نام انگلیسی: Rosemary’s Baby
نام فارسی: فیلم بچهی رزماری
محصول: ۱۹۶۸ – ایالات متحده
ژانر: دلهره، رازآلود
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
همانطور که میدانید فیلمی جدید از کمپانی پارامونت با نام «واحد شمارهی هفت.اِی» منتشر شده است. اما چون فیلم منتشرشده به سال قبل از رخدادهای فیلم «بچهی رزماری» میپردازد، بهتر آن دیدیم که ابتدا اثر آقای «پولانسکی» را مرور کنیم و سپس به درون اثر جدید برویم.
فیلم بچهی رزماری اولین فیلم پولانسکی پس از ورود به خاک ایالات متحده بود. آنچه در تاریخ ثبت شده ادعای «فرانسوآ تروفو» است که قرار بوده فیلم بچهی رزماری را «آلفرد هیچکاک» کارگردانی کند، اما این کارگردان آن را رد کرده است. در هر حال اقتباس از رمان «ایرا لوین» به پولانسکی جوان واگذار شد.
باید گفت که این انتخاب اجباری بهترین بود و حال که دههها از انتشار فیلم بچهی رزماری میگذرد، شاید اگر هیچکاک آن را کارگردانی کرده بود بهراحتی در زیر لایههای آثار دیگر این کارگردان پرکار استودیویی مدفون میشد و شاید حتی آن فیلمبرداریهای رئالیستی در لوکیشین خیابان پنجاهم نیویورک را هرگز مشاهده نمیکردیم.
زمانی که فیلم بچهی رزماری را در کنار دو لت دیگر از سهگانهی «آپارتمان» با نامهای «انزجار» و «مستأجر» در کنار یکدیگر قرار میدهیم، ناخودآگاه وارد مالیخولیای حاکم بر هر سه اثر نیز خواهیم شد؛ مالیخولیایی که در اثر آن کاراکترها دیگر دنیای واقعی پیرامون خود را برای ارتباط امن نمیبینند و دست به هر کاری میزنند تا از درون آن جان سالم به در برند.
فیلم بچهی رزماری در دههی ۱۹۶۰ روی پرده رفته است و بهسبب نقش اول آن که یک زن است باید هم تفاسیری فرامتنی در باب زن، خانواده، آزادی و در نهایت رهایی از جامعهی مردسالار را در باب آن بخوانیم و بشنویم. اما روایت آقای پولانسکی جز یک داستان جذاب در سینمای دلهره نیست.
زمانی که یک اثر موفق میشود انواع و اقسام فرضیهها به آن نسبت داده میشود. بهراحتی میتوان به اثر «روانی هیچکاک» یا حتی فیلم اول «جنگیر» نیز اینگونه پرداخت. در باب فیلم بچهی رزماری که وضعیت بغرنجتری را در باب تئوریهای توطئهی پشت آن هم داشتیم.
«شارون تیت»، همسر جوان پولانسکی، در سال ۱۹۶۹ توسط خانوادهی منسون سلاخی شد و این اتفاق سریعاً همهی نگاهها را بهسوی فیلم «بچهی رزماری» برد. اما باز هم باید گفت که بچهی رزماری اقتباسی موفق از روی رمانی پر فروش در ژانر دلهره است.
اهمیت فیلم بچهی رزماری در تاریخ سینما بدان سبب است که باعث شد ژانر دلهره از طریق ترکیب با ژانری چون هیجانانگیز بار دیگر در سینمای جریان اصلی نفس بکشد.
آقای پولانسکی در بچهی رزماری سعی دارد از طریق ترکیب سوررئالیسم و دلهرههای ماورایی مخاطب را در برابر مالیخولیای ذهنی یک زن قرار دهد. رزماری در این فیلم بچهی رزماری تبدیل به مادر دجال میشود و کل روایت این فرآیند را به تصویر میکشد.
اما زیبایی کار آنجاست که همهچیز از زاویهدید رزماری تصویر میشود و پولانسکی اروپایی با دوربین خود این مسیر را زندهتر از روایتهای استودیویی و غلوشده تصویر میکند.
در نتیجه نیازی به استفاده از المانهای رایج در این ژانر مانند طراحی چهرهی بسیار سنگین یا حتی جامپاسکر و در نهایت بهره بردن از تزریق ترس مقطعی نیست. آنچه در فیلم بچهی رزماری بیش از هر چیزی ذهن را درگیر میکند انتزاعیست که به جنون میانجامد و آقای پولانسکی آن را به زیبایی تصویر میکند.
اگر فیلم دیگر آقای پولانسکی با نام «قاتلان شجاع خونآشام» را که در همان سال اکران شد با فیلم بچهی رزماری مقایسه کنیم، بهراحتی میتوان به این نتیجه رسید که این فیلمساز با فاکتورهای ژانری کاملاً آشناست و بدون بهره بردن از آن المانها مخاطب را دعوت به ذهن پریشانشدهی رزماری میکند.
فیلم بچهی رزماری اثری مهم در ژانر دلهره است و نشان میدهد که بسیاری از آثار پس از آن چگونه تحت تأثیر قابهای پولانسکی قرار گرفتهاند. در نهایت نباید از بازی بسیار زیبای فیلمسازی چون «جان کاساوتیس» در نقش گای و بازیگری چون «میا فارو» در نقش رزماری غافل بود.
که شرایط ورود مخاطب به درون راهروهای ذهنی این رزماری را فراهم کردند. در اثر محصول ۲۰۲۴ بهراحتی میتوان دچار قیاسی شد که از طریق آن به زیبایی اثر پولانسکی بهتر و بیشتر پی برد.