صفحه اصلی > ورزش و بازی : بازی سینگولاریتی (Singularity): سفری فراموش‌شده در اعماق زمان

بازی سینگولاریتی (Singularity): سفری فراموش‌شده در اعماق زمان

بازی سینگولاریتی

فهرست مطالب

۱. مقدمه: چرا هنوز از سینگولاریتی صحبت می‌کنیم؟

در دنیای پرتلاطم بازی‌های ویدیویی که هر روز شاهد عرضه عناوین جدید و پر زرق و برق هستیم، گاهی اوقات برخی بازی‌ها علی‌رغم کیفیت بالا و ایده‌های نوآورانه، آنطور که باید دیده نمی‌شوند و در گذر زمان به دست فراموشی سپرده می‌شوند.

بازی سینگولاریتی (Singularity)، محصول سال ۲۰۱۰ استودیو Raven Software و منتشر شده توسط Activision، یکی از همین عناوین است. یک شوتر اول شخص علمی-تخیلی با چاشنی ترس و المان‌های دستکاری زمان که در زمان عرضه شاید زیر سایه بازی‌های بزرگتر قرار گرفت، اما تجربه‌ای منحصر به فرد و درگیرکننده ارائه می‌داد که هنوز هم پس از سال‌ها ارزش صحبت و بررسی را دارد.

این مقاله به عنوان یک کارشناس محتوا با پنج سال تجربه، قصد دارد نگاهی عمیق و تخصصی به این بازی داشته باشد، از معرفی و بررسی بخش‌های مختلف آن گرفته تا نقد کوتاه و پاسخ به سوالات متداول. هدف ما این است که نه تنها یاد و خاطره این عنوان را زنده کنیم، بلکه نشان دهیم چرا بازی سینگولاریتی می‌تواند هنوز هم برای گیمرهای جدید و قدیم جذاب باشد.

۲. معرفی جامع بازی سینگولاریتی: بازگشت به کاتورگا-۱۲

بازی Singularity در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۰ برای پلتفرم‌های مایکروسافت ویندوز، ایکس‌باکس ۳۶۰ و پلی‌استیشن ۳ عرضه شد. توسعه‌دهنده آن، Raven Software، که پیش از این کارنامه درخشانی با ساخت بازی‌هایی چون سری Soldier of Fortune، Quake 4 و X-Men Origins: Wolverine داشت، این بار به سراغ یک IP کاملاً جدید با محوریت دستکاری زمان رفت. ناشر بازی نیز کمپانی بزرگ Activision بود.

داستان بازی در جزیره‌ای خیالی و مرموز به نام کاتورگا-۱۲ (Katorga-12) در نزدیکی سواحل روسیه جریان دارد. این جزیره در دوران جنگ سرد، مرکز تحقیقات سری اتحاد جماهیر شوروی بر روی ماده‌ای عجیب و قدرتمند به نام “المنت ۹۹” (E99) بوده است. این ماده پتانسیل‌های невероятный (باورنکردنی) از جمله دستکاری در زمان را فراهم می‌کرده است.

بازی سینگولاریتی

بازی در سال ۲۰۱۰ آغاز می‌شود، زمانی که یک ماهواره آمریکایی بر فراز کاتورگا-۱۲ دچار اختلال شده و از کار می‌افتد. در پی این حادثه، گروهی از نیروهای ویژه آمریکایی به رهبری کاپیتان ناتانیل رنکو (Nathaniel Renko)، شخصیت اصلی بازی که بازیکن کنترل او را بر عهده دارد.

برای تحقیق به جزیره اعزام می‌شوند. پس از سقوط هلیکوپترشان، رنکو خود را درگیر حوادثی می‌یابد که او را بین سال‌های ۱۹۵۵ (دوران اوج آزمایشات E99) و ۲۰۱۰ (زمان حال جزیره که به مکانی متروکه و آلوده تبدیل شده) پرتاب می‌کند.

