از سلاح و پلازمید
  • داستان احساسی و درگیرکننده با تمرکز بر رابطه‌ی دلتا و النور
  • شخصیت‌پردازی مناسب، به خصوص سوفیا لمب به عنوان آنتاگونیست
  • بسته‌ی الحاقی فوق‌العاده‌ی “کمینگاه مینروا”
  • سیستم اخلاقی بهبودیافته در تعامل با لیتل سیسترها

نقاط ضعف:

  • حس تکرار در برخی از جنبه‌های بازی نسبت به نسخه‌ی اول
  • نوآوری‌های کمتر در مقایسه با انتظارات
  • بخش چندنفره‌ی نه چندان موفق و دارای مشکلات فنی
  • برخی از مراحل جمع‌آوری آدام ممکن است خسته‌کننده شوند

امتیاز کلی کارشناس: ۸.۵ از ۱۰

در نهایت، بازی بایوشاک 2 یک عنوان بسیار خوب و تجربه‌ای ارزشمند است، به خصوص برای طرفداران سری بایوشاک و سبک تیراندازی اول شخص داستان‌محور. اگرچه شاید نتواند به اوج نسخه‌ی اول برسد، اما به اندازه‌ی کافی محتوای جذاب و لحظات به‌یادماندنی برای ارائه دارد که تجربه‌ی آن را توجیه‌پذیر کند. با احتساب بسته‌ی الحاقی “کمینگاه مینروا”، ارزش این بازی حتی بیشتر هم می‌شود.

پیشنهاد بازی‌های مشابه

اگر از تجربه‌ی بازی بایوشاک 2 لذت برده‌اید و به دنبال عناوینی با اتمسفر، داستان‌گویی یا گیم‌پلی مشابه هستید، بازی‌های زیر می‌توانند گزینه‌های مناسبی برای شما باشند:

  • BioShock Infinite: اگرچه از نظر محیط و برخی مکانیک‌ها متفاوت است، اما این بازی که توسط خالقان اصلی بایوشاک ساخته شده، همان عمق داستانی، فلسفی و اتمسفر خاص سری را به همراه دارد و شما را به شهر آسمانی کلمبیا می‌برد.
  • System Shock 2: این بازی کلاسیک که الهام‌بخش اصلی سری بایوشاک بوده، تجربه‌ای ترسناک و بسیار چالش‌برانگیز در یک سفینه‌ی فضایی آلوده به هوش مصنوعی خبیث به نام SHODAN ارائه می‌دهد.
  • Prey (2017): این بازی از استودیوی Arkane، شباهت‌های زیادی به بایوشاک و سیستم شاک دارد. شما در یک ایستگاه فضایی مورد هجوم موجودات بیگانه قرار گرفته‌اید و باید با استفاده از سلاح‌ها، قدرت‌های ویژه و هوش خود برای بقا تلاش کنید. اتمسفر و داستان‌گویی محیطی آن فوق‌العاده است.
  • Dishonored (Series): این سری بازی از استودیوی Arkane، اگرچه در سبک مخفی‌کاری-اکشن قرار می‌گیرد، اما از نظر طراحی دنیای غنی، اتمسفر خاص (شهری با الهام از دوران ویکتوریا و با چاشنی جادو و فناوری) و اهمیت انتخاب‌های بازی‌باز، می‌تواند برای طرفداران بایوشاک جذاب باشد.
  • Soma: اگر به جنبه‌های فلسفی و ترسناک روان‌شناختی بایوشاک علاقه‌مندید، Soma از استودیوی Frictional Games (سازنده‌ی Amnesia) گزینه‌ی فوق‌العاده‌ای است. این بازی در یک مرکز تحقیقاتی زیر آب جریان دارد و سوالات عمیقی درباره‌ی هویت و آگاهی مطرح می‌کند.
  • We Happy Few: این بازی در یک شهر دیستوپیایی و تحت کنترل مواد مخدر جریان دارد و از نظر اتمسفر و داستان‌گویی خاص، می‌تواند یادآور بایوشاک باشد، هرچند گیم‌پلی آن بیشتر بر بقا و مخفی‌کاری تمرکز دارد.
  • Singularity: یک بازی تیراندازی اول شخص که با الهام از بایوشاک و Half-Life ساخته شده و شامل سفر در زمان و قدرت‌های ویژه برای دستکاری زمان و اشیاء است. داستان آن در یک جزیره‌ی روسی مرموز و متروکه اتفاق می‌افتد.

این بازی‌ها هرکدام به نوعی می‌توانند بخشی از آن جادویی را که در بازی بایوشاک 2 و دنیای رپچر تجربه کرده‌اید، برایتان تداعی کنند.

