فیلم مصائب ژاندارک
فیلم مصائب ژاندارک : شما نمی توانید تاریخچه فیلم صامت را بدانید مگر اینکه چهره رنه ماریا فالکونتی را بشناسید. در یک رسانه بدون کلمات ، جایی که سازندگان فیلم معتقد بودند که دوربین ماهیت شخصیت ها را از طریق چهره آنها گرفته است ، دیدن Falconetti در ” فیلم مصائب ژاندارک ” (1928) درایر به چشمهایی نگاه می کند که هرگز شما را ترک نخواهد کرد.
با نقد فیلم مصائب ژاندارک همراه ما باشید.
Falconetti (همانطور که همیشه او را صدا می کنند) فقط این فیلم سینمایی را ساخته است. پائولین كائیل نوشت: “این ممكن است بهترین نمایشنامه ای باشد كه تاكنون روی فیلم ضبط شده است.”
او وقتی بازیگر پاریس بود كه توسط كارل تئودور درایر (1868 – 1889) در صحنه تئاتر بلوار كوچكی دیده شد ، دانمارکی كه یكی بود او یادآوری کرد که این یک کمدی سبک بود ، اما چیزی در چهره او بود که او را تحت تأثیر قرار داد: “در پشت آن نما روح بود.” او آزمایشات صفحه نمایش را بدون آرایش انجام داد ، و آنچه را که بدنبال او بود پیدا کرد ، زنی که تجسم سادگی ، شخصیت و رنج است.
بیشتر بخوانید:فیلم پرسونا
بودجه زیاد و فیلمنامه توسط تهیه کنندگان فرانسوی به درایر داده شده بود ، اما او فیلمنامه را انداخت و در عوض به متن دادرسی جوآن روی آورد. آنها داستانی را بیان کردند که به افسانه تبدیل شده است: این که چگونه یک خدمتکار ساده در کشور اورلئان ، که لباس پسرانه بر تن داشت ، نیروهای فرانسوی را در شکست نیروهای اشغالگر انگلیس هدایت کرد.
چگونه وی توسط وفاداران فرانسوی به انگلیس اسیر شده و به دادگاه كلیسا آورده شد ، جایی كه اعتقاد او به الهام گرفتن از چشم اندازهای آسمانی منجر به اتهام بدعت شد. قبل از سوزاندن جوآن در 1431 ، 29 مورد معاینه متقابل همراه با شکنجه وجود داشت. درایر آنها را در یک تحقیق تفتیش عقاید قرار داد که در آن قضات با ترس از شجاعت او چهره هایشان پیچ خورده بود ، با داد و فریاد بر او غلت می زدند.
بیشتر بخوانید:فیلم فانی و الکساندر
اگر به موزه فیلم دانمارک در کپنهاگ بروید می توانید مدل درایر را برای مجموعه فوق العاده ای که برای فیلم ساخته است مشاهده کنید. او همه اینها را یک قطعه می خواست (با دیوارهای متحرک برای دوربین ها) ، و شروع کرد با برج هایی در چهار گوشه ، با دیوارهای بتونی بسیار ضخیم که می توانستند بازیگران و تجهیزات را پشتیبانی کنند.
در داخل محوطه نمازخانه ها ، خانه ها و دادگاه كلیسایی بنا شده بود كه طبق یك هندسه عجیب ساخته شده كه پنجره ها و درها را از یكدیگر خارج می كند و هارمونی های تصویری ناهماهنگی ایجاد می كند (این فیلم در اوج اکسپرسیونیسم آلمان و پیشگامان فرانسوی ساخته شده است – حرکت گارد در هنر).
دیدن مدل در کپنهاگ بسیار مفید است ، زیرا هرگز مجموعه کامل فیلم را نخواهید دید. در تمام ” فیلم مصائب ژاندارک ” یک صحنه ثابت وجود ندارد که کاملاً در تصاویر نزدیک و عکسهای متوسط فیلمبرداری شود و صمیمیت ترسناکی بین جوآن و شکنجه گران او ایجاد کند. دیوید بوردول از دانشگاه ویسکانسین با تجزیه و تحلیل درخشان عکس به فیلم نتیجه می گیرد: “از بیش از 1500 برش فیلم ، کمتر از 30 فیلم یا شی را از یک عکس به عکس دیگر منتقل می کنند. و کمتر از 15 مسابقه واقعی در عمل دارند. “
بیشتر بخوانید:فیلم یک محکوم به مرگ گریخت
این برای بیننده چه معنایی دارد؟ یک زبان فیلمبرداری و تدوین وجود دارد که ناخودآگاه در فیلم ها انتظار داریم. ما فرض می کنیم که اگر دو نفر در حال صحبت هستند ، کاهش ها به نظر می رسد که آنها به یکدیگر نگاه می کنند. ما فرض می کنیم که اگر قاضی از یک متهم سال کند ، قرار دادن دوربین و ویرایش آن مشخص می کند که آنها در کجا قرار دارند.
اگر سه نفر را در یک اتاق ببینیم ، انتظار داریم که بتوانیم نحوه چیدمان آنها و نزدیک ترین دوربین را بگوییم. تقریباً همه این نشانه های تصویری در ” فیلم مصائب ژاندارک ” وجود ندارد.