هسته اصلی گیم‌پلی بازی سینگولاریتی بر پایه دستگاهی به نام TMD (Time Manipulation Device) یا “دستگاه دستکاری زمان” استوار است. این دستگاه که رنکو در طول بازی به آن دست پیدا می‌کند.

قابلیت‌های شگفت‌انگیزی مانند پیر یا جوان کردن اشیاء و موجودات زنده، ایجاد حباب‌های زمانی برای متوقف کردن یا کند کردن زمان، و حتی پرتاب انرژی جنبشی را به او می‌دهد. این مکانیک‌ها نه تنها در مبارزات با دشمنان متنوع بازی (از سربازان جهش‌یافته شوروی گرفته تا موجودات عجیب و غریب زاده E99) کاربرد دارند.

بلکه بخش مهمی از حل پازل‌های محیطی و پیشروی در داستان را نیز تشکیل می‌دهند. فضاسازی بازی، ترکیبی از وحشت بقا و اکشن علمی-تخیلی است که یادآور عناوینی چون BioShock و Half-Life می‌باشد.

۳. نقد و بررسی: کالبدشکافی یک شوتر علمی-تخیلی

۳.۱. داستان و روایت در بازی سینگولاریتی: جنگ سرد، پارادوکس‌های زمانی و یک انتخاب سرنوشت‌ساز

داستان بازی سینگولاریتی یکی از نقاط قوت آن محسوب می‌شود که با الهام از فضای پرتنش جنگ سرد و ترکیب آن با ایده‌های علمی-تخیلی، روایتی جذاب و پرکشش را ارائه می‌دهد. همانطور که اشاره شد، بازیکن در نقش کاپیتان ناتانیل رنکو، به جزیره‌ای مرموز به نام کاتورگا-۱۲ فرستاده می‌شود.

نقد و بررسی بازی Tales of Arise
بیشتر بخوانید

این جزیره در دهه ۱۹۵۰ میلادی، شاهد آزمایش‌های گسترده شوروی بر روی عنصر قدرتمند E99 بوده است، عنصری که قابلیت خم کردن فضا و زمان را دارد. یک حادثه فاجعه‌بار در سال ۱۹۵۵، منجر به آلودگی جزیره و توقف تمام فعالیت‌ها می‌شود.

با ورود رنکو به جزیره در سال ۲۰۱۰، او ناخواسته درگیر یک پارادوکس زمانی می‌شود. او به طور تصادفی به سال ۱۹۵۵ بازمی‌گردد و دکتر نیکولای دمیچف (Nikolai Demichev)، یکی از دانشمندان اصلی پروژه E99 را از مرگ نجات می‌دهد. این عمل، مسیر تاریخ را به کلی تغییر می‌دهد.

وقتی رنکو به زمان حال بازمی‌گردد، متوجه می‌شود که دمیچف با استفاده از دانش E99 و تکنولوژی TMD، به یک دیکتاتور بی‌رحم تبدیل شده و جهان را تحت سلطه خود درآورده است.

حال، رنکو با کمک دکتر ویکتور باریسوف (Viktor Barisov)، دانشمند دیگری که از مخالفان دمیچف بوده و حالا در مقاومت علیه او فعالیت می‌کند، و همچنین کاترین نورویک (Kathryn Norvik)، یک مامور مرموز از سازمانی به نام MIR-12، باید راهی برای اصلاح این خط زمانی جدید و متوقف کردن دمیچف پیدا کند.

روایت داستان از طریق کات‌سین‌های سینمایی، فایل‌های صوتی و نوشته‌های پراکنده در محیط بازی صورت می‌گیرد. این روش، به خوبی حس کنجکاوی بازیکن را برمی‌انگیزد و او را تشویق به جستجو در محیط برای کشف لایه‌های پنهان داستان می‌کند.

