نام انگلیسی: The Smashing Machine
نام فارسی: فیلم ماشین کوبنده
محصول: ۲۰۲۵ – کشور آمریکا
ژانر: درام، ورزشی
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
سالهاست هنرهای رزمی ترکیبی با نام اختصاری امامای، تبدیل به یکی از ورزشهای محبوب میان ورزشدوستان شده است. محبوبیت این رشته بهحدی است که سازمانهایی چون یوافسی، عملاً به بنگاه پولسازی برای تقابل دو ستاره تبدیل شدهاند و بسیاری از شهرهای بزرگ در سرتاسر جهان آمادهی میزبانی از این مسابقات هستند.
اما در باب بازنمایی این ورزش نوظهور در سینما باید گفت که جز جذب برخی ستارههای بازنشسته در آثار سینمای گروه «ب» و استفاده از آنها در نقش شرور یا گروه اشرار در آثار جریان اصلی، اتفاق دیگری رخ نداده است. حال «بنی سفدی» در اولین گام خود، بدون حضور برادرش، فیلمسازیاش را به کار انداخته و قصد دارد به سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ بازگردد.
او در فیلم ماشین کوبنده شخصیتی حقیقی با نام «مارک کِر» را انتخاب کرده است که در سالهای ابتدایی مسابقات امامای، برای کسب درآمد وارد رینگ میشد؛ رینگی که در اوایل حتی دستکش هم در آن اجباری نبوده و بسیاری از قوانین وضع نشده بودند. در این ورزش نوظهور، هر کدام از قهرمانهای ورزشی در رشتههای مختلف – کشتی تا جوجیتسو و مویتای – میتوانستند حضور پیدا کنند و از طریق ترکیب فنون رزمی و کشتی، حریف خود را از پای درآورند.
با توضیحات ابتدایی قصد داشتیم از کار ارزشمند بنی سفدی بگوییم. شمّ فیلمسازی او باعث شده تا مارک کِر در یکی از روزهایی که به خرید میرود، مورد توجه قرار بگیرد. آقای سفدی نه قصد دارد زندگینامهای از این کاراکتر ارائه دهد و نه تاریخشناسیای نسبت به ورزش موردنظر را در ذهن دارد. او دورهای از زندگی مارک کِر را زیر ذرهبین میبرد که طبق دنیای فیلمسازی او، تنش موردنظر ایجاد کند. سفدی، همچون آثار گذشتهاش، باز هم از برشهای روایی تغذیه میکند و آن را از طریق برشهای روی تصویر و پرشهای درون قاب بهدست میآورد.
اما چه چیزی در این اثر شما را وادار به هیجان میکند؟ سفدی و برادرش پاسخ را در آثار گذشتهی خود و بهخصوص اثر درخشان «فیلم جواهرات تراش نخورده» دادهاند. آنها مخاطب را بهیکباره درون زندگی یک کاراکتر میاندازند. دوربین را تا جایی که میتوانند حول کاراکتر و درعینحال دور از او به حرکت وامیدارند. این کار سبب میشود فیلم ماشین کوبنده صرفاً نگاه اولشخص نداشته باشد و مخاطب از طریق قابهایی مستندگونه – که بعضاً بهعمد با دوربین ویدیویی گرفته شدهاند – همگام با کاراکتر اصلی گام بردارد.
اما شخصیتپردازی آقای سفدی و درعینحال بازیکردن با ساختار تاریخی درامهای ورزشی، یکی از لذتهای این اثر محسوب میشود. روایت از همان ابتدا کاملاً زیرکانه، مخاطب را به درون نشئگی حاصل از کلیشهها و هیجان پیروزی، قهرمانیهای متعدد، غرور، شکست، سقوط، تلاش، اوج و در نهایت پیروزی دوباره قرار میدهد. اما در تکتک این نقاط، دنیایی دیگر را ترسیم میکند و در نتیجه، بارها و بارها باعث شگفتی مخاطب میشود.
به ترانههای انتخابی روایت دقت کنید که بنی سفدی چگونه آرامش را از طریق آنها در اوج تنشهای روایت ترسیم میکند. گاهی حتی دوربین از همهی کاراکترها فاصله میگیرد و آنها را بیهیچ کنشی از دور نظاره میکند. در باب شخصیتپردازی نیز باید اینگونه گفت که بنی سفدی حتی برای لحظهای هم که شده، آن رقیب شرور و دستنیافتنی یا دوست حسود و رقیب را در کلیشهی درامهای ورزشی خلق نمیکند.
گویی روایت او اصلاً نیازی به این نقاط سیاه ندارد و همهی آنها بهصورت یکجا درون کاراکتر اصلی جمع شدهاند. بهنوعی میتوان گفت که مارک کِر در این اثر ابتدا از خودش شکست میخورد و سپس در رینگ نقش بر زمین میشود. در این روایت، رینگ همه را شکست میدهد و در عین حال به همهاشان پیروزی نیز اهدا میکند. اما نگاه سفدی به بیرون از رینگ و درون خود کاراکترهاست. اولین گام برادران سفدی در ساخت جزیرههای روایی جدا از هم، زیبا، ساده، وفادار به فرم قبلی و در عینحال با ساختارشکنی جسورانهای همراه بود.