در عوض درایر فیلم را به یک سری تصاویر حیرت انگیز تبدیل می کند. نگهبانان زندان و کلیساهای مذهبی در تضاد بالا ، اغلب از زاویه کم دیده می شوند ، و اگرچه اغلب زوایای معماری تیز در پشت آنها وجود دارد ، اما ما مطمئن نیستیم که مقیاس دقیقاً چیست (آیا پنجره ها و دیوارها نزدیک یا دور هستند ؟)
بیشتر بخوانید:نقد فیلم Contact
کتاب بوردول نمایی از سه کشیش را بازتولید می کند ، که احتمالاً از جلو به عقب صف کشیده شده اند ، اما طوری شلیک شده اند که به نظر می رسد سر آنها روی هم چیده شده است. تمام صورتهای تفتیشگران در نور شدید و بدون آرایش شلیک می شوند ، به طوری که به نظر می رسد شکاف ها و نقص های پوست زندگی درونی بیمار را منعکس می کند.
در مقابل ، Falconetti در خاکستریهای نرم تر شلیک می شود تا سیاه پوستان. همچنین بدون آرایش ، به نظر می رسد او متاخر و متعهد به اعتقاد درونی است. مبادله ای را در نظر بگیرید که قاضی از او می پرسد آیا سنت مایکل واقعاً با او صحبت کرده است یا خیر. به نظر می رسد چهره تحریک آمیز وی حاکی از آن است که هر اتفاقی که بین مایکل و خودش رخ داده بسیار فراتر از محدوده سوال بوده است که هیچ جوابی قابل تصور نیست.
بیشتر بخوانید: فیلم همچون در یک آینه
چرا درایر فضای خود را تکه تکه کرد ، حس بصری را گم کرد و از نزدیک تیراندازی کرد؟ فکر می کنم او می خواست از وسوسه های جذاب یک درام تاریخی جلوگیری کند. به غیر از دیوارها و قوس ها ، هیچ مناظر اینجا وجود ندارد. هیچ چیز برای زیبا نشان دادن قرار داده نشده است. بحث در مورد لباس ها را ترک نمی کنید (اگرچه همه اصیل هستند).
تاکید بر چهره اصرار دارد که این افراد همان کاری را که انجام داده اند انجام داده اند. درایر آیین و درستی دادگاه کلیسا را سلب می کند و به عنوان منافقانی گوشت در پرداخت حقوق انگلیس به اعضای آن خیانت می کند. چشمان باریک و دهان متوسط آنها به مقدسات جوآن حمله می کند.
از نظر فالکونتی ، این اجرا یک آزمایش سخت بود. افسانه های مجموعه از درایر می گوید که درایر او را مجبور کرده است که با درد روی سنگ زانو بزند و سپس تمام حالت را از صورتش پاک کند – تا بیننده درد سرکوب شده یا درونی را بخواند. او بارها و بارها از همان عکسها فیلمبرداری کرد ، به این امید که در اتاق تدوین بتواند دقیقاً یک تفاوت دقیق را در حالت چهره او پیدا کند.
بیشتر بخوانید: فصل دوم سریال Blown Away
در روش های معروف کارگردان فرانسوی رابرت برسون ، که در 1962 ” فیلم مصائب ژاندارک ” خود بازیگران را با همان عکسها بارها و بارها بازی می کرد ، بازتابی در روش های معروف وجود دارد ، تا زمانی که احساسات ظاهری از بازی آنها برطرف شود. كتاب درباره درایر ، تام میلن از این كارگردان نقل می كند:
“وقتی كودك ناگهان یك قطار هجومی را در مقابل خود دید ، بیان صورت او خودجوش است. منظور من از این احساس در آن نیست (که در این حالت ترس ناگهانی است) ، بلکه این واقعیت است که صورت کاملاً مهار نشده است. ” این برداشت او از فالکونتی بود.
که او آن را دریافت به طور کلی موافقت شده است. شاید این کمک کند که فالکونتی هرگز فیلم دیگری نساخت (او در سال 1946 در بوینس آیرس ، آرژانتین درگذشت). ما چهره او را در نقش های دیگر نداریم که بتواند با چهره او در اینجا مقایسه کند و به نظر می رسد این فیلم در خارج از زمان وجود دارد (کارگردان فرانسوی ژان کوکتو گفت مشهور است که این فیلم مانند “یک سند تاریخی از دورانی که سینما وجود ندارد “).
بیشتر بخوانید: بهترین رمان های کلاسیک تاریخ
برای مخاطبان مدرن ، ساخته شده از فیلم هایی که احساسات آنها با گفتگو و عمل بیشتر از چهره منتقل می شود ، فیلمی مانند “شور ژان آرک” تجربه ای دلهره آور است – بنابراین از ترس صمیمی می ترسیم که اسرار بیشتری از آنچه می خواهیم کشف کنیم. همدردی ما چنان با ژوان درگیر است که روشهای تصویری درایر – زاویه ها ، برش ، کلوزآپ ها – مانند انتخاب های سبک بازی نمی کنند ، بلکه مانند قطعات تجربه جوآن بازی می کنند. خسته ، گرسنه ، سرد ، در ترس دائمی ، تنها 19 سال هنگام مرگ ، او در یک کابوس زندگی می کند که چهره شکنجه گران او مانند شیاطین طیفی بلند می شود.
بیشتر بخوانید: رمان های برتر ادبیات فرانسه
شاید رمز موفقیت درایر این باشد که او از خود پرسید ، “این داستان واقعاً درباره چیست؟” و بعد از اینکه او به این سوالات پاسخ داد ، فیلمی درباره هیچ چیز دیگری ساخت.
مقاله ای عالی از متیو دسم در مورد ” فیلم مصائب ژاندارک “.
پایان نقد فیلم مصائب ژاندارک