شخصیت‌پردازی‌ها، اگرچه شاید به عمق شخصیت‌های بازی‌های تراز اول نقش‌آفرینی نرسند، اما برای یک شوتر اول شخص قابل قبول هستند. دمیچف به عنوان یک آنتاگونیست کاریزماتیک اما بی‌رحم، و باریسوف به عنوان دانشمندی آرمان‌گرا، به خوبی نقش خود را ایفا می‌کنند. کاترین نیز با اطلاعات و راهنمایی‌های خود، به پیشبرد داستان کمک می‌کند.

یکی از جنبه‌های جالب داستان، پرداختن به مفهوم پارادوکس‌های زمانی و تاثیر انتخاب‌های شخصیت اصلی بر آینده است. بازی دارای سه پایان مختلف است که بر اساس تصمیمات نهایی بازیکن در انتهای بازی رقم می‌خورند.

این پایان‌ها هرکدام پیامدهای خاص خود را برای جهان بازی و شخصیت رنکو دارند و ارزش تکرار بازی را برای دیدن تمام سناریوها بالا می‌برند. در مجموع، داستان بازی سینگولاریتی با وجود برخی کلیشه‌های رایج در ژانر علمی-تخیلی، به لطف ایده مرکزی جذاب، فضاسازی مناسب و پیچش‌های داستانی، تجربه‌ای به یاد ماندنی را برای بازیکن رقم می‌زند.

۳.۲. گیم‌پلی و مکانیک‌های نوآورانه: قدرت TMD در دستان شما

گیم‌پلی بازی سینگولاریتی ترکیبی هوشمندانه از مکانیک‌های استاندارد شوتر اول شخص و قابلیت‌های منحصر به فرد دستگاه TMD است. در بخش شوتر، بازیکن به مجموعه‌ای از سلاح‌های متعارف مانند مسلسل.

شاتگان و اسنایپر رایفل دسترسی دارد که هرکدام حس و حال خاص خود را در شلیک و مبارزه ارائه می‌دهند. علاوه بر این، سلاح‌هایی نیز وجود دارند که با تکنولوژی E99 کار می‌کنند و قدرت تخریب بالاتری دارند، مانند Seeker Rifle که گلوله‌های قابل هدایت شلیک می‌کند.

اما آنچه گیم‌پلی Singularity را از سایر شوترها متمایز می‌کند، دستگاه TMD است. این گجت که بر روی دست چپ رنکو نصب می‌شود، قابلیت‌های متنوعی را در اختیار او قرار می‌دهد:

  • پیر کردن/جوان کردن (Age/Rejuvenate): بازیکن می‌تواند اشیاء خاصی در محیط (مانند جعبه‌های مهمات، پل‌های فروریخته، یا حتی پوشش دشمنان) را به حالت گذشته یا آینده خود بازگرداند. این قابلیت هم برای حل پازل‌ها (مثلاً بازسازی یک پل برای عبور) و هم در مبارزات (پیر کردن دشمنان تا حد مرگ یا از بین بردن پوشش آنها) کاربرد دارد.
  • بن‌بست زمانی (Deadlock): ایجاد یک حباب کروی شکل که زمان را در داخل خود به شدت کند یا متوقف می‌کند. این قابلیت برای متوقف کردن پرتابه‌ها، دشمنان سرسخت، یا ایجاد فرصت برای فرار یا حمله بسیار مفید است.
  • ضربه تکانشی (Impulse): یک موج انرژی قدرتمند که اشیاء و دشمنان را به عقب پرتاب می‌کند. این قابلیت می‌تواند برای دور کردن دشمنان نزدیک یا پرتاب اشیاء محیطی به سمت آنها استفاده شود.
  • کرونو-پینگ (Chrono-ping): با ارسال یک پالس زمانی، بازیکن می‌تواند پژواک‌هایی از گذشته را مشاهده کند. این پژواک‌ها گاهی حاوی اطلاعات داستانی هستند و گاهی نیز مسیر درست یا نحوه حل یک پازل را نشان می‌دهند.

