نام انگلیسی: Jurassic World Rebirth
نام فارسی: فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: علمی-تخیلی، هیجانانگیز، ماجراجویی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
در مرور فیلم خالق آقای «گرث ادواردز» عنوان کردیم که این کارگردان عملاً در ایجاد تعادل بین دنیای جلوههای ویژه و بهرهگیری از کاراکترها انسانی دچار نوعی سردرگمی شده بود. در نتیجه آن چیزی که در فیلم موردنظر مشاهده کردیم انبوهی از تصنع در دنیایی بود که سعی داشت از لایواکشن فراری باشد.
حال کارگردانی چهارمین فیلم از دنیای ژوراسیک نیز به او سپرده شده است. باتوجهبه فیلم قبلی این کارگردان و همچنین افتضاح دنیای ژوراسیک در اثر سوم، مخاطب با بدبینی وارد فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک میشود؛ فیلمی که حتی بازیگران قبلی هم در آن حضور ندارند.
آقای ادورادز در فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک عملاً از کلیشههای دلهرههای هیولایی بهره برده است. بهنوعی نقش منفعل دایناسورها در دورهی جدید این فرنچایز را با اضافه کردن برخی المانهای ژانر دلهره تبدیل به حضوری فعال کرده است. او در این روایت همچنان روی خط یک اثر ۱۳ ساله گام برمیدارد.
اما تفاوت در اینجاست که برشها را در صحنههای تقابل با تأخیر حداکثری انجام میدهد و حتی گاه ادامهی یک رخداد دلهرهآور یا اکشن را بهتصویر میکشد.
استفادهی آقای ادواردز از جلوههای ویژه در فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم میشود. در پردهی اول و دوم با دنیای وسیعی مواجه هستیم که برای اولین بار در دنیای ژوراسیک تجربه میکنیم. اما در کل پردهی سوم وارد همان جهان بستهای میشویم که تصنع افراطی از سر و روی آن میبارد.
همانطور که در بالا اشاره شد استفاده از برخی ایدههای ژانر دلهره به پیشبرد روایت کمک کرده است. حتی استفاده از جهشیافتهها نیز بهنظر تزریق هیجان است. اما یک مشکل اساسی وجود دارد و آن هم طراحی این کاراکترهای جهشیافته است. باید گفت گروه طراح هیچ درکی از دنیای زیباییشناسی دفرمهبودن نداشتهاند.
هیولاهای این طراحان چشم را در نتیجهی قانون نانوشتهی انزجار اذیت نمیکنند، بلکه بهسبب ضعف و باریبههرجهت طراحی کردن است که باعث ناامیدی مخاطب میشوند. بههمین سبب است که در بخش اول داستان عملاً دنیای تغییر یافته و حتی زیبایی را در جهان ژوراسیک شاهد هستیم.
اما در باب انتخاب بازیگران باید گفت جسارت قابل تأملی را شاهد بودهایم. این جمله در باب انتخاب بازیگران است و نه شخصیتپردازی بسیار ضعیف کارگردان. آقای ادواردز عملاً شخصیتپردازیای در این روایت ندارد.
بهترین فیلم های اسکارلت جوهانسون
کاراکترهای او عملاً همهاشان وابسته به گذشتههایی هستند که در روایت تأثیر دارند اما حتی به قرینه هم قابل درک نیستند. کارگردان صرفاً کاراکترها را درگیر تروما و اشک و حملات عصبی میکند اما هیچ منطق روایی قابل استنادی را در خردهروایتهایاش ارائه نمیدهد.
در نتیجه تنها لاشهای از کاراکترها را در فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک شاهد هستیم. بهنوعی میتوان اینگونه گفت که کاراکترهای آقای ادورادز در فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک فقط خیلی خوب توسط دایناسورها خورده و قورت داده میشوند، وگرنه هیچ خاصیتی ندارند.
از آنسو بازیگران نیز در برخی از صحنهها گویی هیچ درکی از خطر. موجودات غولپیکر گوشتخوار و مواردی از این دست ندارند. آنها صرفاً منتظر فرمان کارگردان بودهاند تا واکنش تصنعی خود را مقابل دوربین ارائه دهند.
فیلم جدید از دنیای ژوراسیک همانقدر که در بخشهایی از خود مخاطب را سرگرم جلوههای ویژهی خوب در فضایی قابل اعتنا و پذیرش میکند، بههمان نسبت در بقیهی بخشهایاش ترکیبی از افتضاحات قبلی دنیای کارگردان و دنیای داستانی خود است.
و در نهایت درونمایهی کمونیستی و ضدسرمایهداری فیلم که باز هم در مقایسه با دنیای هالیوودی چیزی بیش از یک شوخی نیست. در فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک کاراکترها به دنبال ترکیبی در خون دایناسورها هستند که میتواند بسیاری از بیماریها را جبران کند.
اما در میانهی روایت فیلم تولد دوبارهی دنیای ژوراسیک دکتر کمونیست علیه شرکت داروسازی سرمایهدار و خونآشام اقتصادی دست به قیام میزند و همراه زورای مزدور دارو را برای مصرف جهانی بهصوذت اپنسورس در اختیار شرکتهای مجهول و انتزاعی قرار میدهند تا این داروی انتزاعی رایگان به دست همهی مردم جهان برسد.
بخشی از ایدههای آرمانشهری کمونیسم که عدهای تنپرور را به امید رسیدن به آن دهههاست فریب میدهد و زادهی جدید آن ووکیسمی است که دقیقاً شبیه جهتیافتههای همین فیلم با توصیفاتی که ارائه کردیم است.