نقد و بررسی بازی Little Nightmares 2
بیشتر بخوانید

جمع‌بندی نهایی: آیا بازی بایوشاک 2 ارزش تجربه را دارد؟

بازی بایوشاک 2 در زمان انتشارش با چالش بزرگی روبرو بود: چگونه می‌توان دنباله‌ای برای یک شاهکار ساخت که هم به ریشه‌های خود وفادار بماند و هم حرفی تازه برای گفتن داشته باشد؟ با نگاهی به گذشته، می‌توان گفت که 2K Marin تا حد زیادی در این امر موفق بوده است.

این بازی، یک بازگشت قدرتمند به شهر رپچر است که با بهبودهای گیم‌پلی، داستانی احساسی و اتمسفری همچنان گیرا، تجربه‌ای لذت‌بخش را برای طرفداران رقم می‌زند. قرار گرفتن در نقش یک بیگ ددی، نه تنها یک ایده‌ی جذاب داستانی است، بلکه به خوبی در مکانیک‌های بازی پیاده‌سازی شده و حس قدرت و مسئولیت را به بازی‌باز منتقل می‌کند.

درست است که بازی بایوشاک 2 شاید آن شوک و شگفتی نسخه‌ی اول را نداشته باشد و در برخی زمینه‌ها محافظه‌کارانه عمل کرده باشد، اما این به معنای ضعف بازی نیست. این عنوان به خوبی بر پایه‌های مستحکم نسخه‌ی پیشین بنا شده و با گسترش جهان، شخصیت‌ها و مکانیک‌ها، تجربه‌ای کامل و سرگرم‌کننده را ارائه می‌دهد.

به خصوص با در نظر گرفتن بسته‌ی الحاقی فوق‌العاده‌ی “کمینگاه مینروا” که خود به تنهایی ارزش تجربه‌ی بازی را دوچندان می‌کند، بازی بایوشاک 2 جایگاه ویژه‌ای در میان بازی‌های تیراندازی اول شخص داستان‌محور پیدا می‌کند.

اگر از علاقه‌مندان به دنیاهای دیستوپیایی، داستان‌های فلسفی و گیم‌پلی چالش‌برانگیز هستید و هنوز به اعماق رپچر در نقش سابجکت دلتا سفر نکرده‌اید، تجربه‌ی بازی بایوشاک 2، به خصوص نسخه‌ی ریمستر شده‌ی آن، به شدت توصیه می‌شود. این بازی، نمونه‌ای از یک دنباله‌ی خوب است که با احترام به میراث نسخه‌ی اول، داستان خود را روایت می‌کند و ساعت‌ها سرگرمی و تفکر را برای شما به ارمغان می‌آورد.

نظر شما در مورد بازی بایوشاک 2 چیست؟ آیا این بازی توانست انتظارات شما را برآورده کند؟ کدام بخش از بازی یا کدام شخصیت بیشتر در ذهن شما باقی مانده است؟ تجربیات و دیدگاه‌های خود را در بخش نظرات با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید. مشتاقانه منتظر خواندن کامنت‌های شما هستیم!