استفاده ترکیبی از این قابلیت‌ها و سلاح‌های گرم، عمق تاکتیکی خوبی به مبارزات بازی بخشیده است. دشمنان نیز از تنوع قابل قبولی برخوردارند؛ از سربازان معمولی شوروی در گذشته گرفته تا موجودات جهش‌یافته و سریع در زمان حال، و حتی نیروهای ویژه دمیچف که مجهز به تکنولوژی‌های پیشرفته هستند. هرکدام از این دشمنان نیازمند استراتژی خاصی برای مقابله هستند و بازیکن را مجبور به استفاده خلاقانه از TMD می‌کنند.

بازی اوتر وردز ۱: ماجراجویی فضایی با طعم Fallout
بیشتر بخوانید

پازل‌های محیطی نیز بخش قابل توجهی از گیم‌پلی را تشکیل می‌دهند. این پازل‌ها عمدتاً بر پایه استفاده از قابلیت‌های مختلف TMD طراحی شده‌اند و چالش‌های جالبی را پیش روی بازیکن قرار می‌دهند، بدون آنکه بیش از حد سخت و خسته‌کننده شوند.

سیستم ارتقاء بازی نیز به بازیکن اجازه می‌دهد تا با استفاده از E99 و آیتم‌های خاص، سلاح‌ها، قابلیت‌های TMD و ویژگی‌های فیزیکی رنکو (مانند میزان سلامتی) را بهبود بخشد. این سیستم، حس پیشرفت و قدرتمندتر شدن را به خوبی به بازیکن منتقل می‌کند.

بازی سینگولاریتی

سرعت و ضرب‌آهنگ گیم‌پلی نیز به خوبی تنظیم شده است؛ مراحل اکشن و پر زد و خورد با بخش‌های آرام‌تر حل پازل و اکتشاف در هم آمیخته‌اند تا از یکنواختی جلوگیری شود. در مجموع، گیم‌پلی بازی سینگولاریتی با ارائه مکانیک‌های نوآورانه و ترکیب آن‌ها با المان‌های آشنای شوتر، تجربه‌ای سرگرم‌کننده و رضایت‌بخش را فراهم می‌کند.

۳.۳. گرافیک و فضاسازی وهم‌آلود: زیبایی و تباهی در کاتورگا-۱۲

بازی سینگولاریتی با استفاده از موتور گرافیکی قدرتمند Unreal Engine 3 ساخته شده است که در زمان خود یکی از بهترین موتورهای موجود بود. تیم هنری Raven Software به خوبی توانسته از پتانسیل این موتور برای خلق دنیایی پرجزئیات و اتمسفریک بهره ببرد. جزیره کاتورگا-۱۲، با معماری دوران شوروی، تاسیسات تحقیقاتی فرسوده و طبیعت وحشی خود، به شکلی تاثیرگذار به تصویر کشیده شده است.

یکی از ویژگی‌های برجسته گرافیکی بازی، نمایش ماهرانه دو دوره زمانی متفاوت است. بازیکن بارها بین سال ۱۹۵۵ و ۲۰۱۰ جابجا می‌شود و تضاد بین این دو دوره به خوبی قابل مشاهده است.

در سال ۱۹۵۵، جزیره پر از فعالیت، سربازان منظم و ساختمان‌های سالم است، در حالی که در سال ۲۰۱۰، همان مکان‌ها به خرابه‌هایی متروکه، پوشیده از زنگار و گیاهان خودرو تبدیل شده‌اند و موجودات جهش‌یافته در آن‌ها پرسه می‌زنند. این تغییرات ناگهانی در محیط، نه تنها از نظر بصری جذاب است، بلکه به فضاسازی وهم‌آلود و رازآلود بازی نیز کمک شایانی می‌کند.

طراحی دشمنان، به خصوص موجودات جهش‌یافته، خلاقانه و ترسناک است. از Phase Tickهای سریع و نامرئی گرفته تا Zekهای غول‌پیکر، هرکدام ظاهر و انیمیشن‌های خاص خود را دارند.

جزئیات محیطی نیز قابل توجه است؛ از پوسترهای تبلیغاتی شوروی و تجهیزات آزمایشگاهی قدیمی گرفته تا آثار تخریب و فرسودگی ناشی از گذر زمان و فاجعه E99، همگی به باورپذیری دنیای بازی کمک می‌کنند.

