صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم مخمصه | Heat 1995
ads

نقد فیلم مخمصه | Heat 1995

فیلم مخمصه

نام اصلی: Heat

نام فارسی: فیلم مخمصه

محصول: ۱۹۹۵ – ایالات متحده

ژانر: جنایی

رده‌ی سنی: ۱۶+

امتیاز: ۴ از ۴

مصطفی ملکی

زمانی که نامی از «مایکل مان» برده می‌شود گویی همه‌ی مخاطبان سینما ناخودآگاه نام «مخمصه» را یک‌بار در ذهن خود مرور می‌کنند. رابطه‌ی آقای مان و این فیلم نیز در همان سال ۱۹۹۵ خلاصه نمی‌شود.

«آل پاچینو» در میان مصاحبه‌ای در باب فیلم مخمصه چنین می‌گوید که وقتی «دنیرو» این فیلمنامه را به دست من رساند و با هم مطالعه‌اش کردیم، چشم‌بسته پذیرفتیم و هر کدام به‌سوی ادارات پلیس و زندان‌ها رفتیم تا از پوسته‌‌ی رابرت و آلفردو، حداقل برای یک سال، خارج شویم.

او در توصیف کاراکتر وینسنت عنوان می‌کند که برای من او پلیسی بود که از ابتدا تا انتهای این ماجرا غرق در کوکایین است و قرار نیست جز مسیری که انتخاب کرده حتی برای لحظه‌ای خود را پس بکشد.

فیلم مخمصه

فیلم مخمصه برای اولین بار قرار بود دو بازیگری را که نماد چند دهه‌ی سینما بودند در خود داشته باشد. داستان مایکل مان در باب رخداد یک سرقت بزرگ یا جنایتی بزرگ‌تر و در نهایت دزد و پلیس‌بازی نیست. فیلم مخمصه در باب دو انسان و دو دنیایی است که گویی بیش از تفاوت ظاهری در یک مسیر قرار دارند.

مایکل مان دراثر خود به‌گونه‌ای دنیای این دو را قاب‌بندی می‌کند که هنگام رو در رویی یا تعقیب و گریز هر کدام مخاطب با چهره‌ی یکی و پشت سر آن یکی مواجه شود؛ حتی در سکانس معروف و بی‌نظیر کافه. در این سکانس هر کدام از این دو کاراکتر ۲۷ پلان را به خود اختصاص داده که با برش‌هایی مستقیم به آن‌ها می‌رسی.

اما قاب‌های آقای مان در فیلم مخمصه آن‌قدر عریض هستند که گویی شهر لس‌آنجلس سومین کاراکتر مرکزی این روایت است. بعید است اثری سینمایی در هالیوود این‌قدر زیبا وسعت و پهنای این شهر را تصویر کند.

اما پالت رنگی، موسیقی متن و در نهایت نورپردازی گویی تکمیل‌کننده‌ی شخصیت‌پردازی نیل و وینسنت هستند. به سکانس ابتدایی خانه‌ی نیل توجه کنید که ورود او و دو تیلت به بالا در کنار پالت رنگی سرد و خنثی با موسیقی متنی که زیر تصویر است چگونه تنهایی این کاراکتر را به‌تصویر می‌کشد.

نقد فیلم حفره‌ای در حصار | The Hole in the Fence 2022
بیشتر بخوانید

فیلم مخمصه

فیلم مخمصه صرفاً اثری جنایی یا روایت در باب یک سارق حرفه‌ای و گروه‌اش و از آن‌سو پلیسی متعهد نیست. همان‌طور که در بالا اشاره شده در این اثر شاهد خلق دو دنیا هستیم که کاراکترهای اصلی هر کدام از این دو دنیا در حال گام برداشتن به‌سوی کمال هستند. شاید باید این فیلم را شاعرانه‌ای در باب تنهایی نامید که شاعران آن یا شاید به‌قول کاراکتر وینسنت راهبان آن یک سارق و یک پلیس هستند.

در نهایت باید گفت فیلم مخمصه قله‌ی فیلمسازی مایکل مان است؛ قله‌ای که هیچ‌گاه توسط او و حتی دیگران فتح نشده است. شاید «نولان» در «شوالیه‌ی تاریکی» یا فیلمسازان دیگری در آثار خود برای لحظاتی تحت تأثیر این فضاسازی قرار گرفته‌اند، اما کلید معبد مایکل مان حتی دیگر در دستان خودش هم نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

11 + هشت =