فهرست مطالب
مقدمه
اگه اهل بازیهای سخت و نفسگیر باشی، مطمئناً اسم بازی نیا (Nioh) به گوشت خورده. این سری توسط استودیوی Team Ninja ساخته شده و با الهام از تاریخ ژاپن، افسانههای یویوکی و سبک بازیهای سولزلایک، تونسته جای خودش رو بین گیمرها پیدا کنه.
نیا از همون اول با چالشهای جدی و باسفایتهای طاقتفرسا معروف شد. چیزی که باعث شد خیلیها یا عاشقش بشن یا به کل بیخیالش. توی این مطلب میخوام به شکل مفصل به نقد و بررسی این سری بپردازم: از داستان گرفته تا گیمپلی و حتی رقباش.
معرفی سری نیا
اولین بازی نیا در سال 2017 برای پلیاستیشن 4 منتشر شد و بعداً روی PC هم عرضه شد. استقبال خیلی خوبی ازش شد چون تونست ترکیبی متفاوت از سبک Soulslike با ساموراییها و فضای ژاپن فئودالی ارائه بده.
دنبالهاش یعنی Nioh 2 در سال 2020 اومد و با اضافه کردن المانهای شخصیسازی و مبارزههای پیچیدهتر، تونست تجربه قبلی رو عمیقتر کنه.
بررسی تخصصی
بخش اول — داستان و الهامگیری تاریخی
داستان بازی نیا به شکل عجیبی بین افسانه و واقعیت حرکت میکنه. شخصیت اصلی درگیر جنگهای داخلی ژاپن میشه، ولی همزمان با موجودات افسانهای و یویوکیها هم سر و کله میزنه. این ترکیب باعث میشه تجربه بازی هم تاریخی باشه، هم فانتزی.
نکته مثبت اینجاست که بازی به تاریخ ژاپن احترام میذاره، اما گاهی روایت سنگینش باعث میشه بعضی بازیکنها از خط داستانی فاصله بگیرن.
بخش دوم — گیمپلی و مکانیکها
نقطه قوت اصلی بازی نیا قطعاً گیمپلیشه. سیستم مبارزه سهحالته (High, Mid, Low stance) اجازه میده استایل مبارزهات رو تغییر بدی. هر سلاح حس متفاوتی میده و ترکیب حرکات خیلی متنوعه.
البته سختی بیش از حد بازی بعضی وقتها باعث میشه، ولی همون سختی جذابیتش رو زیاد میکنه. هر بار که باس رو شکست میدی، حس پیروزی فوقالعادهای بهت دست میده.
بخش سوم — طراحی مراحل و دشمنان
مراحل بازی نیا پر از جزئیاتن؛ از قلعههای متروکه گرفته تا روستاهای سوخته و جنگلهای پررمزوراز. هر محیط حس خاصی داره. دشمنها هم خیلی متنوعن و از ساموراییهای انسانی گرفته تا موجودات ترسناک یویوکی جلوی راهت قرار میگیرن.
با این حال، بعضی محیطها تکراری به نظر میرسن و طراحی خطی در مقایسه با بازیهایی مثل دارک سولز، آزادی عمل کمتری بهت میده.
بخش چهارم — گرافیک و موسیقی
از نظر گرافیک هنری، بازی نیا عالی عمل کرده. طراحی زرهها، سلاحها و محیطها فوقالعاده جزئیات بالایی دارن. نورپردازی و جلوههای بصری هم حس تاریکی و مرموز بودن ژاپن اون دوران رو خوب منتقل میکنن.موسیقی هم ترکیبی از سازهای سنتی ژاپنی و ریتمهای پرتنشه که کاملاً با حال و هوای بازی هماهنگه.
بازیهای مشابه و رقبای نیا
برای اینکه مقایسه بهتری داشته باشیم، چندتا از بازیهای مشابه نیا رو اینجا لیست میکنم:
- دارک سولز (Dark Souls): نقطه قوت: آزادی عمل و طراحی مراحل پیچیده. نقطه ضعف: گرافیک قدیمیتر نسبت به بازیهای جدید.
- سکيرو: سایهها دو بار میمیرند (Sekiro: Shadows Die Twice): نقطه قوت: مبارزات سریع و پارری بینقص. نقطه ضعف: نداشتن تنوع سلاح به اندازه نیا.
- الدن رینگ (Elden Ring): نقطه قوت: دنیای باز عظیم و آزادی انتخاب. نقطه ضعف: گاهی سردرگمی بیش از حد.
- بلادبورن (Bloodborne): نقطه قوت: اتمسفر تاریک و سرعت مبارزات. نقطه ضعف: سختی بسیار بالا و محدودیت در سبک مبارزه.
- گوست آو سوشیما (Ghost of Tsushima): نقطه قوت: داستان و گرافیک سینمایی. نقطه ضعف: سیستم مبارزاتی سادهتر نسبت به نیا.
نقد کوتاه
در یک نگاه کوتاه، میشه گفت بازی نیا سریالیه برای گیمرهایی که دنبال چالش واقعی هستن. گیمپلی پیچیده، دشمنان متنوع و داستان نیمهتاریخی باعث میشه تجربهای خاص باشه. ولی برای کسی که دنبال بازی آسون و سرراسته، اصلاً انتخاب مناسبی نیست.
سوالات متداول
۱. آیا بازی نیا سختتر از دارک سولز است؟
بله، خیلیها معتقدن نیا از نظر سیستم مبارزه و باسفایتها سختتره، چون مدیریت استقامت و استنسها پیچیدگی بیشتری دارن.
۲. آیا برای لذت بردن از بازی نیا باید نسخه اول رو قبل از دوم بازی کرد؟
نه الزاماً. هرکدوم داستان جدا دارن، ولی بازی کردن نسخه اول کمک میکنه با مکانیکها بیشتر آشنا بشی.
۳. بهترین سلاح در بازی نیا کدومه؟
جواب مشخصی نداره. بستگی به سبک بازی شما داره. بعضیها با کاتانا راحتترن، بعضیها با کوساریگاما یا نیزه.
جمعبندی و دعوت به کامنت
در نهایت، سری بازی نیا یکی از تجربههای خاص دنیای گیم محسوب میشه. ترکیب ساموراییها با مکانیکهای سولزلایک، گرافیک چشمنواز و موسیقی شنیدنی باعث شده جایگاه ویژهای تو دل گیمرها پیدا کنه.
اگر دنبال چالشی هستی که هم اعصابخوردکن باشه و هم رضایتبخش، نیا دقیقاً همون چیزیه که دنبالش میگردی.