استفاده از نورپردازی و سایه‌زنی نیز در ایجاد اتمسفر سنگین و گاهی ترسناک بازی نقش مهمی دارد. فضاهای تاریک و تنگ، همراه با نورهای لرزان و سایه‌های متحرک، حس دلهره و انتظار را در بازیکن تقویت می‌کنند.

با این حال، نباید فراموش کرد که بازی سینگولاریتی در سال ۲۰۱۰ منتشر شده و طبیعتاً از نظر فنی با استانداردهای امروزی بازی‌های AAA فاصله دارد. برخی بافت‌ها ممکن است کیفیت پایینی داشته باشند و انیمیشن چهره شخصیت‌ها نیز می‌توانست بهتر باشد.

اما با در نظر گرفتن زمان انتشار، گرافیک بازی همچنان قابل قبول و در بسیاری از موارد چشم‌نواز است. مهم‌تر از جنبه فنی صرف، موفقیت بازی در خلق یک اتمسفر منحصر به فرد و به یاد ماندنی است که بازیکن را در خود غرق می‌کند. تجربه گشت و گذار در راهروهای تاریک کاتورگا-۱۲ و مواجهه با ناشناخته‌ها، حتی پس از گذشت سال‌ها، همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است.

۳.۴. صداگذاری و موسیقی متن: نوای ترس و رمز و راز

صداگذاری و موسیقی متن در بازی سینگولاریتی نقش بسیار مهمی در تکمیل فضاسازی و القای حس مورد نظر به بازیکن ایفا می‌کنند. تیم صداگذاری Raven Software کار قابل قبولی در این بخش ارائه داده است و توانسته با استفاده از افکت‌های صوتی مناسب و موسیقی متن هماهنگ، تجربه‌ای فراگیر را برای مخاطب به ارمغان بیاورد.

صداپیشگی شخصیت‌ها در سطح خوبی قرار دارد. اگرچه شاید شاهد اجراهای خارق‌العاده‌ای نباشیم، اما صدای هر شخصیت به خوبی با ظاهر و ویژگی‌های او همخوانی دارد.

کاپیتان رنکو، به عنوان شخصیت اصلی، کم‌حرف است، اما دیالوگ‌های سایر شخصیت‌ها مانند دکتر دمیچف، دکتر باریسوف و کاترین نورویک به خوبی حس و حال داستان و انگیزه‌های آن‌ها را منتقل می‌کنند. لهجه روسی شخصیت‌های شوروی نیز به باورپذیری فضا کمک کرده است.

نقد و بررسی بازی Mafia: Definitive Edition
بیشتر بخوانید

افکت‌های صوتی محیطی و مربوط به گیم‌پلی نیز با دقت طراحی شده‌اند. صدای شلیک سلاح‌ها قدرتمند و رضایت‌بخش است. استفاده از قابلیت‌های TMD، مانند صدای خاص هنگام پیر یا جوان کردن اشیاء، یا صدای وهم‌آور ورود به حباب Deadlock، به خوبی حس قدرت این دستگاه را منتقل می‌کند.

صدای پای دشمنان، غرش موجودات جهش‌یافته و صداهای محیطی مانند چکیدن آب، وزش باد در راهروهای متروکه و ناله‌های دوردست، همگی به ایجاد اتمسفر ترسناک و پرتنش بازی کمک می‌کنند. این صداها اغلب به عنوان نشانه‌هایی برای بازیکن عمل می‌کنند و او را از نزدیک شدن خطر یا وجود آیتم‌های مهم آگاه می‌سازند.

موسیقی متن بازی که توسط چارلی کلاوزر (Charlie Clouser)، آهنگساز فیلم‌های ترسناکی چون Saw، ساخته شده است، به شکلی ماهرانه با گیم‌پلی و داستان هماهنگ شده است.

