فهرسته مطلب
- مقدمه: چرا هنوز درباره فیلم عواقب حرف میزنیم؟
- معرفی فیلم عواقب
- داستان و فیلمنامه؛ عشق ممنوعه در ویرانههای هامبورگ
- کارگردانی و فضای بصری؛ جیمز کنت چطور ما رو برد وسط ۱۹۴۶؟
- بازیگری؛ کیرا نایتلی، الکساندر اسکارسگارد و جیسون کلارک در اوج
- موسیقی، فیلمبرداری و جزئیات فنی
- بهترین فیلمهای مشابه فیلم عواقب
- نقاط قوت و ضعف فیلم عواقب در یک نگاه
- جمعبندی: آیا فیلم عواقب ارزش دیدن دوباره داره؟
- سوالات متداول درباره فیلم عواقب
مقدمه: چرا هنوز درباره فیلم عواقب حرف میزنیم؟
سلام بچهها! یه فیلم هست که هر وقت اسمش میاد دلم میلرزه: فیلم عواقب. سال ۲۰۱۹ اومد، نه خیلی سر و صدا کرد نه اسکار برد، ولی تا امروز هر کی دید عاشقش شد یا حداقل یه بحث داغ راه انداخت. من خودم چهار پنج بار دیدمش و هر بار یه چیز جدید توش پیدا کردم.
فیلم عواقب یه عاشقانهست، ولی نه از اون مدل آبکی هالیوودی؛ یه عشق واقعی، پر از گناه، پر از عذاب وجدان، وسط خرابههای آلمان بعد از جنگ جهانی دوم. امروز میخوام باهم کلنجار بریم تو عمق فیلم عواقب و ببینیم چرا این فیلم هنوز اینقدر طرفدار داره.
معرفی فیلم عواقب
فیلم عواقب (The Aftermath) محصول ۲۰۱۹ به کارگردانی جیمز کنت و بر اساس رمانی به همین نام از ریان بروک ساخته شده. داستان در زمستان ۱۹۴۶ در هامبورگ ویرانشده اتفاق میافته. انگلیسها دارن آلمان رو اداره میکنن.
سرهنگ لوئیس مورگان (جیسون کلارک) و همسرش ریچل مورگان (کیرا نایتلی) به یه عمارت مجلل آلمانی منتقل میشن. صاحبخونه، استفان لوبِرت (الکساندر اسکارسگارد) یه معمار آلمانی بیوهست که دخترش رو تو بمباران متفقین از دست داده. طبق قانون اشغال، استفان باید خونهش رو با خانوادهٔ انگلیسی شریک بشه. همین همزیستی اجباری، جرقهٔ یه رابطهٔ ممنوعه و پرتنش رو میزنه.
داستان و فیلمنامه؛ عشق ممنوعه در ویرانههای هامبورگ
فیلمنامهٔ فیلم عواقب سه نویسنده داره: جو شِرپنل، آنا واترهاوس و خود رایان بروک (نویسندهٔ رمان). داستان خیلی ساده به نظر میرسه: زن یه افسر انگلیسی عاشق یه آلمانی میشه. اما لایههای زیرینش دیوانهکنندهست. فیلم عواقب به ما نشون میده چطور «دشمن» بودن یه نفر میتونه تو یه لحظه بشکنه و تبدیل بشه به «انسان». ریز ریز درد کشیده».
ریچل مورگان پسرش رو تو بمباران لندن از دست داده و کینهٔ عمیقی از آلمانیها داره. استفان هم دخترش رو تو بمباران هامبورگ از دست داده. هر دو غمگینن، هر دو تنها، ولی یکی «برندهٔ جنگ» و یکی «بازنده». این تضاد باعث میشه فیلم عواقب هیچ وقت شعاری نشه. عشقشون نه یهو اتفاق میافته نه کلیشهایه؛ کمکم، با ترس، با شرم، با حس گناه.
تنها نقطهضعف فیلمنامه اینه که گاهی زیادی تمیز و مرتب پیش میره. انگار نویسندهها میترسیدن مخاطب عام رو از دست بدن، برای همین بعضی جاها به جای اینکه بذارن سکوت حرف بزنه، دیالوگهای توضیحی میذارن. ولی در کل، فیلم عواقب یکی از بهترین عاشقانههای دههٔ اخیر رو داره.
کارگردانی و فضای بصری؛ جیمز کنت چطور ما رو برد وسط ۱۹۴۶؟
جیمز کنت قبلاً سریال Testament of Youth رو ساخته بود که اونم عاشقانهٔ جنگ جهانی اول بود. تو فیلم عواقب نشون میده چقدر استاد خلق فضاست. هامبورگ ۱۹۴۶ رو اینقدر واقعی نشون میده که انگار خودت اونجایی؛ برف، خاکستر، آجرهای شکسته، بوی نم و سرما از پرده میاد بیرون.
