صفحه اصلی > معرفی سریال : نقد و بررسی انیمه مارپیچ | Uzumaki 2024

نقد و بررسی انیمه مارپیچ | Uzumaki 2024

انیمه مارپیچ

نام اصلی: Uzumaki

نام فارسی: فیلم مارپیچ

محصول: ۲۰۲۴ – ژاپن، ایالات متحده

ژانر: انیمه، دلهره

رده‌ی سنی: ۱۶+

امتیاز: ۲.۵ از ۴

«جونجی ایتو» و مانگاهای‌اش را بسیاری از انیمه‌دوستان می‌شناسند. اقتباس‌های متعدد از آثار او مانند «تومیئه» نام جونجی ایتو را به یکی از پرتکرارترین مانگانویسان دلهره‌ در ژاپن تبدیل کرده است. اما در این مرور به اثر عجیب و غریب او با نام انیمه مارپیچ می‌پردازیم.

ایتو در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود که در انیمه مارپیچ قرار است حتی خود قهرمانان داستان نیز درون تکرار بی‌نهایت مارپیچ گم شوند. داستان در باب شهری با نام «کوروزو» است که قهرمان و راوی داستان، کری، در آن زندگی می‌کند.

انیمه مارپیچ از همان ابتدا و از چهره‌ی پریشان «شوییچی» مخاطب را همچون مارپیچی بی‌انتها به درون خود می‌کشد. این مانگا در سال ۲۰۰۰ یک اقتباس سینمایی داشت که باید گفت آن اقتباس خود درون پیچیدگی و نابهنگامی لحظات داستان غرق شده بود.

انیمه مارپیچ

به‌نوعی کاراکترها در آن اثر دچار روایتی شده بودند که گویی کارگردان قادر به چینش آن‌ها نبود و انتخاب‌های بسیار متوسطی برای رسیدن به درون‌مایه‌ی مانگا صورت گرفته بود. حال با سریالی مواجه هستیم که در آن سعی شده آن مالیخولیای مد نظر ایتو بهتر و عمیق‌تر مخاطب را درگیر کند.

مانگای آقای ایتو و به‌تبع آن انیمه‌ی چهار اپیزودی راه را بر هر فرامتنی باز می‌کنند و اجازه می‌دهند مخاطب از دل آن ترس از ندیده شدن و فراموشی را همچون شیطانی ببیند که مردمان یک شهر را در هر دوره می‌بلعد.

در فیلم اقتباسی نمی‌توانستیم چنین درون روایت غرق شویم، اما انیمه موفق شده طی چهار اپیزود حداکثر ۳۰ دقیقه‌ای این مسیر را برای غرق شدن بیشتر مخاطب باز کند. مسیری که کری و شوییچی در این چهار اپیزود طی می‌کنند گویی همچون «کمدی الهی» دانته مخاطب را به درون عذاب‌هایی منحصربه‌فرد می‌برد.

اما در هیچ جایی از مسیر حتی گذری بر مذهب هم ندارد. او در عوض کاراکترهای خود را اسیر مارپیچ نفرین‌شده‌ای می‌کند که آن‌ها را می‌بلعد بی‌آنکه حق انتخابی داشته باشند.

شاید انتظار داشتیم که انیمه حداقل فضا را کمی گسترده‌تر کند و در اپیزودهای بیشتری تقابل مردمان شهر و مارپیچ دریاچه را تصویر کند و حتی گاهی سوبژکتیو مسیر داستانی را تغییر ندهد. اما این اتفاق در این چهار اپیزود نمی‌افتد و صرفاً تلاش شده بر اساس مالیخولیای موجود در مانگا مخاطب را درگیر داستان کند.

معرفی و نقد سریال استودیو | The Studio 2025
بیشتر بخوانید

به‌همین سبب است که شاید فقط طرفداران همیشگی انیمه و مانگا از دیدن این چهار اپیزود و اقتباسی دیگر از ایتو لذت بیشتری ببرند و مخاطبان دیگر از اپیزود دوم عملاً مسیر را گم کنند و ملتمسانه از کارگردان بخواهند که کاراکترها و موقعیت‌هایی را که در آن‌ها اسیر می‌شوند وسیع‌تر تصویر کنند. این دالان باریک روایی همان ضربه‌ای را که نباید به اثر می‌زند.

انیمه مارپیچ

باید قبول کنیم که چنین هیاهویی که به‌یک‌باره مخاطب را درون خود می‌بلعد نیاز به گستردگی دارد. بله، انیمه کاملاً به مانگا وفادار است، اما این وفاداری در چهار اپیزود ۳۰ دقیقه‌ای نوعی از ایجازگویی را به ذهن می‌رساند که در آن صرفاً از افه‌هایی در طراحی و تصویر کردن دلهره‌ی جسمی بهره برده است و نه فرم روایی. در انیمه مارپیچ فرم بصری و روایی فدای تکنیک‌های طراحی شده‌اند و بیش از آنکه بایستی و چگونی مواجهه با نفرین مارپیچ مد نظر باشد.

از حدقه بیرون زدن چشم‌ها و گره خوردن دست‌ها دور بدن و انبار شدن انبوهی لاشه‌ی لزج روی یکدیگر چشم سازندگان را به خود خیره کرده است. در مانگای آقای ایتو با سفری ادیسه‌گونه مواجه هستیم که در نهایت خود بخشی از بازی بزرگ و پایانی بسته است که بستر را برای بازی بعدی با تغییر نقش کاراکترهای قبلی مهیا می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

چهار × پنج =