صفحه اصلی > آثار رضا حقی و ادبیات جهان : آموزش نوشتن داستان برای کودکان | مولف رضا حقی

آموزش نوشتن داستان برای کودکان | مولف رضا حقی

آموزش نوشتن داستان برای کودکان

آیا تا به حال به چشمان کودکی که با دهانی نیمه‌باز و چشمانی گرد شده به داستانی گوش می‌دهد، نگاه کرده‌اید؟ جادویی در آن لحظه وجود دارد که تکرار نشدنی است. دنیای داستان‌های کودکانه، سرزمینی است که در آن حیوانات سخن می‌گویند، مداد رنگی‌ها دنیاهای جدیدی خلق می‌کنند و بزرگترین مشکلات با یک درس کوچک و یک آغوش گرم حل می‌شود. بسیاری از ما در قلبمان آرزوی خلق چنین دنیایی را داریم. رویای اینکه روزی داستانی از خودمان را برای کودک دلبندمان، نوه‌هایمان یا حتی برای تمام کودکان دنیا بخوانیم.

اما این رویا اغلب با یک دیوار بزرگ به نام «چگونه نویسنده شویم؟» روبرو می‌شود. آموزش نوشتن داستان برای کودکان فقط یادگیری چند تکنیک نیست؛ بلکه یادگیری دوباره دیدن جهان از دریچه چشمان یک کودک است. این یک مهارت است، یک هنر است و خبر خوب اینکه کاملاً قابل یادگیری است.

در این مقاله جامع و کامل، ما قصد داریم دست شما را بگیریم و قدم به قدم، از اولین جرقه‌های ایده در ذهنتان تا آخرین کلمه‌ای که روی کاغذ (یا صفحه نمایش) می‌آورید، همراهی‌تان کنیم. فرقی نمی‌کند یک والد خلاق باشید، یک معلم دغدغه‌مند یا کسی که به سادگی عاشق ادبیات کودک است؛ این راهنما برای شما نوشته شده. پس یک فنجان چای برای خودتان بریزید، در گوشه‌ای دنج بنشینید و بیایید این سفر شگفت‌انگیز را با هم شروع کنیم.

کودکی که با هیجان در حال خواندن کتاب داستان در یک اتاق رنگارنگ است

سنگ بنای اول: قبل از نوشتن، مخاطب خود را بشناسید

اولین و مهم‌ترین قانون در آموزش نوشتن داستان برای کودکان این است: شما برای بزرگسالان نمی‌نویسید. این جمله شاید بدیهی به نظر برسد، اما بسیاری از نویسندگان تازه‌کار در همین تله می‌افتند. آن‌ها داستان‌هایی با مفاهیم پیچیده، جملات طولانی و کلماتی می‌نویسند که یک کودک هرگز در زندگی روزمره‌اش نشنیده است.

درک دنیای کودک، کلید ورود به قلب اوست. برای این کار، باید داستان خود را بر اساس گروه سنی خاصی تنظیم کنید. نیازها، ترس‌ها، علایق و توانایی‌های درک یک کودک سه ساله با یک کودک دوازده ساله زمین تا آسمان فرق می‌کند.

معرفی کتاب ارواح ملیت ندارند | یوکو تاوادا
بیشتر بخوانید

تقسیم‌بندی سنی: برای چه کسی می‌نویسید؟

بیایید نگاهی دقیق‌تر به این گروه‌های سنی و ویژگی‌های داستان‌های مناسب برای آنها بیندازیم:

  • گروه سنی ۰ تا ۳ سال (نوپا و خردسال):تمرکز: این دوره، دوران کشف حواس پنج‌گانه است. کتاب‌های این سن باید بسیار ساده، تصویری و تعاملی باشند. کتاب‌های مقوایی (Board Books) بهترین گزینه هستند. محتوا: داستان‌ها باید حول مفاهیم بسیار ابتدایی بچرخند: رنگ‌ها، شکل‌ها، حیوانات، صداها، اعضای بدن و کارهای روزمره (مثل خوابیدن، غذا خوردن). ساختار داستان: جملات باید بسیار کوتاه باشند (حتی در حد یک کلمه در هر صفحه). ریتم، قافیه و تکرار کلمات کلیدی هستند. پلات داستانی پیچیده در اینجا هیچ جایی ندارد.
  • گروه سنی ۳ تا ۵ سال (پیش‌دبستانی):تمرکز: کودکان در این سن شروع به درک روابط علت و معلولی ساده می‌کنند. آن‌ها شخصیت‌های مشخص را دنبال می‌کنند و از داستان‌هایی با یک مشکل و راه‌حل ساده لذت می‌برند. محتوا: موضوعاتی مثل دوست‌یابی، شریک شدن اسباب‌بازی‌ها، ترس از تاریکی، رفتن به مهدکودک، یا به دنیا آمدن یک خواهر یا برادر جدید برایشان بسیار ملموس است. ساختار: داستان‌ها می‌توانند یک خط داستانی ساده داشته باشند. تصاویر هنوز هم نقش بسیار مهمی دارند و اغلب نیمی از بار داستان را به دوش می‌کشند.
  • گروه سنی ۶ تا ۸ سال (سال‌های ابتدایی دبستان):تمرکز: این کودکان حالا خودشان می‌توانند بخوانند. استقلال آن‌ها در حال شکل‌گیری است. آن‌ها می‌توانند داستان‌های کمی طولانی‌تر با شخصیت‌های بیشتر و پیرنگ‌های پیچیده‌تر را دنبال کنند. محتوا: کتاب‌های فصل‌بندی شده کوتاه (Early Chapter Books) برای این سن ایده‌آل هستند. موضوعاتی مثل ماجراجویی‌های کوچک، حل معماهای ساده، روابط دوستی در مدرسه، و مواجهه با چالش‌های اخلاقی جذابیت دارد. ساختار: جملات می‌توانند کمی طولانی‌تر شوند. دیالوگ‌ها نقش مهم‌تری پیدا می‌کنند.
  • گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال (Middle Grade):تمرکز: این دوره، دروازه ورود به نوجوانی است. کودکان در این سن به دنبال هویت خود هستند و دنیا را با تمام پیچیدگی‌هایش می‌بینند. محتوا: اینجاست که می‌توانید به سراغ تم‌های عمیق‌تری بروید: عدالت، وفاداری، از دست دادن، پیدا کردن جایگاه خود در جهان. دنیاسازی (World-building) در ژانرهای فانتزی و علمی-تخیلی برای این گروه سنی بسیار مهم است. ساختار: رمان‌های کامل با پیرنگ‌های فرعی و شخصیت‌های خاکستری قابل قبول است.
کتاب جنایات و مکافات: تحلیل عمیق یک اثر کلاسیک
بیشتر بخوانید

پس اولین قدم شما این است: تصمیم بگیرید داستانتان برای کدام یک از این کودکان است. این تصمیم، قطب‌نمای شما در تمام مراحل بعدی خواهد بود.

جرقه الهام: چگونه ایده‌های داستان کودکانه پیدا کنیم؟

«هیچ ایده‌ای ندارم!» این جمله قاتل رویاهای بسیاری از نویسندگان است. اما حقیقت این است که ایده‌ها همه جا هستند. فقط باید یاد بگیریم چطور آن‌ها را شکار کنیم. در آموزش نوشتن داستان برای کودکان، پیدا کردن ایده یعنی فعال کردن کودک درون و نگاه کردن به دنیا با شگفتی.

یک دفترچه یادداشت باز با چند طرح و نوشته پراکنده در کنار یک مداد

از پنجره کودکان به جهان نگاه کنید

بهترین منبع الهام برای داستان کودک، خود کودکان هستند. مدتی را در یک پارک، یک زمین بازی یا در جمع کودکان فامیل بگذرانید. به حرف‌هایشان گوش دهید. به بازی‌هایشان دقت کنید. سوالات آن‌ها گنجینه‌ای از ایده‌هاست.