سوالات متداول درباره‌ی بازی بایوشاک 2

۱. آیا برای تجربه‌ی بازی بایوشاک 2، حتما باید نسخه‌ی اول را بازی کرده باشم؟
اگرچه داستان بازی بایوشاک 2 تا حدی مستقل است و خلاصه‌ای از وقایع پیشین نیز ارائه می‌شود، اما برای درک کامل عمق دنیای رپچر، شخصیت‌ها و ارجاعات داستانی، تجربه‌ی نسخه‌ی اول (BioShock) به شدت توصیه می‌شود. بسیاری از لذت‌های بازی در شناخت پیش‌زمینه‌ی اتفاقات و شخصیت‌ها نهفته است.
۲. بازی بایوشاک 2 در چه پلتفرم‌هایی در دسترس است؟
نسخه‌ی اصلی بازی بایوشاک 2 برای ویندوز، پلی‌استیشن ۳ و ایکس‌باکس ۳۶۰ منتشر شد. نسخه‌ی ریمستر شده (BioShock 2 Remastered) به عنوان بخشی از BioShock: The Collection برای پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان و رایانه‌های شخصی (ویندوز) در دسترس است. همچنین نسخه‌ای برای مک او اس نیز بعدها منتشر گردید.
۳. تفاوت اصلی گیم‌پلی بازی بایوشاک 2 با نسخه‌ی اول چیست؟
مهم‌ترین تفاوت، بازی در نقش یک بیگ ددی (سابجکت دلتا) است که به شما اجازه می‌دهد همزمان از سلاح در یک دست و پلازمید در دست دیگر استفاده کنید. این موضوع مبارزات را پویاتر می‌کند. همچنین سلاح‌ها و پلازمیدهای جدیدی اضافه شده و سیستم تعامل با لیتل سیسترها با گزینه‌ی “فرزندخواندگی” و مراحل دفاع از آن‌ها گسترش یافته است.
۴. داستان بازی بایوشاک 2 چقدر با نسخه‌ی اول ارتباط دارد؟
داستان بازی بایوشاک 2 ده سال پس از وقایع نسخه‌ی اول رخ می‌دهد و در همان شهر رپچر جریان دارد. اگرچه شخصیت اصلی و آنتاگونیست جدید هستند، اما داستان به شدت به تاریخچه، ایدئولوژی‌ها و برخی شخصیت‌های فرعی (از طریق نوارهای صوتی و محیط) نسخه‌ی اول گره خورده است. درک بهتر نسخه‌ی اول به فهم عمیق‌تر داستان این بازی کمک می‌کند.
۵. آیا بازی بایوشاک 2 دارای پایان‌های متفاوتی است؟
بله، بازی بایوشاک 2 چندین پایان مختلف دارد که بر اساس انتخاب‌های اخلاقی شما در طول بازی، به خصوص نحوه‌ی برخورد با لیتل سیسترها (نجات، درو کردن، یا کشتن شخصیت‌های خاص) شکل می‌گیرد. این پایان‌ها عمدتاً سرنوشت سابجکت دلتا و النور لمب را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

بازی بایوشاک 2

۶. بهترین بسته‌ی الحاقی (DLC) بازی بایوشاک 2 کدام است؟
بدون شک، بسته‌ی الحاقی داستانی “کمینگاه مینروا” (Minerva’s Den) بهترین و تحسین‌شده‌ترین DLC برای بازی بایوشاک 2 است. این DLC یک داستان مستقل و بسیار جذاب با شخصیت‌های جدید و گیم‌پلی بهبودیافته ارائه می‌دهد و توسط بسیاری از منتقدان و طرفداران ستایش شده است.
۷. آیا بخش چندنفره‌ی بازی بایوشاک 2 هنوز فعال است؟
سرورهای بخش چندنفره‌ی نسخه‌ی اصلی بازی بایوشاک 2 (غیر ریمستر) برای کامپیوترهای شخصی از طریق Games for Windows Live دیگر فعال نیستند. در نسخه‌ی ریمستر شده (BioShock 2 Remastered)، بخش چندنفره دوباره در دسترس قرار گرفت، اما وضعیت فعالیت سرورها و تعداد بازیکنان ممکن است بسته به پلتفرم و منطقه متفاوت باشد و معمولاً جمعیت بازیکنان آن کم است.
۸. گرافیک بازی بایوشاک 2 در مقایسه با بازی‌های امروزی چگونه است؟
گرافیک نسخه‌ی اصلی بازی بایوشاک 2 (محصول ۲۰۱۰) طبیعتاً با استانداردهای بازی‌های مدرن امروزی فاصله دارد. با این حال، طراحی هنری فوق‌العاده‌ی بازی همچنان چشم‌نواز است. نسخه‌ی ریمستر شده بهبودهای قابل توجهی در بافت‌ها، نورپردازی و رزولوشن ارائه می‌دهد که تجربه‌ی بصری آن را به استانداردهای نزدیک‌تری می‌رساند، اما همچنان نباید انتظار گرافیکی در سطح عناوین جدید AAA را داشت.
۹. مهم‌ترین نقاط قوت بازی بایوشاک 2 چیست؟
اتمسفر بی‌نظیر و بازگشت به شهر رپچر، گیم‌پلی بهبودیافته و اکشن‌تر در نقش بیگ ددی، داستان احساسی و درگیرکننده، شخصیت‌پردازی آنتاگونیست (سوفیا لمب)، و بسته‌ی الحاقی فوق‌العاده “کمینگاه مینروا” از مهم‌ترین نقاط قوت بازی بایوشاک 2 محسوب می‌شوند.
۱۰. آیا بازی بایوشاک 2 برای افراد زیر ۱۸ سال مناسب است؟
بازی بایوشاک 2 دارای درجه‌بندی سنی M (مخاطب بزرگسال ۱۷+) است. این بازی شامل خشونت، خون، استفاده از مواد مخدر (پلازمیدها و آدام)، زبان تند و تم‌های داستانی پیچیده و تاریک است. به همین دلیل، برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمی‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

11 − یک =