قطعات موسیقی در لحظات آرام و اکتشافی، حسی از رمز و راز و کنجکاوی را القا می‌کنند، در حالی که در صحنه‌های اکشن و مواجهه با دشمنان، ریتم تندتر و هیجان‌انگیزتری به خود می‌گیرند.

استفاده از المان‌های موسیقی الکترونیک و صنعتی، در کنار تم‌های ارکسترال، به خوبی با فضای علمی-تخیلی و وهم‌آلود بازی سینگولاریتی همخوانی دارد. موسیقی به ندرت در مرکز توجه قرار می‌گیرد، اما همواره به عنوان یک لایه نامحسوس اما تاثیرگذار، به تقویت اتمسفر و غرق کردن بازیکن در دنیای بازی کمک می‌کند.

در مجموع، بخش صداگذاری و موسیقی بازی سینگولاریتی یکی دیگر از نقاط قوت آن است که شاید کمتر به آن توجه شده باشد، اما نقش کلیدی در موفقیت بازی در ایجاد یک تجربه به یاد ماندنی و اتمسفریک داشته است. این بخش نشان می‌دهد که چگونه صدا می‌تواند به اندازه گرافیک در ساختن یک دنیای باورپذیر و تاثیرگذار، مهم باشد.

۴. نقد کوتاه: نقاط قوت و ضعف بازی سینگولاریتی

پس از بررسی جامع بخش‌های مختلف بازی سینگولاریتی، می‌توان به یک جمع‌بندی کوتاه از نقاط قوت و ضعف آن رسید:

نقاط قوت:

  • مکانیک‌های نوآورانه TMD: قابلیت دستکاری زمان، هسته اصلی جذابیت بازی است و به شکلی خلاقانه در گیم‌پلی و حل پازل‌ها به کار رفته است.
  • داستان درگیرکننده و اتمسفریک: ترکیب جنگ سرد، سفر در زمان و المان‌های ترسناک، روایتی جذاب و فضایی به یاد ماندنی را خلق کرده است.
  • گیم‌پلی هیجان‌انگیز: مبارزات با دشمنان متنوع و باس‌فایت‌های چالش‌برانگیز، در کنار استفاده از قابلیت‌های TMD، تجربه‌ای سرگرم‌کننده ارائه می‌دهد.
  • طراحی محیط و فضاسازی عالی: جزیره کاتورگا-۱۲ با جزئیات خوب و تضاد بین دو دوره زمانی، به شکلی تاثیرگذار طراحی شده است.
  • صداگذاری و موسیقی متن مناسب: افکت‌های صوتی و موسیقی به خوبی اتمسفر بازی را تقویت می‌کنند.
  • پایان‌های چندگانه: ارزش تکرار بازی را برای دیدن سناریوهای مختلف افزایش می‌دهد.

نقاط ضعف:

  • برخی کلیشه‌های داستانی: با وجود جذابیت کلی، داستان در برخی بخش‌ها از الگوهای آشنای ژانر پیروی می‌کند.
  • هوش مصنوعی دشمنان: گاهی اوقات هوش مصنوعی دشمنان می‌توانست چالش‌برانگیزتر باشد.
  • خطی بودن نسبی مراحل: اگرچه اکتشاف در محیط تشویق می‌شود، اما مسیر کلی بازی تا حد زیادی خطی است.
  • گرافیک فنی تاریخ‌گذشته (نسبت به استانداردهای امروز): با اینکه در زمان خود خوب بود، اما امروزه ممکن است برای برخی بازیکنان قدیمی به نظر برسد. البته این مورد بیشتر به سلیقه بازیکن برمیگردد چرا که فضاسازی هنری همچنان قدرتمند است.

در نهایت، بازی سینگولاریتی یک عنوان شوتر اول شخص بسیار خوش‌ساخت و سرگرم‌کننده است که با ایده‌های نوآورانه و اجرای خوب آن‌ها، توانست تجربه‌ای منحصر به فرد را ارائه دهد.