رنگپردازی فیلم عواقب فوقالعادهست: رنگهای سرد، خاکستری و آبی غالبن، فقط تو صحنههای عاشقانه یه کم رنگ گرم میاد تو کادر؛ مثلاً نور شومینه روی صورت کیرا. پلانهای طولانی و ثابت هم خیلی به فیلم عمق میدن. یه سکانس هست که ریچل داره پیانو میزنه و استفان از پلهها تماشاش میکنه؛ دوربین ده دقیقه تکون نمیخوره، فقط صورت دو تا بازیگر رو نشون میده. اینجور لحظههاست که فیلم عواقب رو از یه ملودرام معمولی جدا میکنه.
بازیگری؛ کیرا، الکساندر و جیسون در اوج
بیاید واقعی باشیم: فیلم عواقب بدون این سه تا بازیگر، نصف این زیبایی رو هم نداشت.
- کیرا نایتلی (ریچل مورگان): بهترین بازی عمرش رو اینجا کرده. اون نگاه سرد و شکستهش تو نیم ساعت اول، بعد کمکم آب شدنش… دیوونهکنندهست.
- الکساندر اسکارسگارد (استفان لوبِرت): تا حالا اینقدر شکننده و مردانه همزمان ندیده بودمش. یه جاهایی فقط با چشماش حرف میزنه و اشکت رو درمیاره.
- جیسون کلارک (لوئیس مورگان): نقشش سختترین بود؛ همسر فریبخورده، ولی قابل ترحم، ولی نه منفور. خیلی خوب از پسش براومد.
شیمی بین کیرا و الکساندر آنقدر قویه که بعضی منتقدا گفتن «غیراخلاقی» به نظر میرسه! ولی خب، همین غیراخلاقی بودنش واقعیته.
موسیقی، فیلمبرداری و جزئیات فنی
موسیقی متن کار مارتین فیپس هست؛ مینیمال، غمگین، گاهی فقط یه پیانو. یکی از بهترین ساندترکهای ۲۰۱۹ بود. فیلمبرداری فرانتس لوستینگ هم شاهکاره؛ لنزهای قدیمی، نور طبیعی، فوکوس نرم. لباسها و دکور هم که انگار از موزه آورده بودن. همه چیز تو فیلم عواقب جزییات داره؛ حتی دکمههای مانتوی ریچل مال همون دورهست.
بهترین فیلمهای مشابه فیلم عواقب
- خواننده (The Reader 2008) – عشق ممنوعه بین یه زن آلمانی و پسر نوجوان بعد از جنگ
- فیلم پیانیست (The Pianist 2002) – تلخی جنگ جهانی دوم از زاویه یه یهودی لهستانی
- تاوان (Atonement 2007) – عاشقانهٔ تلخ کیرا نایتلی در دل جنگ جهانی دوم
- فیلم فهرست شیندلر (Schindler’s List 1993) – شاهکار اسپیلبرگ درباره هولوکاست
- فیلم زندگی زیباست (Life Is Beautiful 1997) – عشق و امید وسط اردوگاه کار اجباری
- عشق (Amour 2012) – نه جنگ داره نه آلمان، ولی همون عمق احساسی رو داره
- دختر دانمارکی (The Danish Girl 2015) – دوباره الکساندر اسکارسگارد در نقش یه مرد شکننده
نقاط قوت و ضعف فیلم عواقب در یک نگاه
نقاط قوت: بازیها، فضای بصری، شیمی عاشقانه، موسیقی، عدم شعارزدگی
نقاط ضعف: گاهی زیادی تمیز و قابل پیشبینی، پایان کمی عجلهای
امتیاز من: ۸.۷ از ۱۰
جمعبندی: آیا فیلم عواقب ارزش دیدن دوباره داره؟
صد درصد! فیلم عواقب یکی از اون فیلمهاییه که هر چی بیشتر میبینی بیشتر دوستش داری. نه فقط یه عاشقانهست، یه درس بزرگ انسانیه درباره بخشش، تنهایی و اینکه «دشمن» گاهی فقط یه برچسب سیاسیه. اگر تا حالا ندیدی، همین امشب بذار تو برنامهت. اگر دیدی، دوباره ببین و بیا اینجا برام بنویس کدوم سکانس بیشتر به دلت نشست؟
سوالات متداول درباره فیلم عواقب
۱. فیلم عواقب بر اساس داستان واقعی ساخته شده؟
خیر، رمان رایان بروک داستانیه، ولی خیلی از جزئیات تاریخی (مثل عملیات گومورا و وضعیت هامبورگ ۱۹۴۶) واقعیان.
۲. فیلم عواقب کجا فیلمبرداری شده؟
عمدتاً در آلمان و جمهوری چک، بعضی صحنهها هم در پراگ.
۳. آخر فیلم عواقب چی میشه؟ (اسپویل نکنید!)
ببینید دیگه! ولی بدونید تلخ و شیرین همزمانه.
۴. بازیگرای اصلی فیلم عواقب کیان؟
کیرا نایتلی، الکساندر اسکارسگارد، جیسون کلارک، فلورا تیلینگ (دختر استفان در فلشبک).
۵. فیلم عواقب جایزه برده؟
نه جایزهٔ بزرگی، ولی تو جشنوارههای کوچک چند تا نامزدی داشت.



