فضا و زمان گمشده درون ذهنی مضطرب . نقد فیلم beau is afraid
چند سالیست در سینما بازگشتی زیبا به دوران کلاسیک هنر میبینیم. فیلمسازان در سرتاسر دنیا سعی میکنند طول اثر خود را بهلحاظ زمانی فدای سیاست ۹۰ دقیقهای نکنند. ساز و کار سینمای مینیمالیستی جداست و فیلمسازانی چون برسون میتوانند در این مسیر گام بردارند.
اما بسیاری از آثار سینمایی نیاز به طول زمانی بیشتری دارند تا کارگردان بتواند مخاطب را در دنیایی که خلق کرده غوطهور کند. «اری استر» یکی از همین فیلمسازان است که در آثار خود فرم و محتوا را فدای طول زمانی کوتاه نمیکند. استر با دو اثر «موروثی» و «میدسامر» تکانی معنادار در سینمای دلهره ایجاد کرد.
فیلم beau is afraid
سینمای استر در میان دلهرهی جسمی و انتزاعی ذهن تنفس میکند و بههمین سبب است که دو اثر آخر او برای هر مخاطبی در ژانر دلهره تجربهای نو محسوب میشدند. حال استر در جدیدترین ماجراجویی خود سعی دارد انتزاع یک ذهن مضطرب را طی ۳ ساعت در برابر چشمان مخاطب قرار دهد.
ابتدای نقد فیلم beau is afraid بدون شک مرا بهیاد «باردو» انداخت. اما تفاوت معنادار زاویهدید دو کارگردان یکی از لذتهای تماشای این اثر بود. ایناریتو در باردو لحظهی تولد نوزاد را از زاویهدید مادر و پدر تصویر میکند و سپس وارد دنیای برزخگونهی خود میشود.
حال استر از درون رحم مادر اولین روشناییهای دنیای بیرون را از زاویهدید «بو» تصویر میکند تا مخاطب را به درون ذهن بو بکشاند. شاید برای بسیاری که بین دنیای سوررئالیسم و رئالیسم جادویی کمی سردرگم هستند، تماشای این دو اثر بهصورت متوالی (البته باید نزدیک به ۷ ساعت وقت خالی برای خود در نظر بگیرید) کارگاهی بصری برای درک این دو دنیای فراواقع است.
شاید بسیاری از مخاطبان فیلم beau is afraid از همان ابتدایی که بو از دفتر روانشناس خود خارج میشود با دنیای تقریباً انتزاعی و مصنوعی پیرامون این کاراکتر انتظار بیدار شدن بو از یک کابوس را دارند. اما استر این دنیا را ادامه میدهد و ادامه میدهد تا بدبینترین مخاطب فیلم نیز در دالان ذهن مضطرب بو اسیر شود. در اینجا کمی درنگ کنید و برای لحظهای وارد دنیای فیلم «نیویرک، جزء به کل»، محصول ۲۰۰۸، اثر کافمن شوید.
فیلم beau is afraid
بیشک همچون کاراکتر اول آن فیلم در این روایت نیز با سفری ذهنی و آشفته همراه خواهید شد. بو در این فیلم درگیر اضطراب، ترس و در نهایت وسواسی فکری است که در ادامهی فیلم beau is afraid مشخص میشود که همهاشان را از رابطهاش با مادر دارد. دنیای فیلم استر آنقدر وسیع است که هر مخاطبی با هر پیشینهی مطالعاتی در حوزهی روانکاوی، روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفه بهراحتی میتواند با آن ارتباط برقرار کند. فیلم او هم اگزیستانسیالیستی در معنای هایدگری و سارتری است، هم ابزورد در معنای بکتی است و هم ادیپگونه از مسیر فروید به رابطهی فرزند و والد میپردازد. استر در سوررئالیسم خود گذری هوشمندانه به دنیای دیوید لینچ هم میزند.
فیلم beau is afraid تقریباً نقطهی مقابل سوگلیهای منتقدهای هالیوودی ساکن لندن و نیویورک و سانتیمانتالیسم فرمالیستی و جشنوارهای است.
کارگردان این اثر دیگر میتواند بهعنوان یک مؤلف در سینما نامیده شود، چرا که هم امضای خود را در آثار قبلی حفظ کرده است و هم خط سیر رواییاش را پی میگیرد. آنچه باعث میشد سینماگرانی همچون «هاوارد هاوکس» در ابتدای نظریهی سینمای مؤلف برآشفته شوند، همین داشتن امضاء در اثر و کارنامهی فیلمسازی بود. فیلم بو دیگی بزرگ از همهی درونمایههای انسانی است و در نهایت فرد را در دادگاه ذهنیاش بهسبک سفر جک در اثر فونتریه سوار بر قایقی مقابل دادگاهی که او را از قبل محکوم میداند حاضر میکند.
استر با زیرکی مخاطبی را که در فضای ذهن آشفتهی بو اسیر شده با کلیدواژههای «گناهکار» یا «خودتو سرزنش نکن» که گاه روی دستمال کاغذی و گاه از طریق روانشناس و دیگر کاراکترها به او خطاب میشود به زمان حال میآورد. این اثر وسیع روانکاوی ذهنی مضطرب است که مخاطب سینما در قصهای بهدرازای عمر یک شخص در معرض آن قرار میگیرد؛ زمانی که روانکاو یا روانشناس به اعماق ذهن، ترسها و پریشانیهای بیمار رسوخ میکند.