معدن طلای خاطرات کودکی خودتان

چشمانتان را ببندید و به دوران کودکی خود سفر کنید. چه چیزی شما را خوشحال می‌کرد؟ از چه چیزی می‌ترسیدید؟ بزرگترین آرزویتان چه بود؟ تمام اینها میتواند نقطه شروع یک داستان تاثیرگذار باشد. داستان‌هایی که از احساسات واقعی نشأت می‌گیرند، همیشه صادقانه‌تر و گیراتر هستند.

بازی قدرتمند «چی می‌شد اگه…؟»

این بازی، موتور خلاقیت شما را روشن می‌کند. یک موقعیت یا شیء معمولی را بردارید و یک سوال «چی می‌شد اگه…؟» به آن اضافه کنید: چی می‌شد اگه یه مداد شمعی بود که هرچی می‌کشید، واقعی می‌شد؟ این تمرین ساده می‌تواند ده‌ها ایده خام و هیجان‌انگیز برای شما تولید کند.

ساخت و ساز داستان: اجزای اصلی یک قصه کودکانه به یاد ماندنی

یک ایده خوب مانند یک دانه است. برای اینکه به یک درخت تنومند و پربار تبدیل شود، به خاک، آب و نور نیاز دارد. در دنیای داستان‌نویسی، این عناصر حیاتی عبارتند از: شخصیت، پیرنگ (پلات)، و صحنه. آموزش نوشتن داستان برای کودکان بدون تسلط بر این سه رکن، کامل نمیشه.

شخصیت؛ قلب تپنده داستان شما

کودکان با شخصیت‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. یک شخصیت خوب، دوستی است که کودک در طول داستان با او همراه می‌شود. یک خواسته مشخص به او بدهید، او را باورپذیر کنید (حتی اگر یک اژدهای صورتی باشد) و یادتان باشد: نشان دهید، نگویید (Show, Don’t Tell). به جای اینکه بنویسید «سارا دختر شجاعی بود»، صحنه‌ای را توصیف کنید که شجاعت او را نشان می‌دهد.

کتاب خوشه های خشم
بیشتر بخوانید

پیرنگ؛ نقشه راه ماجرا

پیرنگ یا پلات، اسکلت داستان شماست. ساده‌ترین و مؤثرترین ساختار برای داستان‌های کودکان، ساختار سه پرده‌ای است: شروع (معرفی)، میانه (کشمکش و درگیری) و پایان (نقطه اوج و نتیجه‌گیری). شخصیت شما در پایان داستان باید رشد کرده و چیزی یاد گرفته باشد.

صحنه و فضا؛ دنیایی که داستان در آن نفس می‌کشد

صحنه (Setting) فقط آدرس داستان شما نیست. صحنه باید زنده باشد و به داستان کمک کند. از حواس پنج‌گانه برای توصیف صحنه استفاده کنید: جنگل فقط پر از درخت نیست. بوی خاک نم‌خورده می‌دهد، صدای خش‌خش برگ‌ها زیر پا می‌آید، نور خورشید از لابلای شاخه‌ها روی زمین می‌رقصد.

هنر نوشتن: کلمات را روی کاغذ برقصانید

حالا که ایده، شخصیت و نقشه راه را دارید، وقت نوشتن است. این مرحله برای خیلی‌ها ترسناک‌ترین بخش است. اما نگران نباشید. آموزش نوشتن داستان برای کودکان در این مرحله یعنی فراموش کردن کمال‌گرایی و اجازه دادن به کلمات برای جاری شدن.

قدرت زبان ساده و دلنشین

برای کودکان بنویسید، نه برای اساتید ادبیات. از کلمات ساده و روزمره استفاده کنید و جملات را کوتاه و ریتمیک نگه دارید. اگر می‌خواهید کلمه جدیدی را به کودک یاد بدهید، آن را در یک جمله واضح و بافت مشخص به کار ببرید.

پیش‌نویس اول: فقط بنویسید و آزاد باشید!

مهمترین نکته در مورد پیش‌نویس اول این است: اجازه دارید بد بنویسید! هدف در این مرحله فقط و فقط این است که کل داستان را از اول تا آخر روی کاغذ بیاورید. نگران غلط‌های املایی، جملات ضعیف یا بخش‌های خسته‌کننده نباشید. بعدا وقت برای بهتر کردنش زیاد است.

