نام انگلیسی: Ride On
نام فارسی: فیلم سوار شو
محصول: ۲۰۲۳ – چین
ژانر: درام، هیجانانگیز، اکشن
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
بسیاری از علاقهمندان سینمای اکشن-رزمی چین و هنگکنگ با نامهایی چون بروسلی و جکی چان زندگی کردهاند. هر دو بازیگر آنقدر معروف شده بودند که هالیوود نیز روی آنها سرمایهگذاری کند. اما تفاوت جکی چان با بروسلی در این بود که چان لایهای از کمدی ملیح را وارد این اکشنهای خشک و انتقامی کرد.
جکی چان یک خاصیت دیگر داشت و آن بدلکاری بیشتر صحنههای اکشن توسط خودش بود. حال «لری یانگ» چینی در جدیدترین درام خود سعی دارد ادای دینی به دوران بازیگری چان داشته باشد.
درد بیدرمان سینمای میانهی چین این است که در هر ژانری سعی دارد ضربآهنگ اثر را بالاترین حد خود برساند و همین باعث افت کیفیت و جذابیت اثر میشود. در طی این سه سال بارها از این افتضاحات سینمای چین دیدیم و نوشتیم و هر بار با ناامیدی عنوان میکردیم که شاید این سینما هم برای جهانی شدن نیاز به پوستاندازی در سیاستهای سینمایی و فرم روایی خود دارد.
لری یانگ با کشیدن افسار این برشها و ضربآهنگهای ناموزون در اثر جدید خود توانسته طی ۲ ساعت مخاطب سینما را با روی هنرمندانهای از سینمای بدنهی چین روبهرو کند. جکی چان در فیلم سوار شو در نقش یک بدلکار مسن ایفای نقش میکند.
او با اسب خود که «قرمز» نام دارد در حاشیهی یک شهرک سینمایی زندگی میکند. کارگردان روایت فیلم سوار شو را با تصویر کردن زندگی روتین این بدلکار پا به سن گذاشته و اسباش آغاز میکند و در ادامه کاراکترهای مکمل را در کنار «لائو» میآورد.
یکی از نکاتی که در فیلم سوار شو جالب توجه است تسلط کارگردان چینی روی ضربآهنگ و لایههای کمدی اثر است. لری یانگ در پردهی اول سعی کرده روایت فیلم سوار شو را با کمدی ملیحی که چان در آن خبره است پیش ببرد.
اما با پررنگ شدن نقش «بائو»، دختر لائو، درام قوت بیشتری میگیرد و همهچیز بهسوی تقابل این پدر و دختر با گذشتهاشان و واکاوی رابطهاشان پیش میرود. در پردهی دوم این همراهی پدر و دختری مخاطب سینمای درام را بهسوی روایت جذب میکند و باعث میشود مخاطب حفرههای روایی کارگردان را فراموش کند.
در پاراگراف قبلی به حفرههای روایی اشاره کردیم. باید گفت که متأسفانه آقای یانگ در اثر خود نتوانسته این همه خط فرعی روایی را کنترل کند. او شروع رابطهی لائو و بائو را با دادخواستی که قرار است قرمز را از بائو جدا کند به تصویر میکشد.
اما در ادامه وقتی رابطهی این پدر و دختر عمیقتر میشود گویی این دادخواست و وکیلبازی همچون یک مکگافین عمل کرده و دیگر اثری از آن نمیبینیم. اما در پردهی سوم فیلم سوار شو فرعی دوباره جان میگیرد.
با نگاهی به پررنگ شدن سینوسی این روایت فرعی در فیلم شک میکنیم که شاید آقای یانگ فقط قصد داشته روایت خود را به مرز ۲ ساعت برساند. آنچه در پردهی سوم میبینیم چیزی جز به اتمام رسیدن همهی نقاط عطف کلیشه در این درام و برگشت دوباره به نقطهی صفر روایت نیست. به همین سبب باید گفت که درام آقای یانگ میتوانست در همان پردهی دوم تمام شود.
اما فراموش نکنیم که فیلم سوار شو بهنوعی مرور کارنامهی سخت بازیگری چان هم هست و کارگردان برای این ادای دین سعی کرده در پارههایی از روایت مروری اجمالی بر کارنامهی بازیگری چان و بدلکاریهای او داشته باشد.
او برای این مرور محترمانه از بسیاری از بازیگران سینمای اکشن میانهی چینی هم استفاده کرده و سعی دارد توسط همهی این عوامل در برابر چان تعظیم کند. در هر حال فیلم سوار شو نشان میدهد که سینمای چین اگر آن درد بیدرمان را علاج کند.
بهراحتی میتواند روایتهایی بسیط را ارائه دهد. اما آیا سیاستگذران چینی راضی میشوند از درون سولههایاشان قدم به دنیای واقعی بگذارند؟ باید همچنان منتظر بود و دید.