شاید در زمان عرضه آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت، اما قطعاً یکی از بازی‌های “کالت کلاسیک” و недооценённый (کمتر قدردیده) نسل هفتم کنسول‌ها محسوب می‌شود.

۵. جمع‌بندی: چرا بازی سینگولاریتی هنوز ارزش تجربه کردن دارد؟

با گذشت بیش از یک دهه از انتشار بازی سینگولاریتی، شاید این سوال مطرح شود که آیا هنوز هم ارزش دارد وقت خود را صرف تجربه این عنوان کنیم؟ پاسخ ما به عنوان کارشناس محتوا، قاطعانه “بله” است.

سینگولاریتی نمونه‌ای درخشان از یک بازی است که با بودجه‌ای متوسط و بدون هیاهوی تبلیغاتی عظیم، توانست با تکیه بر خلاقیت و گیم‌پلی جذاب، تجربه‌ای به یاد ماندنی را خلق کند.

مکانیک‌های دستکاری زمان با دستگاه TMD، حتی امروز هم تازه و سرگرم‌کننده به نظر می‌رسند. داستان پرکشش و اتمسفر وهم‌آلود جزیره کاتورگا-۱۲، بازیکن را تا انتها با خود همراه می‌کند.

اگر از علاقه‌مندان به ژانر شوتر اول شخص با چاشنی علمی-تخیلی، ترس و حل پازل هستید و عناوینی چون BioShock، Half-Life یا TimeShift را دوست داشته‌اید، بازی سینگولاریتی قطعاً شما را راضی خواهد کرد. این بازی گواهی بر این مدعاست که یک ایده خوب و اجرای مناسب، می‌تواند فارغ از زرق و برق‌های گرافیکی روز، تجربه‌ای ماندگار را رقم بزند.

نقد و بررسی بازی Days Gone
بیشتر بخوانید

شاید سینگولاریتی در زمان خود یک “بلاک‌باستر” نبود، اما قطعاً یک بازی “خوب” بود که شایسته تقدیر و توجه بیشتری است. اگر تاکنون فرصت تجربه آن را نداشته‌اید، یا حتی اگر سال‌ها پیش آن را بازی کرده‌اید، اکنون زمان مناسبی است تا دوباره به کاتورگا-۱۲ سفر کنید و درگیر ماجراجویی‌های زمانی کاپیتان رنکو شوید.

شما چطور فکر می‌کنید؟ آیا بازی سینگولاریتی را تجربه کرده‌اید؟ نظرات و تجربیات خود را در بخش کامنت‌ها با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید. منتظر شنیدن دیدگاه‌های شما هستیم!

۶. سوالات متداول درباره بازی سینگولاریتی

در این بخش به ده سوال متداول درباره بازی سینگولاریتی پاسخ می‌دهیم:

بازی سینگولاریتی در چه سالی منتشر شد؟

بازی سینگولاریتی در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۰ میلادی (معادل ۸ تیر ۱۳۸۹ شمسی) منتشر شد.

سازنده بازی سینگولاریتی کیست؟

این بازی توسط استودیوی Raven Software توسعه یافته است.

موتور گرافیکی بازی سینگولاریتی چیست؟

بازی سینگولاریتی با استفاده از موتور گرافیکی Unreal Engine 3 ساخته شده است.

داستان بازی سینگولاریتی در کجا اتفاق می‌افتد؟

داستان بازی در جزیره‌ای خیالی و مرموز به نام کاتورگا-۱۲ (Katorga-12) در نزدیکی سواحل روسیه و در دو بازه زمانی ۱۹۵۵ و ۲۰۱۰ جریان دارد.

دستگاه TMD در بازی سینگولاریتی چه قابلیت‌هایی دارد؟

دستگاه TMD (Time Manipulation Device) قابلیت‌هایی نظیر پیر یا جوان کردن اشیاء و دشمنان، ایجاد حباب توقف زمان (Deadlock)، پرتاب انرژی جنبشی (Impulse) و مشاهده پژواک‌های گذشته (Chrono-ping) را به بازیکن می‌دهد.