الماس را بتراشید: فرآیند حیاتی ویرایش و بازنویسی

هیچ نویسنده بزرگی در پیش‌نویس اول، شاهکار خلق نکرده است. جادوی واقعی در بازنویسی اتفاق می‌افتد. اینجا جایی است که شما یک متن خام را به یک داستان درخشان تبدیل می‌کنید.

بلند خواندن: بهترین ابزار ویرایش شما

بعد از تمام کردن پیش‌نویس اول، چند روزی آن را کنار بگذارید. سپس، داستان را از اول تا آخر برای خودتان بلند بخوانید. گوش شما بهترین منتقد شماست. هر چیزی که بد «صدا می‌دهد»، احتمالاً بد نوشته شده است.

گرفتن بازخورد: چشمانی تازه برای داستان شما

داستانتان را به یک کودک در گروه سنی هدف و یک بزرگسال دیگر بدهید تا بخوانند. واکنش‌های یک کودک бесценен (بی‌نهایت ارزشمند) است. آیا حوصله‌اش سر می‌رود؟ آیا می‌خندد؟ در مقابل بازخوردها گارد نگیرید.

آشنایی با سبک نمادگرایی (سمبولیسم)
بیشتر بخوانید

چک‌لیست خود-ویرایشی

با در دست داشتن بازخوردها شروع به بازنویسی کنید. این موارد را چک کنید: شروع قدرتمند، سرعت و ضرباهنگ (Pacing)، قوس شخصیتی، وضوح، و انتخاب کلمات (به جای «سگ دوید»، بنویسید «سگ با سرعت باد»).

فراتر از کلمات: تصویرگری، پیام و گام‌های بعدی

آموزش نوشتن داستان برای کودکان با آخرین نقطه تمام نمی‌شود. دو عنصر دیگر وجود دارند که به داستان شما جان می‌بخشند.

جادوی تصویرگری

در کتاب‌های کودکان، تصاویر به اندازه متن اهمیت دارند. آن‌ها به روایت داستان کمک می‌کنند. وقتی می‌نویسید، به این فکر کنید که تصویرگر چه چیزی را می‌تواند بکشد. حتی می‌توانید یادداشت بگذارید:

[تصویر: خرگوش کوچولو با گوش‌های آویزان و چشمانی غمگین به هویج نصفه خود نگاه می‌کند]

پیام و اخلاقیات: موعظه نکنید!

بسیاری از داستان‌های کودکان یک پیام یا درس اخلاقی دارند. اما بزرگترین اشتباه این است که این پیام را فریاد بزنید. کودکان باهوش هستند و از موعظه مستقیم بیزارند. درس اخلاقی باید در تار و پود داستان بافته شود.

کلام آخر: شما قدرت خلق جادو را دارید

آموزش نوشتن داستان برای کودکان یک مسیر پر از چالش اما بی‌نهایت لذت‌بخش است. این فرصتی است تا دوباره به دنیای شگفت‌انگیز کودکی بازگردید، تخیل خود را آزاد کنید و داستانی خلق کنید که می‌تواند روی لب کودکی لبخند بیاورد، به او شجاعت بدهد یا به او کمک کند تا احساس تنهایی نکند.

به یاد داشته باشید:

  • مخاطب خود را بشناسید.
  • از دنیای اطرافتان و خاطراتتان الهام بگیرید.
  • شخصیت‌های به یاد ماندنی و یک پیرنگ جذاب خلق کنید.
  • ساده و از ته دل بنویسید.
  • با وسواس و عشق ویرایش کنید.

جادویی که در داستان‌های دوران کودکی ما وجود داشت، توسط افرادی مثل شما خلق شده بود. حالا نوبت شماست که این مشعل را به دست بگیرید. اولین جمله را بنویسید. اولین قدم را بردارید. دنیای کودکان منتظر داستان شگفت‌انگیز شماست.

حالا شما به ما بگویید: بزرگترین چالشی که در مسیر نوشتن داستان برای کودکان با آن روبرو هستید چیست؟ ایده‌های خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید!

مولف رضا حقی

دیدگاهتان را بنویسید

سه × پنج =