بازی سینگولاریتی

آیا بازی سینگولاریتی ترسناک است؟

بله، بازی سینگولاریتی دارای المان‌های ترسناک و وحشت بقا است، به خصوص در فضاسازی و طراحی برخی موجودات، اما یک بازی تماماً ترسناک در سبک مثلاً Resident Evil نیست و اکشن نیز نقش پررنگی دارد.

بازی سینگولاریتی برای چه پلتفرم‌هایی منتشر شده است؟

این بازی برای مایکروسافت ویندوز (PC)، ایکس‌باکس ۳۶۰ (Xbox 360) و پلی‌استیشن ۳ (PlayStation 3) منتشر شده است.

آیا بازی سینگولاریتی دارای بخش چندنفره است؟

بله، بازی سینگولاریتی دارای یک بخش چندنفره (Multiplayer) رقابتی نیز بود که شامل حالت‌هایی مانند نبرد انسان‌ها علیه موجودات جهش‌یافته با استفاده از قابلیت‌های زمانی می‌شد. البته امروزه سرورهای آن ممکن است فعال نباشند یا بازیکنان کمی داشته باشند.

چند پایان مختلف برای بازی سینگولاریتی وجود دارد؟

بازی سینگولاریتی دارای سه پایان مختلف است که بر اساس انتخاب‌های نهایی بازیکن در انتهای بازی مشخص می‌شوند.

آیا هنوز هم می‌توان بازی سینگولاریتی را تجربه کرد؟

بله، نسخه‌های دیجیتالی بازی سینگولاریتی برای PC (مثلاً از طریق پلتفرم Steam در برخی مناطق یا کدهای موجود در بازار) و همچنین نسخه‌های فیزیکی آن برای کنسول‌های نسل هفتم قابل تهیه و تجربه هستند.

این بازی همچنین بر روی کنسول‌های جدیدتر از طریق قابلیت Backward Compatibility (سازگاری با نسل قبل) در ایکس‌باکس قابل اجرا است.

۷. لیست بهترین بازی‌های مشابه با حال و هوای سینگولاریتی

اگر از تجربه بازی سینگولاریتی لذت برده‌اید یا به دنبال عناوینی با حال و هوای مشابه هستید، لیست زیر می‌تواند برای شما جذاب باشد:

  • سری BioShock (بایوشاک): به خصوص BioShock و BioShock Infinite، به دلیل ترکیب شوتر اول شخص با قدرت‌های ویژه و داستان عمیق در فضایی اتمسفریک.
  • Half-Life 2 (نیمه‌عمر ۲): به عنوان یکی از بهترین شوترهای اول شخص تاریخ با داستانی علمی-تخیلی و مکانیک‌های فیزیک محور (Gravity Gun شباهت‌هایی با TMD دارد).
  • TimeShift (تایم‌شیفت): یک شوتر اول شخص دیگر که مستقیماً بر روی مکانیک‌های کنترل زمان (کند کردن، متوقف کردن و به عقب برگرداندن زمان) تمرکز دارد.
  • Wolfenstein: The New Order (ولفنشتاین: نظام نوین): برای تجربه یک شوتر اول شخص با داستانی در تاریخ جایگزین و المان‌های علمی-تخیلی قوی. (توسعه یافته توسط MachineGames که برخی اعضای سابق Starbreeze و Raven را دارد).
  • Metro Series (سری مترو): برای فضاسازی پساآخرالزمانی در روسیه، اتمسفر سنگین و المان‌های ترس و بقا.
  • Prey (2017) (پری): یک شوتر اول شخص علمی-تخیلی با المان‌های ایمرسیو سیم و قدرت‌های متنوع در یک ایستگاه فضایی پر از رمز و راز.
  • F.E.A.R. (ترس): برای ترکیب شوتر اول شخص با المان‌های ترسناک و قابلیت کند کردن زمان (Slow-Mo).

دیدگاهتان را بنویسید

12 − هشت =